RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
شرایط شما نزدیک به شرایط کار شراکتی هست که از ابتدا حق و حقوق و وظایف دو طرف به درستی تعریف و به توافق نرسیده. الان شما هستید با کاری که به نتیجه رسیده و ضعف شما و قوت استاد!
شما دنبال راه حلی هستین که یه شبه همه این سوء تفاهم ها برطرف بشه یا دنبال یه نوع عذرخواهی طلایی هستین که استاد با شنیدنش همه حق و حقوق بین شما رو به رسمیت بشناسه و به حقوق شما احترام بزاره.
.
با اختلاف شدیدی که احتمالا دیشب باهم داشتین تا جایی که حتی حد و حدود شخصیتی شما رو هم زیر پاش گذاشته (که از یه آدم تحصیل کرده و با شخصیت بعیده ) فکر نمیکنم با عذر خواهی و عجز شما در برابر استاد بتونین به خواستتون برسین.
.
تاریخ مصرف شما برای استاد تموم شده به خاطر همین اینطور جواب زحمت های شما پاسخ میده.
.
ستاره خوشبخت بحث بی تجربگی و کسب اعتبار (همکار بودن با استاد معتبر) نیست! "حق و حقوق" دل سوخته اینجا مطرحه که صرفا اعتمادی که به استادش داشته اینهمه انرژی و وقت برای پیشبرد تحقیق صرف کرده.
خیلی از اساتید رو میشناسم که بودجه، انرژی، وقت و توانایی های دانشجو ها برای پیشبرد اهداف خودشون سو استفاده کردن.
.
همین دل سوخته ... مطمئنا این استاد این توانایی رو درش دیده که اجازه داده تو تحقیقاتش وارد بشه! اگه دانشجوی دیگه ای (فاقد توانایی) بود آیا این فرصت بش داده میشد ؟
.
به نظر من بازم میگم اگه تحقیق و مطالعه ای رو خودتون انجام دادین و بیشتر زحمت هاشو کشیدین حتی اگه ایده و الگو از استادتون بوده باشه بازم حقتونه که به اسم خودتون این مقاله انتشار پیدا کنه!
.
.
.
بالهای صداقت اونقدر درگیر مشکلات خواستگاری و ازدواج و ... دوستان بوده که "دوست داشتن" دل سوخته رو هم از اون عینک دیده ...:311:
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
نگران نباش دلسوخته...
بذار یه کم عصبانیت ها فروکش کنه، سعی کن فعلا تو چند روز آینده باهاشون رو در رو نشی چون ممکنه هنوز عصبی باشه و این درگیری ها به درگیری لفظی کشیده بشه و دیگه نشه جمعش کرد. اس ام اس هم نزن.
عجله هم نکن تو این چند روز خوب بشین فکراتو بکن، حرفای دوستای همدردی رو هم گوش کن به نظرات همه فکر کن بعد خودت سبک سنگین کن و یه سری حرف و صحبت خوب انتخاب کن و تو یه ایمیل بنویس و براش بفرست و به این شکل ازش عذر خواهی کن، بنویس اونقدر پشیمون بودی که روت نمیشده حضوری بری پیشش یا بهش زنگ بزنی... یه کم شرایط رو مهیا کن و بعد یه روز حضوری برو پیشش ولی نه به این زودی... و یه توصیه جدی دیگه اصلا رو اینکه اسمت اسم چندم باشه حساسیت بی جا نداشته باش به خدا اصلا جای اسم چندم اهمیت نداره. و یه انتقاد هم به آقا سعید: با جابجا شدن جای دو تا اسم حق کسی ضایع نمیشه! دلسوخته هنوز شاگرد استادش است و هنوز هیچ مقاله ای چاپ شده نداره و هنوز هم به تجربیات و حمایت استادش نیاز داره... همه چیز رو سر این موضوع الکی خراب نکن.
یه سوال، این استادت مجرده؟!!
