RE: نمیتوانم حرف ها و تهمت های خانواده ی شوهرم رو فراموش کنم.
سلام مهسا جان
شما نه اولین کس هستی و نه اخرین کسی که با خانواده همسرش مشکل داره.
معمولا بروز این اختلافات به چند دلیله:
1. حساسیت عروس به خانواده همسر
2.حسادت خانواده شوهر به عروس
3.احساس ضعف و خود کم بینی در مادر شوهر و خواهر شوهر و ...
4.عدم توانایی در برقراری رابطه از سمت هر دو طرف(عروس و خانواده همسر)
مهسا جان
توصیه من به شما اینه که شما روی حرفهای هرچند ناراحت کننده و ازار دهنده خانواده همسرت زوم نکنی و ریز نشی.چون مطمئن باش فشار عصبی این رفتارها مستقیما به زندگیت برمیگرده
از طرفی منفعل بودن شما اصلا درست نیست.چون بیشتر باعث برافروختن خشم و ناراحتی شما میشه.
کاش برامون چند تا مثال میزدی تا ببینیم جنس حرفهاشون از چیه....
اما هر حرفی و هر انتقادی میتونه یه جواب محکم و کوبنده و در عین حال مودبانه داشته باشه.
بهتره شما قبل از گله از خانواده همسر رفتار جراتمندانه رو در خودت ایجاد کنی و به جای موضع انفعالانه ای که داری رفتاری سنجیده و پخته که همراه با حفظ احترام و ارشزه داشته باشی
و مهم ترین نکته که اصلا این رفتارها رو به همسرت گزارش ندی.
با توصیفی که شما از رفتارها میکنی به نظرم علت بروز این رفتارها کمبود اعتماد به نفسه از سمت اونهاست.
دلیل نداره بشینی و همه حرفهاشونو ریز ریز برای خودت بشکافی....
همیشه هم لازم نیست جواب بدی....
خیلی وقتا یه لبخند...و حتی تایید ! میتونه از جواب دادن کارساز تر باشه.
وقتی از خواهر شوهرهات تعریف میکنه شما اولا اینکه بذار به حساب مادریش.
و دوما همونجا شما هم خیلی محکم بگو:بله...حق با مادر جونه.منم واقعا به داشتن خواهرشوهرانی به این موفقی افتخار میکنم.
یادت باشه که مردها از زنهای کاملا منفعل خوششون نمیاد.همسرات توقع داره بتونی حقت رو بگیری..و شما هم باید این کار رو بکنی
یه جمع بندی:
دو تا راه داری:
1.کاملا بیخیال بشی و حرفهاشون رو از این گوش بگیری و از اون گوش در کنی(سخته اما شدنیه).یعنی ناراحتی نداشته باشی و دلخورم نباشی.
2.همون رفتار جراتمندانه رو یاد بگیری و با حفظ ارزشها و احترام جواب بدی.
باید با توجه به روحیات خودت بری جلو.
ضمن اینکه یادت باشه همیشه این ما نیستیم که بخوایم جواب بدیم...ما نیستیم که بخوایم ثابت کنیم حرفمون درسته...توکلت به خدایی باشه که خودش گفته ذره ای کار خوب شما و ذره ای کار بد شما محاسبه میشه.
دیگه چه برسه به دل شکستن.
موفق باشی:72:
RE: نمیتوانم حرف ها و تهمت های خانواده ی شوهرم رو فراموش کنم.
مهساي عزيز
همه پستها كامل و خوب راهنماييت كردن
منم اومدم بگم اينكه جواب نميدي رو دليل بر ضعف خودت ندون, ابن نشون ميده تو هنوز مثل اونها نشدي و نميخواي بشي
وارد اين بازي نشو و مهمتراينكه فردا تو قراره مادر بشي و اين تربيت و فرهنگ اصلا نبايد روي تو اثر بزاره
دوري و دوستي براي همين وقتاست
ميفهمم ازار ميبيني اما جدا من اگه جاي تو بودم خودم به دوري و دوستي جوري كه همسرم هم ناراحت نشه و بهش توهين نشه و حتا خانواده همسرم هم نفهمند چجوري رابطه ها كمتر و متعادلتر شدرضايت ميدادم
همين سعه صدر تو شايد واسه اونا ازار دهنده است و دنبال اينن پاسخي دريافت كنند
بي خيال, خودت و همسرت زندگي كنيد و شاد باشيد
نميشه اون وضعيت فرهنگي رو تاييد كرد اما به راحتي ميشه بزرگش نكرد و اصلا نديدش, خود من و تو هم خيلي سخت عوض ميشيم چه برسه به اونهايي كه يك عمر با اين فرهنگ زندگي كردن
دلت هم نگيره گلم, همين كه همسرت ميفهمه خودش يه دنياست و مبادا تو اين مورد حرفي رو بهش انتقال بدي چون اونا هر چي هستن خونواده شن
سرتو به ورزش و درس و كارهايي كه دوست داري گرم كن و واسه اينده ات برنامه بريز,اونا اصلا مشكل تو نيستند, مشكل خودشونن
يه وقتايي بهتره هم مسير جريان اب شنا كني و فقط و فقط به صداي اب گوش بدي
موفق باشي
پست من با مريم 123 همزمان شد
RE: نمیتوانم حرف ها و تهمت های خانواده ی شوهرم رو فراموش کنم.
