RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
درخت آرزوی عزیز!!
من اگر گفتم که ذهن خوانی میکنی، منظورم این بود که قضاوتت رو بر مبنای یک احتمال قرار دادی!!! حتی اگر این احتمال 99 درصد هم باشه یک احتماله...
از نوع نگاه دوستاش متوجه شدی که ایشون به شما علاقه منده؟؟؟؟
این نگاه ها برای من هم آشناست، منم تو زندگیم نزدیک بود که وارد بازی همین نگاه ها بشم، پس عزیزم جبهه نگیر و سعی کن از تجربه بچه های تالار استفاده کنی.
من فرض رو میذارم بر این اساس که حرف شما درست! ایشون به شما علاقه داره... خب که چی؟؟ منتظر چی هست؟؟ می خواد که شما با گل و شیرینی بری خونشون؟؟ یعنی تمام این مدت نتونسته شما رو تنها ببینه؟؟...
من اصل علاقه رو زیر سوال نمیبرم... ولی رفتار این آقا پر از تردید و ابهامه... چیزی که باعث میشه ایشون با مثلا دیدن اینکه شما به یک مکان خلوت تر رفتید، دفعه دیگه که شما رو ببینه اخم کنه!!! وظیفه شما نیست که تردید ها رو از ذهن ایشون پاک کنی... این مسئله اونه. اوست که باید مثل یک مرد بیاد جلو...
شما که احتمالات رو دوست داری... بیا راجع به این احتمالات هم فکر کنیم:
1) علاقه شدیدی به شما داره... داره سبک و سنگین میکنه و بالاخره بهتون بیشنهاد میده (خوشبینانه ترین حالت)
2) ایشون ته ذهنش علاقه ای به شما داره... ولی هزار مانع که الآن سر راه ازدواج جوان ها هست، فعلا نمیذاره که ایشون به ازدواج فکر کنه
3) ایشون خجالت میکشه که بیاد جلو
4) ایشون یه مشکلی داره که ما ازش خبر نداریم... یه مشکل خانوادگی یا... اصلا فعلا باید قید ازدواج رو بزنه
5) ایشون مطمئنه که خانوادش با شما مخالف خواهند بود
6) ایشون متوجه شده که شما هم بهش علاقه دارید... از شما بین دوستاش هم صحبت کرده تو این مایه ها: حال میکنین فلان دختر دلش پیش من گیره!!! حلا بشینین و تماشا کنید ببینید من چطور می پیچونمش!!!... طبیعیه که حالا اونا به چشم دیگری به شما نگاه کنند (بد بینانه ترین حالت:163:)
باور کن میتونم همین طور ادامه بدم
آرزوی عزیز دنیا به واقع فراتر از این هاست...
به زندگی پدر و مادرت نگاهی بنداز به فرازو نشیبی که طی کردند و به اینجا رسیدند،، اون وقت ببین چه محلی از اعراب برای این قایم موشک بازی ها باقی میمونه.
فعلا تصمیم گیرنده این اقاست و هر حرکتی از جانب شما میتونه کل معادلات رو بر هم بریزه و احتمال اینکه نتیجه اصلا مطلوبت نباشه زیاده.
نمیتونی رفتار متمایل نشون بدی... خیلی خب خودت باش خیلی عادی... اونه که باید نگران از دست دادن تو باشه.