راستش یه کم قضیه مشکوک هم هست...می دونی چون این عصبانیت ها و اس ام اس های شبانه از یه استاد بعیده...من دارم یه فکرای دیگه ای می کنم راستش ولی نمی دونم چقدر درسته... این استادت شما رو دوست داشته به نظر من...:43: و از حرفت این طوری بی اندازه ناراحت شده چون احساس کرده که تو دوستش نداشتی تو این مدت فقط همه هدفت پیش بردن کارت و نوشتن مقاله و استفاده علمی کردن از استادت بوده... یه جورایی از کوره در رفته...
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
:163: نه استادم مجرد نیست. اما همون جور که گفتم ما خیلی با هم صمیمی بودیم خیلی. مثل دو تا دوست بودیم. همه تو دانشگاه می گفتن شما یک جفت همکار ایده آل هستید. اون همیشه جلوی همه از من تعریف می کرد و منم جلوی همه از اون. چقدر بهم انگیزه کاری داده بود. خدایا چقدر حرف اون روزم نمک نشناسانه بود. دیشب هم تو اس ام اس هام اینو بهش گفتم. گفتم که همه زحمت های شما جلوی چشممه و قدرشونو میدونم.
من شخصیت راحتی دارم. اون هم همین طوری بود به خاطر همین با هم فیکس شدیم و اینقدر دوستانه تا امروز کارو جلو بردیم. باور کنید اگه پسر بودم الان اینقدر باهاش صمیمی بودم که تو گردش و تفریحای خانوادگیشون هم من رو می برد.
ما در طول روز کارهایی که بینمون پیش میاد و ضرورتی به تماس نداره رو با اس ام اس به هم می گیم. اما اس ام اس دادن دیشب نصف شبش واسه این بود که قبل از این که من بخام صبح زود از شهرم حرکت کنم و برم به شهر دانشگاهم بهم بگه که نرم. منم اون موقع خواب بودم از خواب پریدم و اس ام اس رو دیدم. و خیلی خوشحال شدم که بهم خبر داده که فردا الکی راه نیفتم برم و ببینم جلسه ندارم. اس ام اس رو جواب دادم و تشکر کردم که بهم خبر داده که نیام. بعد از 1 ربع دوباره داشت خوابم مبیرد که اون اس ام اس حق نداری .... رو فرستاد.
منم اینقدر شوکه شدم همون لحظه بهش زنگ زدم. ساعت 2 بود. گوشی رو عصبانی برداشت. گفت این وقت زنگ زدنه؟ گفتم الان اس ام اس دادید. گفت اون اس ام اس رو باید دیشب (یعنی بعد از جریان مقاله کنفرانسی) بهت می دادم. من دوباره گفتم ببخشید. اما گوشی رو روم قطع کرد. من بهش اس ام اس دادم و شروع شد. تا ساعت 4 در حال دعوا بودیم. که آخرین بار زنگ زد و در حد چند کلمه حرفای بدی بهم زد و گوشی رو قطع کرد و دیگه جوابمو نداد.
saeeded اینقدر که جو فکری نسبت به استادا بده باعث میشه منم یه وقتایی فکر کنم که استادم داره فقط از من بهره کشی میکنه. اینقدر که همش دور و بری هام بهم میگن این استادتو ول کن. همه استادا فقط فکر خودشونن. اما من به این استادم یه جورایی ایمان داشتم. وقتی یه کم منطقی فکر می کنم میبینم اصلا این طور نیست. خب قطعا منافع خودش هم براش مهمه. اما این رو درک کردم که همیشه به پیشرفت من خیلی کمک کرده و برام دل سوزونده. کاری که به جرأت دارم میگم استادی برای دانشجوش نمیکنه. یا اگر بکنه تعدادشون انگشت شماره