یکی از حرفهای ازار دهنده ی مادر شوهرم اینه که میگه من بااین سن و سال از تو خوشکلترم.واقعا ناراحت میشم.چه جوابی بدم که دیگه تکرار نکنه.:323::323:
RE: نمیتوانم حرف ها و تهمت های خانواده ی شوهرم رو فراموش کنم.
سلام مهسا جان
به نظر من بهشون بگو زیبایی که کاملا نسبیه.یک نفر ممکنه به نظر تعدادی افراد زیبا باشه و به نظر بقیه متوسط.خوب شاید به این خاطر باشه که ظاهر من به نظر پسرتون خوبه ولی به نظر شما مطلوب نیست تا جایی که میدونم زیبای مطلق وجود نداره و از این جور حرفها...
RE: نمیتوانم حرف ها و تهمت های خانواده ی شوهرم رو فراموش کنم.
مهسا جان
بگرد و ببین خودت چه ضعفی داری...چه نقصی داری که با گفتن اینجور جملات انقدر ناراحت میشی؟
تو زیبا نیستی؟زشتی؟
ایا مهسا رو همونجوری که هست قبول داری؟
شاید خودتم اعتقاد داری واقعا مارد همسرت ازت زیبا تره...
لطفا تاپیکها رو با دقت بخون
درسته اینجا میتونی همدردی کنی..اما سعی کن برای بهبود زندگیت هم تلاش کنی
اینهمه ما برات نوشتیم...اما تو امدی فقط نوشتی که مادر همسرم فلان حرف رو میزنه !
تا وقتی اینجوری ذره بین گرفتی دستت و داری کارهاشونو مرور میکنی همین حال رو خواهی داشت و مطمئن باش بدتر هم میشی و بازم مطمئن باش که زندگی تون هم حتما بهم میریزه....
در پست قبلیم بهت دو تا راهکار دادم...:
1. بیخیالی
2.جواب مودبانه
تو بیشتر از همه نیاز داری روی خودت کار کنی....روی دیدگاهت...روی بالا بردن ظرفیتت....
من اگر مادر همسرم بهم بگه من از تو خوشگل ترم...به این نتایج میرسم:
1.من واقعا زیباترم و انقدر زیبایی من براش سخت بوده که مجبوره اینطوری خودش رو مطرح کنه
2.مادر همسرم اعتماد به نفس ضعیفی داره
3. قصدش ناراحت کردن منه(که در مورد شما به هدفش رسیده و داره خیلی خوب در این زمینه پیشرفت میکنه ! )
اصلا دلیلی نداره بشینی براش بگی زیبایی فلانه و بسانه....
بهت گفتم خیلی وقتا یه لبخند....سکوت...از خیلی جوابها سنگین تره
یه مثال برا میزنم:
مثلا یکی تحصیلاتش پنجم ابتداییه.میاد به یکی که تحصیلاتش ارشده میگه بیا مثلا یه موضوع درس رو برات بگم.میدونی من جای اون کسی که ارشد داره باشم چه حسی بهم دست میده؟
فقط حس اینکه اون فرد نیاز داره از سمت من تایید بشه....
من بهت چند تا جمله با سیاست رو گفتم...البته اگر پستها رو با دقت بخونی استفاده میکنی...
اگر میگه زیباترم و فلان
بگو بله مادر جون..واقعا هم که شما زیبا هستید...نه با کنایه ..نه با طعنه...با لیخند و مهربونی
مطمئن باش اگر لحنت درست باشه دیگه محال ممکنه این جمله رو تکرار کنه
موفق باشی