تو دختر ارزشمندی هستی:72:
RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
عزیزم فکر کنم این مسئله چیزی که خیلی از دخترا تجربه اشو تو دانشگاه دارن من اصلا نمیخوام بگم راجع علاقه اون پسر داری اشتباه میکنی(البته ممکنه اشتباه کنی ولی فرض رو براین میزایم که درست میگی)
چون همونطور که قبول دارم دخترا خیلی از رفتارهای پسرا رو به اشتباه برداشت میکنن یا حتی گاهی اوقات پسره از قصد این رفتارا رو داره که توجه و علاقه دختر رو جلب کنه ولی نیتش ازدواج نیست
این رو هم قبول دارم که علاقه واقعی هم هست و شما هم میتونی تشخیصش بدی
این جریاناتیه که واسه خودم اتفاق افتاده
1) ترم اول بودم خیلی از کلاسامو نمیرفتم سر بعضی از کلاسا یه پسری بود که توجه منو جلب کرده بود البته نه اینکه دوسش داشته باشم و اینا چون حتی باهاش همکلام هم نشده بودم ظاهر و قیافش هم جوری نبود که توجه منو جلب کنه امانمیدونم چرا کلاسایی که میدونستم اون هست رو حتما میرفتم و کلا دوس داشتم ببینمش حتی یادمه رزای اول سر کلاسمون که بالای صدنفر جمعیت داشت منتظر میموندم استاد حضورغیاب کنه که اسمشو بفهمم:311:
هیچی کاری با پسره نداشتم هیچی بهش نگفتم و... ولی خودش هرجوری شده (توفضای کلاسای ما که دختر و پسر حتی به هم سلام نمیکردن)یه راهی پیدا کرد برای ارتباط بیشتر بامن و از اونجای که احساس خطر کرد چون سه تا از پسرا همزمان منو میخواستن بعد از دوسال اومد گفت به من علاقه داره و قصد ازدواج داره ولی موقعیتشو نداره و اینا....
گفت من الان موقعیت ازدواج ندارم و نمیتونم بهت بگم صبر کن برای من و نمیخواستم تا وقتی که بتونم حرفی بزنم اما مجبور شدم بگم که بدونی منم هستم
2) یکی دیگه از پسرامون که فوق العاده پسر مغروری بود از ترم دوم منو میخواستم بعد یه سال که به قول خودش شناخت پیدا کرد اومد گفت علاقه داره و این علاقه اشو به هر طریقی ثابت کرد و غرورشو بارها فقط برای من شکست
دیگه بقیه اشو نمیگم چون طولانی میشه هدفم از گفتن اینا فقط این بود که پسری که علاقه داشته باشه هرچقدر مغرور هر چقدر محجوب باشه یه راهی برای ابراز علاقه و زدن حرفش پیدا میکنه و حتی اگه موقعیت ازدواج رو هم نداشته باشه حداقل حرفشو میزنه و اگه شجاعت و جسارت این کارو نداره یا از علاقه اش و انتخاب شما مطمئن نیست یا هنوز بچه است یا انتظار داره شما پا جلو بزاری که خیلی خیلی کار اشتباهیه
RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
سلام . خانم درخت آرزو خوب هستید؟ عزیزم چرا خودتان را اذیت می کنید؟ البته من حدوداً 22 سالمه و اینها را می نویسم؛ سعی کن این پست را بخونی تا روشن شی.
در این تالار چند چیز پایه وجود داره :
1) اگر از دوستیا و اینا حرف بزنی، فوراً پاسخ اول اینه که این تالار در رابطه با دوستی مشاوره نمی دهد و اینا...
2) اگر بحث ابراز علاقه دختر به پسر باشه همه می گویند که نه نه نه این کارا نکنید و اینا...
آقا چرا کسی متوجه ما جوانان نمی شههههههههههههه؟ عزیزم اگر بگردی پست های من را بخونی متوجه می شی که چه کشیدم و می کشم. منم پسری هستم که از نظر دیگران خیلی موجه هستم. در حدی که در سال یکی می خواد فیلم سینمایی به من بدهد که در خانه تماشا کنم (واسه پیشرفت زبان و اینا) بنده خدا ها اینقدر پایین بالا می کنند که نکنه یک صحنه ماچ و بوس داشته باشه.