ستاره جان ممنون ایده ایمیل رو فکر می کنم خوب باشه. سعی می کنم یه ایمیل خوب واسش تنظیم کنم. البته یه مشکلی هم که وجود داره اینه که استادم از پاچه خواری بدش میاد. یعنی مثلا روز معلم که بهش هدیه دادم ناراحت شد و اخم کرد. گفتم به قصد پاچه خواری نیست فقط به خاطر تشکر از زحمتاتونه و بالاخره لبخند زد. بعد از دفاعم هم از هدیه ای که بهش دادم اول شاکی شد. ولی گفتم ببینید این دیگه ربطی به پاچه خواری نداره. چون دیگه نمره مو دادید و تموم شده. پس بدونید فقط جنبه تشکر داره. حالا میترسم ایمیل هم بهش میزنم فکر کنه که می خوام پاچه خواری کنم که فقط بتونم تو مقاله ها خودمو وارد کنم. درسته این هم برای من مطرحه ولی الان هدف اصلی ام این نیست. می خوام فقط عصبانیتش فروکش کنه
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saeeded
بالهای صداقت اونقدر درگیر مشکلات خواستگاری و ازدواج و ... دوستان بوده که "دوست داشتن" دل سوخته رو هم از اون عینک دیده ...:311:
معمولا در تاپیک ها سعی می شود در جهت کمک رسانی به مراجع مطالب دسته بندی و پست زده شود ، و نقد پست های سایرین کمک خاصی به مراجع نخواهد کرد
همونطور که خودتون هم عنوان کردید ،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saeeded
(که از یه آدم تحصیل کرده و با شخصیت بعیده )
لذا واکنش های استاد نسبت به دانشجو جای بحث داره
رابطه از چهارچوب یک مقاله شراکتی و همکاری خارج شده
و اگر پست های مراجع را با عینک دقت بخونید و حلاجی کنید ، کاملا متوجه می شوید ایشون احساساتشون رو هم در این قضیه درآمیخته ، به گونه ای که اونقدر از روی هیجان در پی پیدا کردن راه حل برای بر طرف شدن کدورت ها هست که دو تا تاپیک باز کرده
به کمک فوری احتیاج دارم. نمیدونم با کسی که انقدر عصبانیه چجوری باید برخورد کنم
به عنوان تاپیک دوم دقت کنید: اصل مقاله و کار به فراموشی سپرده شد !!
نکته دیگر کدام رابطه شراکتی برای کار بین یک دختر و مرد نامحرم با زدن اس ام اس در نیمه شب در حالیکه زمان استراحت طرفین هست شکل می گیرد؟ و در اون موقع نصفه شب چه کاری از سوی طرفین جهت پیشبرد کار میتونه مثمر ثمر باشد؟
و در آخر) نحوه پاسخگویی مراجه نسبت به پستهای کاربران هست ، پیشنهاد می کنم تاپیک آفت های احتمالی در مشاوره - خصوصا پست دومش - را بخوانید
==================
من به قول شما اون عینک را برداشتم و یکبار دیگه تاپیک رو خوندم ، اما باز هم تاکید می کنم ، این بازی مقاله تمام شود ، بازی دیگری شروع می شود ، " گرفتن توصیه نامه "
و همین طور این بازی ها ادامه می یابد
==============
این پست با اطلاع رسانی به مدیران حذف خواهد شد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دل سوخته
.
نه استادم مجرد نیست.
بعد از 1 ربع دوباره داشت خوابم مبیرد که اون اس ام اس حق نداری .... رو فرستاد.
منم اینقدر شوکه شدم همون لحظه بهش زنگ زدم.
ساعت 2 بود. گوشی رو عصبانی برداشت.
گفت این وقت زنگ زدنه؟
گفتم الان اس ام اس دادید. گفت اون اس ام اس رو باید دیشب (یعنی بعد از جریان مقاله کنفرانسی) بهت می دادم. من دوباره گفتم ببخشید. اما گوشی رو روم قطع کرد. من بهش اس ام اس دادم و شروع شد. تا ساعت 4 در حال دعوا بودیم. که آخرین بار زنگ زد و در حد چند کلمه حرفای بدی بهم زد و گوشی رو قطع کرد و دیگه جوابمو نداد.
اون وقت خانم این آقای استاد شاکی نشد؟
شما به عنوان یک خانم ، اگر شوهرت چنین رابطه ای دوستانه و صمیمی با یک دانشجوی دختر داشته باشه و در نیمه شب از ساعت 11 شب تا 4 صبح با هم تلفنی و یا اس ام اس دعوا کنند ، په در حضور شما و چه در غیاب شما ،
اون وقت شما از شوهرت شاکی نمی شوی؟!!
