RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
شارلوت عزیز سلام
شخصیت همه ما آدما عیب ها و کمبودهایی داره
به نظر من رفتار نامزدت رو ریشه یابی کن اگه دروغگویی جز شخصیتش و عادتش باشه که مسلما باید پیگیری و اقدام کنی
اما یه جا ما با رفتار نادرست فرد رو به سمت دروغگویی سوق میدیم اینجا باید روی رفتار خودمون تمرکز کنیم
اگر رفیق باز نیست چرا حساسیت نشون میدی ؟
چرا رفتاری انجام میدی که به قول خودت بپیچونتت؟
گاهی ما برای شخص مقابلمان جای هیچ فضایی نمیگذاریم سعی کن به نامزدت اعتماد داشته باشی
شارلوت عزیز تیکه انداختن و گیر دادن راه حل مشکلات نیست بلکه عامل مشکله
من درک میکنم که چقدر نامزدت رو دوست داری اما عزیزم لازمه که مقداری روی رفتار خودت توجه و کار کنی
سعی کن با مطالعه مقالات ازدواج روی حساسیتت غلبه کنی
رفتار نامزدت تایید کننده نیست اما اونم مثه شما تازه وارده
امیدوارم کارشناسان راهنماییت کنن
برات موفقیت و شادی آرزومندم:72:
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
در کنار کمک هایی که از دوستای تالار میگیری، حتما کتابهایی رو که در مورد تفاوت بین زن ها و مردها هست رو بخون
هر چقدر مردت رو تحت منگنه و ذره بین بذاری و مچ گیری کنی، اونو از خودت دور میکنی و عواقب بدی میبینی.پنهون کاری های ایشونم به نظر میاد از همین رفتار شما باشه. اون خودش ادم بزرگه ، میدونه کجا بره ،چی کار کنه. شما هم باید یاد بگیری با سیاست برخورد کنی. حساسیت بیش از حد همیشه جواب عکس میده
مردا همیشه به دوستاشون احتیاج دارن، به خلوتشون بیشتر از خانم ها احتیاج دارن،... مطمئن باش همسرتم راحت نیست پنهون کاری کردن براش ولی انگار شنیدن گیرهای شما از پنهون کاری سختتره
البته اینها در صورتی درسته که ایشون دروغگویی جز خصیصه اخلاقیشون نباشه، در این صورت موضوع فرق می کنه
لطفا یه مدت به ایشون هیچ گیری ندید و بذارید هر کاری می خواد بکنه. اگر بعد از این مدت ازش دروغ های بیشتری دیدید ، اون وقت به فکر این بیافتید که مشکل از ایشونه
ولی اول از همه اگاهیتون رو از مردها و ازدواج بالا ببرید و بعد رفتار درست رو انجام بدین
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
سلام.
با خوندن دقیق و مکرر راهنماییاتون دو سه روزه رفتارم بهتره و خداروشکر بحث نکردیم باهم.یک مقدار خودمم آرومتر شدم و اون استرس و دلهره قبل رو ندارم.اما شوهرم همش میگه نه تو فکر میکنی بهتر شدی.همین الان اگه بگم یک ساعت می خوام برم بیرون کار دارم دوباره گیر میدی(دلیل گیر دادنم همیشه اینه که ازش میپرسم خب کجا میری یا چیکار داری و اون جواب نمیده و میگه یه جای خوب یا خونه پسر شجاع. و من داغ می کنم ).دیشب خوب و خوشحال بودیم جفتمون.یهو گفت چندروزه گیر ندادی بهم یطوریه.باورتون میشه سر هیچی دعوا راه انداخت و اونقدر به من غر زد که اشکم درومد؟آخرشم خندید و گفت دیدم دو روزه دعوا نکردیم گفتم یکم گیر بدم بهت.خب با این کارش من تا آخر شب پکر بودم.فکر می کنم درک درستی از روحیات و احساسات من نداره.بعضی وقتها فکر میکنم از اینکه من گریه میکنم لذت می بره.آخه یکبار گفتم چرا هرروز با کارات اشکمو درمیاری؟گفت آخه وقتی گریه میکنی خیلی ناز میشی و وقتی ناراحتی خیلی مظلوم میشی دوست دارم.کلافه شدم از کاراش
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
دوستان من همراهی نمیکنین؟
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
اين مسئله نشون ميده شما تو ابراز احساساتتون چقدر زيادي مايه گذاشتين، چه محبت، چه خشم. هنوز نتونستين جايگاهتون رو به عنوان يه زن براش پيدا كنيد. شما لازمه كه به مقدار زيادي كنترل روي رفتار و احساساتتون داشته باشين.