رشته ی مردانه ای دارم (یکی از گرایش های خفن مکانیک=امپراتوری ساخت و تولید) لذا همه تو کلاسا پسریم قبلاً هم که پسر بودیم. حالا من چنننننننننند سال (خیلی سال) هست که به دختر علاقه مند شدم امااا!! من که کار ندارم پس انداز کم هست و خونه و ماشین ندارم و اینا یک طرف خانواده هم از ما انتظار دارند که تا سال ها مانند ماشین درس بخوانیم و با این اوضاع نارنجی فکر می کنی من باید به خودم جرئات بدم که با خیال راحت راحت برم جلو بگم "خانم فلان من شما را دوست دارم" نه آخه واقعاً چرا. البته من به فرمان خدا یقین دارم و خدا را شکر در این سال ها طی اقداماتی که داشتم موفق به کسب کار شدم ولی کو تا گوساله گاو شود.
حالا اینا یک طرف وقتی می دونی خانواده ی دختر هم خیلی خیلی خانواده ی مثبتی هستند و در غیاب شما به پدرتان (پدر اینجانب) می گویند که برای آشنایی بیشتر به منزل ما بیایید دگر دلتان حری نمی ریزد؟؟؟ یعنی من نیز گویی با آن سن کم مورد قبول طرفین بودم ولیی.... خدایا گره از کار ما جوان ها باز کن.!!!
می دانم که شاید فکر کنی اینا خیال بافی ولی خواهشاً تو هم اگر وقت کردی پست من را بخون که این مورد آخریه را وقتی فهمیدم در دلم طوفانی برپا شد.
حالا مدام فیلم بازی کن تو دانشگاه برو اینور و انور. عزیزم، قشنگ مثل یک خانم برو ازش جزوه بگیر، چه می دونم، رشتت چیه، اگر مکانیک هست که مثلاً بگو من فلان چیز را باید با نرم افزار فلان مدل کنم، اما نقشه ها را خروجی نمی ده و بعد هم سر همین موضوع برو در خونشون. یکمی ابتکار به خرج بده آخههههه. حالا من با دختر مورد نظرم هم رشته نبودم، شما چرا دیگه؟؟؟
اون موردی هم که گفتی با اخم از جلوی شما رد شد، به نظرم یک واکنش طبیعی است و نه نشان عصبانیت. منم وقتی زیاد به کسی فکر می کنم و دوست دارم که بهش نزدیک شم، نمی دانم چرا یکهو خودم را می گیرم یه طوری که طرف جرئت نزدیک شدن نداره...
حالا از ما گفتم و از شما نشنیدنننننن. یک وقت می بینی بنده خدا شرایط را محیا نمی بینه (واسه ازدواج) و فکر می کنه که با صحبت با شما تنها شخصیت خودش را خورد می کند.
حالا نمی گم برو صاف و پوست کنده بگو "I love you"، اما یکمی نشانی، کوزه شکستنی، ادایی...
مثالاً اول جزوت بزرگ بنویس "به نام پیوند دهنده ی قلب ها"، بعد هم بگو آقای فلان اینم جزوه ای می خواستید (شوخی). آخه بهش محل ندادم و ازش دور شدم یعنی چی؟ خوشت می آد کسی این کارا را با تو بکنه؟هان هان؟ البته اون موردی که گفتی جلوی شما با دختر دیگه ای حرف می زنه هم شاید برای این باشه که می خواسته توجه شما را جلب کنه و بگه "ببین من با دخترا مشکلی ندارم" (البته اگه اون یکی دختره مخش را نزده باشه).
حالا گذشته از شوخی، خیلی شوت بازی و آرتیست بازی در نیار. خیلی با وقار بکش کنار و کمی را جع به "بعد از گرفتن مدرک می خواهید ادامه تحصیل دهید یا نه، شغل دارید یا نه، ما چقدر به هم میاییم، وای نگو!!! " با هاش صحبت کن. البته اگر راجع به مسائل مالی مثل شغل باهاش صحبت کردی، بهش دلداری بده که خدا بزرگه و شغل و درامد هم به زودی درست می شه.