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saeeded
بالهای صداقت اونقدر درگیر مشکلات خواستگاری و ازدواج و ... دوستان بوده که "دوست داشتن" دل سوخته رو هم از اون عینک دیده ...:311:
معمولا در تاپیک ها سعی می شود در جهت کمک رسانی به مراجع مطالب دسته بندی و پست زده شود ، و نقد پست های سایرین کمک خاصی به مراجع نخواهد کرد
همونطور که خودتون هم عنوان کردید ،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saeeded
(که از یه آدم تحصیل کرده و با شخصیت بعیده )
لذا واکنش های استاد نسبت به دانشجو جای بحث داره
رابطه از چهارچوب یک مقاله شراکتی و همکاری خارج شده
و اگر پست های مراجع را با عینک دقت بخونید و حلاجی کنید ، کاملا متوجه می شوید ایشون احساساتشون رو هم در این قضیه درآمیخته ، به گونه ای که اونقدر از روی هیجان در پی پیدا کردن راه حل برای بر طرف شدن
کدورت ها هست که دو تا تاپیک باز کرده
به کمک فوری احتیاج دارم. نمیدونم با کسی که انقدر عصبانیه چجوری باید برخورد کنم
به عنوان تاپیک دوم دقت کنید: اصل مقاله و کار به فراموشی سپرده شد !!
نکته دیگر کدام رابطه شراکتی برای کار بین یک دختر و مرد نامحرم با زدن اس ام اس در نیمه شب در حالیکه زمان استراحت طرفین هست شکل می گیرد؟ و در اون موقع نصفه شب چه کاری از سوی طرفین جهت پیشبرد کار میتونه مثمر ثمر باشد؟
و در آخر) نحوه پاسخگویی مراجه نسبت به پستهای کاربران هست ، پیشنهاد می کنم
تاپیک آفت های احتمالی در مشاوره - خصوصا پست دومش - را بخوانید
==================
من به قول شما اون عینک را برداشتم و یکبار دیگه تاپیک رو خوندم ، اما باز هم تاکید می کنم ، این بازی مقاله تمام شود ، بازی دیگری شروع می شود ، " گرفتن توصیه نامه "
و همین طور این بازی ها ادامه می یابد
==============
این پست با اطلاع رسانی به مدیران حذف خواهد شد
بالهای صداقت من که حرف شما رو قبول کردم و گفتم به خاطر سادگی، صمیمیت یا هر چیزی پایه های رابطه رو اشتباه ریختم.
اما الان چی. شما می گید من برم با یک نفر بهش بگم باید یا اسم منو بیاری تو مقاله یا من مقاله رو به اسم خودم چاپ می کنم؟
من با شناختی که از این آدم دارم میدونم این کار پشت پا زدن به آینده و تمام 3 سال گذشته مه. و من حاضر نیستم اینقدر راحت از همه چی بگذرم.
من تا جایی که بشه تلاش میکنم که رابطه دوباره بهبود پیدا کنه. اون استاد منه و من واقعا قبول دارم که حرف اون شبم بد بوده . به خاطر همین ازش عذرخواهی کردم.
اس ام اس شب رو هم توضیح دادم. برای این بوده که من صبح زود نکوبم کلی راه برم شهر دیگه و الکی مجبور نشم برگردم. که پشت بندش اس ام اس های دیگه هم پیش اومد.
آره من هدف اصلی ام الان گرفتن حقم تو مقاله ها نیست. هدف اصلی ام آروم کردن استادمه. علت این که اون یکی تاپیک رو هم با اون عنوان و تو انجمن اختلاف زن و شوهر دادم این بود که چون هدفم این بود که بدونم با شخصی که اینقدر عصبانیه چطور برخورد کنم، گفتم احتمالا تو دعواهای زن و شوهری هم عصبانیت زیاد پیش میاد و شاید کسایی باشن که تجربه برخورد با این نوع افراد رو داشته باشن. به خاطر همین لینک دادم به این جا که اگه کسی تجربه داره بیاد اینجا و کمکم کنه
منظورتونو از پاک کردن پست متوجه نمیشم. یعنی می خواهید کل تاپیک را پاک کنید؟ چرا؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
اون وقت خانم این آقای استاد شاکی نشد؟
شما به عنوان یک خانم ، اگر شوهرت چنین رابطه ای دوستانه و صمیمی با یک دانشجوی دختر داشته باشه و در نیمه شب از ساعت 11 شب تا 4 صبح با هم تلفنی و یا اس ام اس دعوا کنند ، په در حضور شما و چه در غیاب شما ،
اون وقت شما از شوهرت شاکی نمی شوی؟!!