به نظر من هيچ مردي از گريه كردن زن خوشش نمياد، فكر مي كنم ايشون ميخواد اينقد اشك شما رو در بياره كه خودتون خسته بشيد و دست از گريه كردناي زياد، دعواها و گير دادن هاي زياد برداريد. ميخواد خودتون به اون نقطه برسيد به جاي اينكه ايشون با حرف زدن و منطق بخواد راضيتون كنه. چون احتمالا حرف زدن جواب نداده (البته ايشون هم راه درستي رو نميره، راهش يه كم با خشونته ولي تقصير شما هم هست)
به نظر من شما درك درستي از جنس مخالف نداريد و اگر تصميم دارين بدونه مطالعه و شناخت، اين راه رو بريد حداقل 4-5 سالي اذيت ميشيد تا بفهميد اشكال كار كجا بوده (اشكال كار توي تفاوت زن ها و مردهاست)
شروع به مطالعه جدي كنيد و ياد بگيريد احساساتتون و رفتارتون رو كنترل كنيد. تا وقتي شما بزرگونه رفتار نكنيد، كسي هم با شما بزرگونه رفتار نمي كنه
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
واقعا خیلی زیاد بهش محبت می کنم اما نمیدونم چرا به چشمش نمیاد.من از همه چیز بخاطرش میگذرم و همیشه هرنوع محبتی از طرف من بوده و من آغازگر هر مراوده عاشقانه بودم.فکر کنید تو این 6 ماه من هرشب بغلش کردمچندبار ازش خواستم اون شروع کنه اما زیر بار نمیره.دیشب میگفت مرد خشنه زن باید بیاد جلو.چند وقت پیش هم گفت تو حتی یکبار هم به من نگفتی عزیزم در صورتی که شاید روزی هزاربار میگم.من رفتارم طوریه که همه فکر میکنند اون بهترین همسر دنیاست و ما خوشبخت ترینیم و هیچ مشکلی نداریم.چیکار کنم که محبتم به چشمش بیاد؟شاید بسکه زیاد بوده واسش عادی شده.بعضی وقتا می خوام کمش کنم اما چون اخلاقشو می دونم مطمئنم اگه من دور شم اون دورتر میشه و تلاشی برای گرم شدن دوباره رابطمون نمی کنه.
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
سلام شارلوت جان
تجربه من نشون داده که در اوایل زندگی زن باید محبت بدون توقع پاسخ زیاد داشته باشه.طول میکشه مردها غرورشون رو کنار بذارن.هر وقت مایل به ابراز محبت هستی بدون توقع بهش حرف دلت رو بزن و هر وقت هم که توی مودش نیستی عادی رفتار کن لازم نیست تظاهر کنی.
فعلا ازش نخواه اون شروع کننده محبت کلامی باشه همین قدر که ادامه میده یعنی به اندازه کافی دوستت داره.
به نظر من به اهداف دیگه هم توی زندگیت فکر کن.همه فکر و تمرکزت روی آنالیز رفتار ایشون نباشه.ادامه تحصیل، زبان،کلاسهای هنری و ... تا دیگه همه توجهت به رفتار همسرت نباشه و گیر دادنهای اضافه یا ناراحت شدن زیاد از گاها بی حوصلگی ایشون پیش نیاد.
مشکلت زیاد حاد نیست تقریبا ناشی از بی تجربگی و عدم شناخت روحیه آقایان هست.
در اون مورد که به چیزی گیر داد و نهایتا اشکت دراومد وقتی دیدی داری ناراحت میشی بگو بیا این حرف رو ادامه نده چون روابط داره از حالت مسالمت آمیز درمیاد
اگر هم ادامه داد حداقل یک روز سرسنگین باش(نه تا حدی که باهاش حرف نزنی) تا یک کم اذیت بشه و فکر کنه روی کارش.