یه کاری نکن مثل من دختره (برای شما پسره) بپره. منم به نظر خودم یک جوری هستم که هر کسی بهم نزدیک نمی شه. یک جورایی سنگین هستم و سرم به کار خودم. با دخترا هم سالی به ماهی هم مسیر نمی شویم چه برسد به صحبت. (اغراق). حالا به قول یکی از دوستام که اونم از علاقه ی ما با خبر بود، تا خود دختر الان OK نده، اقدام روشنی برای ابراز علاقه از طرف من احتمالاً صورت نمی گیره...
با درود و آرزوی خوشبختی شما جوانان
RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط skf
به قول یکی از دوستام که اونم از علاقه ی ما با خبر بود، تا خود دختر الان OK نده، اقدام روشنی برای ابراز علاقه از طرف من احتمالاً صورت نمی گیره...
دوست عزیز:72:
چه تصمینی هست برای این حرف؟!
گیرم ایشون جواب بله اش رو بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به ایشون رسوند؟!
بعد شما و امثال شما نمی گید چه دختر easy، وقار نداره، سر سنگین نیست؟! و بعد بری سراغ
یک دختر که خانواده معرفی کرده و اصلاً شناختی ازش نداری و این دختر را با تمام حساسیتهای جنسیتیش با یک قلب شکسته رهاکنی؟؟؟
گیرم هیچکدوم از صحبتهای بالا را نگفتی و به خیر و خوشی ازدواج کردید آیا پس فردا هزار تا
سرگوفت جور و واجور به بنده خدا نمی گی که خودتت منو خواستی و پیشنهاد دادی؟
خودتت را آویزونم کردی؟؟؟
یا بازم هیچکدوم موارد بالا نه آیا این با فطرت و سرشت آقایون که دوست دارند چیزی را
سخت بدست اورند و احساس نیاز کنند و خانمها براشون ناز کنند مغایرت نداره؟!
به نظر من یک مرد با توجه به جنسیتش حتی اگه هیچ امکاناتی نداره باید شهامت جسارت و در عین حال صداقت داشته باشه
و خیلی ساده و راحت به شخصی که مناسب دید برای خودش شرایط و وضعیتش را بگه یا طرف مقابلش قبول میکنه و یا نه ولی خیلی بهتر از
یک عمر خودخوری و ترس از علنی کردن زیباتراین و بی ریا ترین حس و نیازش باشه .
شایدم کار و امکانات را فقط یکبار میشه پیدا کرد ولی عشق و احساس پاک و سالم به کسی مانند خودش را بارها و در شرایط مختلف میتونه تجربه کنه؟!؟؟!
RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
سلام. حالا سنجاب عزیز به نظر شما برم صاف و پسکنده بهش بگم؟ اخلاق بنده به گونه ای است که خیلی با خانم ها ارتباط ندارم. خانواده ی خودم هم گفتم که به نظرشون من باید درس درس درس درس بخونم. آخه نمی گویند بابا ماهم آدمیم. از بهانه هاشون هم غیر درس، شرایط اقتصادی، و اینا هست. حالا من برای ازدواج باید با چند هزار نفر بحث کنم. این جوری هم که عالم و آدم متوجه می شوند و می شوم شهره ی خاص و عام.
درضمن رابطه ی خودم هم با خانواده ام خیلی صمیمی نیست (پسر ارشدم و اختلاف سن با والدین 43 سال). حالا یک راه شما بگذار جلوی پای من. وقتی از طرف خانواده ی خودت ساپورت نشی دیگه ... . شما فکر می کنی من یکهو صبح بلند شدم گفتم اٍ اٍ اٍ من خوبه برم ازدواج کنم؟ نه عزیز سال هاست که دارم با سختی ها دست و پنجه نرم می کنم. اما اینا بدون که وقتی راه رسیدن به هدف خیلی طولانی شد، آدم یواش یواش سرد می شه، سخت گیر می شه، حساس میشه. میشه مثل پسر عموم که با 34 سال سن و بعد از 100 خواستگار از دختر های گوناگون هنوز هم ازدواج نکرده.