من اینجا نمی خوام نحوه رفتار استادم با خانومش و این که چرا به من نصفه شب اس ام اس زد را نقد و بررسی کنم. روابط استادم با خانومش به خودش مربوطه و خودش باید ببینه اگه همسرش ناراحته روابطشو مدیریت کنه. من به خودم اجازه نمیدم تو این قضیه خودم را وارد کنم یا از استادم راجع به این مسئله چیزی بپرسم که مثلا چرا خانمتون بهتون ایراد نمیگیره که اونم برگرده بگه زندگی خصوصی خودم به خودم مربوطه!!!
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دل سوخته
اما الان چی. شما می گید من برم با یک نفر بهش بگم باید یا اسم منو بیاری تو مقاله یا من مقاله رو به اسم خودم چاپ می کنم؟
آره ، از چی می ترسی؟
دنبال چه چیزی هستی؟
چرا حالت انفعال به خودت می گیری؟
چرا فکر می کنی با نرمش و اینکه از حق خودت بگذری و صرف این دو تا مقاله مشکل حل میشه؟
جراتمند باشد ، نترس ، با اعتماد به نفس ، منتها با برنامه ریزی دقیق برو جلو
شما با رفتاری که از موضع عذرخواهی و کوتاه اومدن هست ، داری به ایشون باج می دهی
و من هنوز متوجه نشدم باج دادن شما به خاطر چیست؟
فکر می کنی ، این آقا با این توصیف هایی که ازش کرده ای ، متوجه نمیشه که شما اومدی از در دوستی باهاش ارتباط می گیری تا این دوتا مقاله حل بشه ، یعنی این اقا نمی دونه شما برای رفتن به خارج و اپلای گرفتن نیاز به توصیه نامه و مقاله داری؟
این جوری که ایشون داره رفتار می کند ، کاملا شما را همانند موم در دستانش دارد و کلا واکنش عذرخواهی های شما را کاملا می داند ، لذا هرچقدر شما از موضع ضعف وارد بشوی ایشون بیشتر می تازوند
باید از موضع قدرت عمل کنی و در این راستا ، تمام ریسک های احتمالی را نیز در نظر بگیری ، حتی شده قید این دوتا مقاله رو هم بزنی
امیدوارم منظورم را متوجه شده باشی
================
عزیزم راهکارهایی که عنوان کردم ، راهکاری برای بیرون رفتن از این مشکل هست (بازی استاد و شاگرد)
منتها فکر نکن می تونی یک ساعته و صرف چند تا خط احساساتت رو به حالت تعادل برسونی و همه چیز رو فراموش کنی ... این قسمت قضیه خیلی زمان می برد
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
دنبال چه چیزی هستی؟
چرا حالت انفعال به خودت می گیری؟
چرا فکر می کنی با نرمش و اینکه از حق خودت بگذری و صرف این دو تا مقاله مشکل حل میشه؟
جراتمند باشد ، نترس ، با اعتماد به نفس ، منتها با برنامه ریزی دقیق برو جلو
شما با رفتاری که از موضع عذرخواهی و کوتاه اومدن هست ، داری به ایشون باج می دهی
و من هنوز متوجه نشدم باج دادن شما به خاطر چیست؟
فکر می کنی ، این آقا با این توصیف هایی که ازش کرده ای ، متوجه نمیشه که شما اومدی از در دوستی باهاش ارتباط می گیری تا این دوتا مقاله حل بشه ، یعنی این اقا نمی دونه شما برای رفتن به خارج و اپلای گرفتن نیاز به توصیه نامه و مقاله داری؟
این جوری که ایشون داره رفتار می کند ، کاملا شما را همانند موم در دستانش دارد و کلا واکنش عذرخواهی های شما را کاملا می داند ، لذا هرچقدر شما از موضع ضعف وارد بشوی ایشون بیشتر می تازوند
باید از موضع قدرت عمل کنی و در این راستا ، تمام ریسک های احتمالی را نیز در نظر بگیری ، حتی شده قید این دوتا مقاله رو هم بزنی
امیدوارم منظورم را متوجه شده باشی
================
عزیزم راهکارهایی که عنوان کردم ، راهکاری برای بیرون رفتن از این مشکل هست (بازی استاد و شاگرد)
منتها فکر نکن می تونی یک ساعته و صرف چند تا خط احساساتت رو به حالت تعادل برسونی و همه چیز رو فراموش کنی ... این قسمت قضیه خیلی زمان می برد
ببینید دو حالت هست: یکی این که من امید داشته باشم که اگه به توصیه شما عمل کنم امکان هست که حق و حقوقم بهم برگردونده بشه.