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
سلام نگین عزیز
حرفات درسته فقط این وسط یه مشکل هست که منو میترسونه.اینه که اگه من باهاش سرسنگین باشم و حرف نزنم اونم همین کارو میکنه و بازم من باید برم جلو و فراموش کنم و منت بکشم.میترسم سرد بشه نسبت بهم و براش مهم نباشه
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
شارلوت عزیز
من به هیچ عنوان نمیگم حرف نزن باهاش، میگم یه مقدار از صمیمیتت در اون موقعیتها کم کن.هیچ وقت حرف زدنت رو قطع نکن و این سرسنگین بودن رو هم زیاد ادامه نده که لوث بشه و طرفت رو هم عصبی کنه.
توی حالت ناراحتی هم حرف بزن فقط یه مقدار از شادابی و صمیمیتت در اون موقعیتها کم کن
RE: با شوهر دروغگو و لجبازم چیکار کنم؟
نقل قول:
واقعا خیلی زیاد بهش محبت می کنم اما نمیدونم چرا به چشمش نمیاد.من از همه چیز بخاطرش میگذرم و همیشه هرنوع محبتی از طرف من بوده و من آغازگر هر مراوده عاشقانه بودم.فکر کنید تو این 6 ماه من هرشب بغلش کردمچندبار ازش خواستم اون شروع کنه اما زیر بار نمیره.دیشب میگفت مرد خشنه زن باید بیاد جلو.
سلام شارلوت عزیز ببین عزیزم مشکل کار شما هم همینه که هیچ وقت بهش فرصت شروع کردن ندادی و همیشه خیلی زود صبرت تموم شده و شروع کننده بودی
ببین باید به همسرت فرصت معاشقه بدی باید صبرتم زیاد کنی در ضمن وقتی سمتت نیومد هم خودتو شاکی و ناراحت نشون ندی ولی ناز و عشوه های زنونه ات هم داشته باشی
مطمئن باش جوب میگیری
ولی گفتم دو تا شرط داره:
1.صبر
2.خودت رو از اینکه سمتت نیمی اد به هیچ عنوان دلخور نشون ندی
راستی در مورد مشکل اولت که همسرت اطلاع درستی از جای که هست نمی ده باید بگم
1.گاهی وقتا ماها با زوم کردن روی موضوع خاصی حساسیت اون مسئله رو تو زندگیمون بالا می بریم
2. خیلی از مردها دوست ندارند ازشون بپرسی کجایی و یا کجا میری و لجشون در می اد و این لجبازی رو به طریق های مختلف نشون می دند سعی کن طریقه سوال کردنت رو تو این قضیه عوض کنی یا ازش این سوال رو نپرسی
مثلا من اوایل زندگیم هر وقت از همسرم می پرسیدم کجایی اینگار بهش فحش می دادم اینقدر ناراحت می شد که نگو
یه مدت اصلا ازش سوال نکردم که کجایی و جفتمون حسایتمون رو مسئله کم شد تا اینکه الان دیگه هیچ حساسیت و دلخوری به وجود نمی اد سر این مسئله
نقل قول:
دوستان خیلی نکات خوبی رو یادآوری کردن.کارایی که همه می تونیم انجام بدیم اما بهش اهمیت نمیدادیم و تاثیرش رو از یاد برده بودیم.من صبح وقتی شوهرم میره سرکار تا در خونه بدرقش میکنم و می بوسمش و میگم مواظب خودش باشه و اینکه منتظرش میمونم تا ناهار رو با هم بخوریم و میپرسم چی دوست داره واسه ناهار.بعد از ظهر هم که حسابی خسته میاد خونه با یه نوشیدنی میرم استقبالش کنارش میشینم و بغلش میگیرم یه کم که خستگیش در رفت ناهار میخوریم.وقتی خوابش میبره از کنارش بلند میشم و چای . عصرونه آماده میکنم و با بوسه بیدارش میکنم و بعد از خوردنش میریم بیرون.هرروز این کارا رو انجام میدم با سبک های مختلف.شوهرم میگخ واقعا این کارارمو دوست داره و واسش ارزشمنده.امتحانش کنین
راستی :104::104::104:
خیلی عالیه