دوست دارم زود ازدواج کنم، دوست دارم فاصله ی سنی خودم و فرزندام به اندازه باشه نه زیاد. چون خودم چوبش را خوردم، وقتی توی خونه کسی حرفت را متوجه نمیشه، نمی دونند داری راجع به چی حرف می زنی، مدام با خانواده سر چیز های کوچیک باید بحث کنی.......... تازه از نظر عاطفی هم لازم دارم. کسی که به پاکی و به حق و برای اجرای فرمان خدا ازدواج می کند، چشمهایش پر فروغ و زلال می شه. به چشمای زوج های جون و شایسته نگاه کن. در عین سادگی چشمهایشان برق می زنه. بعد هم به چشم های کسی که 40 سال دارد ولی به بهانه های ساختگی و بی مورد ازدواج نکرده نگاه کن، تفاوت با تمام قدرت خود نمایی می کند.
حالا اینا یک طرف تاحالا شما خانم ها از خودتون پرسیدید که بنا بر کدام حق به خودتون اجازه می دید 700 سکه را مهر خودتون قرار بدید؟ آقا پسر باید درس بخونه، سر کار بره، سربازی بره و هزارتا کار دیگه بعد خانم محترم در یک شب حاصل چندین سال زحمت را مالک شوند. عزیزم زندگی یعنی عشق، با زور کار زیاد پیش نمی رود.
الان من باید به حرف حق و شرع گوش کنم، به حرف دوستام، به حرف مردم، به حرف خانواده و یا ....
اینا که سنجاب عزیز گفت درسته، اما در مملکتی که همه چیز بر حق باشه، حقی که خدا تعیین کرده، خدایی که مرد را سرشار از نیاز و زن را سرشار از ناز آفریده و خودش هم راه و روش تعیین کرده. حالا در مملکت ما باید اول به سطح زندگی بالایی دست پیدا کنی که نخوای متلک بشنوی، تازه بری بگردی دنبال کسی برای ازدواج، حالا شده 28 سالت، حالا به اد امد و بعد از ازدواج (که کل مراحل شناخت، خواستگاری و عقد و عروسی همه در یک هفته انجام شده) به این نتیجه رسیدید که به هم نمی خورید. حالا مردی برو طلاق بگیر. دیگه خدا می دونه دیگران چگونه راجع به شما فکر می کنند؟
در سیستم و پروسه ازدواج در مملکت ما گره ی بزرگی وجود داره و تا این خامی ها، پول دوستی ها و .. هست روزگار خوش نخواهیم دید.
واقعاً از خودتان سوال کردید که چرا وقتی دو دختر و پسر از سنی حدود 17 سالگی به هم نیاز دارند و راه کاملاً شرعی و پاک و پسندیده ای هم برای وصال آن دو هست، ما خود را شکنجه می کنیم؟ که نتیجه اش هم بشه این که فلان دختر پاک هم وطن، که قبل از دانشگاه نماز سر وقتش ترک نمیشده، ترم 4 حامله باشه؟
حالا همش مشاوران عزیز باد بیندازند در گلو و بگویند معیار هایت چیست و باید برای اینکه شاااااااااااید در آینده معیارهایت تغییر کند الان دست نگه داری. بله این کار شما مثلاً 20 درصد را خوشبخت تر و 80 درصد را نابود می کند. قبول دارید؟
پدر و مادر ها و مشاور ها هم به جای تقاضای صبر پیشه کردن بهتر است در همان سنین کم به فرزند خود انتخاب شایسته را بیاموزند.
حلا شما در کلاس مختلط هستید و دسته کم راهی برای شناخت جنس مخالف دارید و شاید هم برای انتخاب همسر کاندید هایی را برگزیده باشید. من و امثال من که از دبستان تا دانشگاه در محیطی مردانه بوده ایم و می دانم که محیط کارم هم مردانه است، چه؟ امیدم باید خانواده باشد و خانواده را هم که عرض کردم.