حالت دوم این که 100% که نه 150% مطمئن باشم که این برخورد من رو از تمام حق و حقوقم حتی مقاله دوم (که دیشب تأیید کرد کار رو اون هنوز به عهده خودمه) محروم میکنه.
الان من میدونم حالت دوم اتفاق خواهد افتاد. شکی ندارم. حتی 1 درصد.
چرا باید خودم با دست خودم و با علم به اتفاقی که خواهد افتاد خودم رو از همه چی محروم کنم.
نه من قدرت این کار رو ندارم
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
ببین دل سوخته عزیز ، شما درخواست مشاوره و راهنمایی داری ، منتها از قبل راهت را انتخاب کرده ای و تصمیمت را گرفته ای ، و کاملا و مشخص می دانی که در بحران ایجاد شده قصد انجام چه کاری را داری ، به همین خاطر الان به کل صورت مساله پاک شد!
==========
به هرحال شما دختری با اراده و با همتی هستی ، و پشتکار زیادی هم از خودت نشان می دهی
آنچه که عنوان شد و راهکارهای داده شده برای درست رفتار کردن در شرایط اینچنینی بود ،
کمی به خودت زمان بده ، از دیشب مدت زیادی نگذشته بذار کمی ذهنت استراحت کنه و بعد با توجه به راهنمای ها و دانسته های خودت بهترین تصمیم را به بهترین شکل عملی کن
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
معمولا خانم ها دوست دارن مسائل رو خیلی پیچیدش کنن و بیشتر حرف ها و خواسته هاشون رو با کنایه و منظور بیان میکنن چون طبیعت زن اینطوریه !
.
بر عکس، معمولا آقایون همون چیزی رو به زبون میارن که تو فکر و باورشونه.
.
نمونش
(امیدوارم بالهای صداقت بازم سوء برداشت نکنن )
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
راستش یه کم قضیه مشکوک هم هست...می دونی چون این عصبانیت ها و اس ام اس های شبانه از یه استاد بعیده...من دارم یه فکرای دیگه ای می کنم راستش ولی نمی دونم چقدر درسته... این استادت شما رو دوست داشته به نظر من...43 و از حرفت این طوری بی اندازه ناراحت شده چون احساس کرده که تو دوستش نداشتی تو این مدت فقط همه هدفت پیش بردن کارت و نوشتن مقاله و استفاده علمی کردن از استادت بوده... یه جورایی از کوره در رفته...
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
من صحبت های دل سوخته رو از اول دوباره خوندم ولی هرجوری خواستم ربطش بدم به خواستگاری و دوست داشتن عاشقانه نتونستم !!!
استاد محترم گفتن که "از همه چیزت بدم میاد" یعنی "بدش" میاد !!!
فقط در حالتی شرایط فرق میکنه که برخی از شخصیت های آقایون (که زود جوش میارن و زود از کرده پشیمون میشن ) غیر قابل پیشبینین ! اگه استاد از اینجور شخصیت ها باشه احتمالا امیدی به از سرگیری همکاری و رسیدن به خواستتون هست .
.
شما از این به بعد که مطالبه و ادعای حق میکنین دیگه منفعتی برای ایشون ندارین !!!
عاشق چشم و ابروتون نیست که ...
معذرت میخوام که اینطور بدبینانه قضیه رو حلاجی میکنم ولی اینطور من برداشت کردم.
.
