RE: من توی حرف زدن مشکل دارم ، راه حل؟
سلام امید جان.
راستش من راه حل خاصی ندارم فقط یکی به ذهنم رسید که بهت میگم امتحان کن امیدوارم موثر باشه.
هر وقت میخوای درباره موضوعی حرف بزنی یا سوال بپرسی اون موضوع رو بصورت یه خطی تو ذهنت تعریف کن..مثلا من گرسنمه..میخوام به برادرم بگم برام غذا بگیره...
1جمله:داداش برو برام غذا بگیر.
منظورم اینه که تو باید تو ذهنت مسئله رو یه جمله ای کنی تا بتونی بگی.میتونی این کارو بصورت بازی هم انجام بدی..چند تا جمله مشابه یا بهم مربوط رو کنار هم بذار و از توش یه جمله با معنی در بیار.کم کم ذهنت به این کار عادت میکنه و برات عادی میشه
اصلا هم به خودت انرژی منفی نده..فقط تشویق..یعنی هر وقت که تونستی منظورت رو واضح بگی به خودت یه جایزه بده..مثلا یه موسیقی مورد علاقه..یا بگو افرین امید.گل کاشتی
اگه هم دیدی نتونستی منظورت رو واضح بگی خودتو سرزنش نکن..بگو ایرادی نداره دفعه بعدی.
و صبور باش امید جان تغییرات یه دفعه ای ایجاد نمیشن.
امیدوارم کمکی کرده باشم
موفق باشی
RE: من توی حرف زدن مشکل دارم ، راه حل؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گوشت تلخ
داداش، مادر و پدرت از دو فرهنگ متفاوتن با لهجه های متفاوت؟
نه. یه فرهنگن.
ممنون از لطف دوستان.
meinoush عزیز ، مشکل اصلی من همون حرف زدن های معمولی توی زندگی هست . صحبت های عمومی با همکلاسی ها ، همکارها و ...
دقیقا مشکل من بعد از "نمی دونم کدوم ایناست" های نوشته های شماست ، همون آخری ها.
مشکلات من توی نوشته های شما بعد از "نمی دونم کدوم ایناست" هست. در واقع گاهی اوقات یه موضوع ساده رو اینقدر می پیچونمش که خودم هم خسته می شم. شاید فیلم ها و سریال های ایرانی باید زیاد ببینم!
.
.
بهار66 عزیز ، راه حل خوبی هست حتما امتحانش می کنم.
.
.
راستی یه مشکلی که الان یادم اومد :
من ذهن تخیلی بسیار بسیار فعالی دارم ، مثلا ممکنه یه موضوع کمی کمی بامزه رو بخوام تعریف کنم یا اینکه در مورد اون موضوع بامزه نظر بدم ، اونقدر لحن صدام و صحبت کردن هام به هم میریزه ، ذوق می کنم و نمی تونم جلو خودم رو بگیرم ،همش هم از این ذهن تخیل پرداز منه ، که دقیقا اون اتفاق رو تصور می کنم و مثه اینه که جلو چشام می بینمش ، و اونقدر بامزه هست که ذوق می کنم ، اینو شما اضافه کنین به مشکلات بالا ، یه اوضاعی میشه که بیا و ببین!!!
RE: من توی حرف زدن مشکل دارم ، راه حل؟
ذهن تخیلی داشتن خوبه. اینکه وقتی داری حرف می زنی اون حرفتو هم بتونی احساس کنی خوبه و به انتقال مطلب کمک می کنه. مهم اینه که خودتو قبول داشته باشی. بد نیست کلاسای فن بیان بری. این احساس و ذهن فعال یه نعمته که داری و یه استعداده پس باید بیاریش به راهی که برات مفید هم باشه. در واقع می تونی یه سخنرانی بشی که همه ی مردم رو تحت تاثیر خودش قرار می ده. ولی باید اموزش ببینی تا مهارش کنی در راه و جهتی که خودت می خوای.
به نظر من مشکلت با جرات فکر نکردنه. یعنی محدودیت هایی مثل نفهمیدن طرف و با ملایمت حرف زدن و این چیزا رو در فکرت قرار دادی که باعث می شه به جای صراحت (که اول راحت و با جرات فکر کردن می خواد و بعدش راحت و با جرات حرف زدن می خواد) سایه وار و محو حرف بزنی. باید هم محکم و با اطمینان فکر کرد هم محکم و با اطمینان حرف زدن و هم محکم و با اطمینان عمل کرد. البته اینا همش سخته و من خودم هم نمی تونم. تمرین می خواد.
به نظر میاد بچه کوچیکه خونه باشی. اینم در این مشکلت بی سهم نیست.
از برادرت هم بخواه که حداقل هر دو تا جمله ای که تموم می کنی توی حرفت بپره! این کار اونم که هی تو رو قطع می کنه علاوه بر اینکه کلا اشتباهه به طور ناخوداگاه این فکر رو هر بار واسه تو ایجاد می کنه که نمی تونی خوب حرف بزنی و هر بار و هر بار یه غبار جدید روی دلت می شینه به تعداد دفعاتی که توی حرفت پریده و ذهنتو به هم ریحته و کاری کرده که حس ناتوانی کنی! در واقع توی حرف زدنای توی خونواده باید تمرین کنی که بیرون راحت تر باشی.
RE: من توی حرف زدن مشکل دارم ، راه حل؟
الان دارم سعی می کنم قبل از حرف زدن دقیقا در موردش فکر کنم و یه جمله یه خطی در موردش بسازم و دو سه بار جمله مو تکرار کنم ، بعدش حرفمو بگم. این چن روزه که خوب بوده.