و صد البته که امید من خالصانه به خداست و خدا را شکر با تمام قوا دارم تلاشم را می کنم تا به خواسته هایم برسم.
و شما خانم درخت آرزو، من هم نمی گویم که خیلی واضح و روشن باش، اما دست کم شرایط صحبت را برایش فراهم کن. یکمی تنها باش. با خودت خودکار نیار. جزوه هات را گم کن. نرم افزار بلد نباش. کیف پولت را در خانه جا بگذار. هماهنگ کن با ایشان برسی به بوفه ی دانشگاه. ضایع بازی ممنوع؛ زیرکانه و در عین هوشمندی او را جذب کن.
این را هم بگم که به قول سنجاب اگر خیلی آدم Easy , cheap باشی (از اونور بوم بیفتی) احتمال خیلی زیاد، آقا پسر از شما زده شده و فراری می شه.
ببخشید که طولانی شد، اما برای من این واقعاً سوالی است که ذهن من را به خود مشغول کرده.
RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
دوست خوبم درخت آرزو ، من احساسات شما را کاملا درک میکنم ، عزیزم امیدوارم احساسی که داری واقعی باشه . نه مثل یکی از دوستانم که همه ی ما از نحوه برخورد یکی از همکلاسی های ایشون فکر میکردیم که به ایشون علاقه دارن و بلا استثنا همه میگفتن که ایشون منتظر یک فرصتی هستند تا به شما پیشنهاد بده ولی میدونی چی شد؟
همون آقا عاشق من بود و از طریق همون دوستم به من پیشنهاد ازدواج داد ، این آقا هم با هیچ دختری دوست نبود به هیچ دختری محل نمیگذاشت و وقتی تعریفهایی که شما از همکلاسیت را خوندم یاد ایشون افتادم که ایشون هم خیلی پاک بود.
عزیزم نمیشه تنها با رفتارها و نگاهها به این نتیجه برسیم که کسی ما را دوست داره. عزیزم بچه های این تالار همه شما را دوست دارن و هیچ کس نمیخواهد شما ضربه بخوری .
ما دخترها چون احساساتی هستیم خیلی سریع هم ضربه میخوریم، عزیزم تو همین تالار خیلی از بچه ها هستن که شکست خورده همین سوئ برداشتها شدن .
امیدوارم اگر آن پسر به شما علاقمندند هرچه زودتر اقدام کنن.
RE: چطوری به اون پسر بگم داره اشتباه می کنه
دوست خوبم سلام
گیریم این آقا شمارو دوست داره عزیزم آیا این دوست داشتن کافیه؟/؟>
خیلی از پسرها هستن واقعا دختری رو میخوان( واسه ازدواج ) نه دوستی وخوشگذرانی باهاش مطرح میکنن با خانوادش حالا قبول میکنن یا رد بماند.....
عزیزم فقط این خیال بافی ها رو بذارین کنار ............ که ضربشو خودتون میخورین ............
اگه پسری واقعا دختری روبه خاطر زندگی بخواد مطمئنا پاپیش میذاره حتی اگر جواب رد هم بشنوه................
درضمن این آقا بااین رفتارهایی که گفتین به نظرم خیلی بچست چون رفتارهایی که میگین بچه گانست .. رفتم یه جای دیگه وایسادم فرداش دیدم ازم ناراحته باهام قهره رفته با یکی دیگه دوست شده تا ضد حال بهم بزنه.. یعنی چی؟
به نظرم اصلا محلش نذارین یعنی بیتفاوت ..نباید متوجه بشه که شما ازش دلخوری یا ناراحت خیلی عادی مثل بقیه....
از این به بعد هم اگه موردی برات پیش اومد که مستقیما باهات مطرح کرد راجبش فکر کن ......