راه حل هم اینکه همون روش ای میل بهتره ... همه خواسته هاتو در قالب ایمیل براش بنویس طوری هم نباشه که از حق خودت کوتاه بیایی ! مطمئن باش بر خلاف انتظار نتیجه میگیری !
معمولا تو این گونه مشاجرات که تلفنی یا رودر رو انجام میگیری فرصت کافی برای سبک سنگین کردن حرف ها وجود نداره حرفی از روی احساس گفته میشه که پشیمونی میاره !
موفق باشین
RE: کمک کنید این دعوا رو مدیریت کنم و حقم رو از استادم بگیرم
پس اگه استادت مجرد نیست و اطمینان داری احساسش به شما یه احساس دوستانه و سالم هست یه قضیه می مونه فقط... استادت واقعا احساس کرده که دانشجویی که این همه مدت از راهنمایی هاش استفاده کرده قدر زحمات استاد رو نمی دونه و یکباره همه زحمات استاد رو بی منت کرده و این باعث ناراحتی پیش از اندازه ایشون شده...البته دوستان دیگه نظراتی نوشتند که همه محترم هست ولی من چون خودم کارم همین است ( پژوهش و نوشتن مقاله و ...) با این سیستم تو ایران آشنایی کامل دارم دارم اینو میگم...این حرکت درست نیست که یه دانشجو تازه مدرک گرفته که همه راه و روش رو از استادش یاد گرفته یهو بیاد مدعی شه استاد اسم من اول باشه... البته این نگاه شما تنها نیست خیلی دانشجوها این دید رو دارند چون به این سیستم آشنایی ندارند...این یک سوی قضیه است که شما وقت گذاشتی برای نوشتن مقاله ولی همه جوانب رو ببین... چی باعث شده که شما بری سراغ نوشتن چنین مقاله ای؟ قطعا درسی که با این استاد داشتی ایده ای که از این استاد گرفتی حمایت اولیه ای که این استاد از موضوع کرده هر از چند وقتی حاصل زحمات شما رو نگاه و ویرایش کرده... این درست که شما خیلی خیلی زحمت کشیدی ولی اگه اون استاد نبود اصلا مقاله ای بود؟؟؟؟ این چیزیه که اغلب دانشجو ها نادیده می گیرنش و تو سیستم دانشگاهی برای دادن امتیاز علمی چندم بودن اسم نویسنده مهم نیست اصلا فقط شاید تشویقی که تعلق می گیره به نویسنده های بعدی یه کم کمتر از نویسنده اول باشه ولی در امتیاز های بعدی این مورد اصلا اهمیت نداره...و این کار ( اول بودن اسم دانشجو) فقط در حالتی انجام میشه که دانشگاهی شرط دفاع دانشجو رو داشتن یه مقاله که خود دانشجو درش کورسبوندیگ و نویسنده اول باشه معرفی کرده باشه و در بقیه حالت ها همیشه اسم استاد اوله... من از رساله دکترام چندین ماهه که دفاع کردم... ولی هنوزم که مقاله می نویسم اسم استادم اوله...خجالت می کشم برم بهش مقاله ای نشون بدم که اسمش رو برده باشم دوم... اگر خود استاد صلاح بدونه میگه در این مقاله اسم خودت رو اول بذار خود استاد اگه واقعا احساس کنه نیاز هست این موضوع رو به دانشجو میگه ولی اینکه یه دانشجو خودش این کارو بکنه یعنی قدر زحمات استاد رو نمی دونه...و این بوده دلیل عصبانیت های استادت شما هم اشتباه کردی در جواب اس ام اس ایشون نصف شبی تماس گرفتی... اگه نهایتا دیدی خیلی واجبه و باید براشون توضیح بدی در اس ام اس اجازه میگرفتی استاد اجازه هست تماس بگیرم باهاتون باید توضیح بدم نه اینکه مستقیم نصف شب تماس بگیرین و ایشون رو بیش از پیش ناراحت کنین... ولی خلاصه همونطوری که گفتم بذار چند روز بگذره... بعد تو یه ایمیل همه حرفات رو بنویس و ازش عذرخواهی کن... برات آرزوی موفقیت در ادامه تحصیل رو دارم.:72: