RE: من تنهام.زندگی عاشقونمون داره نابود میشه .
خیلی برام جالبه بدونم که علت این مخالفت 7ساله چی بوده شاید مشکل از اونجاست؟
بعضی افرادی که خودشون توی زندگی مشکلاتی دارن سعی می کنن با مشکل دار کردن زندگی دیگران یا بزرگتر کردن مشکل دیگران مشکلات خودشون رو مخفی و یا سرپوشی روی مشکلات خودشون بذارن آیا خواهر شوهر شما هم مشکل خاصی در زندگیش داره ؟
سعی کن به قول عرفان بخشاینده خوبی باشه فراموشی بعضی مواقع یه نعمت بزرگه چرا از این زاویه به قضیه نگاه نمی کنی که خواهرشوهرت فهمیده اشتباه کرده و حالا هم می خواد جبران کنه این دریچه رو بهش نبند
یه پیشنهاد دارم من خودم این کار رو همیشه انجام می دم تو هم انجام بده شاید در مورد شما هم کارگر باشه
بنشین از اولین روز آشناییت با همسرت تا به امروز رو با تمام اتفاقات ریز و درشتش و بدون جا انداختن جزئیاتش بنویس بدون اعمال نظر های شخصیت بعد در برگه های دیگه ای نظراتت رو نسبت به این مطالب بنویس و احساسات واقعیت رو نه عصبانیت ها و دغدلی هایت رو بعد این نوشته ها رو یه گوشه ای از کتابخانه تون قرار بده و حالا وقت تغییره اول خونه رو تمییز کن بعد میز شام رو و حالا برو حمام زیر دوش حمام این رو به خودت القا کن که هر آنچه بوده تمام شده فراموش نکن که اگه بخواهی خواهرشوهرت برات مهم بشه شوهرت ازت دور میشه و قدم بعدی شروع کن به خواندن قران (البته اگه مسلمان هستید اگه نه کتاب مذهبیه دین خودتون رو) وقتی همسرت اومد انگار هیچ اتفاقی نیفتاده زندگی خودت رو بکن با خواهرشوهرت تلفنی صحبت کن اگه اونهم بی ادبی کرد تو احترامت رو دو صد چندان کن بهش یاد بده احترام گذاشتن چی جوری شاید اصلا خانواده اش اون رو فرد بی ادبی بار آوردن و با همه اینجوری بر خورد می کنه آیا اینطوره؟در مورد شوهرت هم اگه برای آشتی پیش قدم نمی شه تو پیش قدم شو و بعد از آشتی وقتی که رابطه تون خوب شد بهش بگو که تو زنی ناز داری اصلا خیلی وقتا بی جهت قهر می کنی تا نازت رو بخره توی شرایط سخت زندگیت فقط اونه که می تونه بهت کمک کنه و بقیه حرفایی که تو دلته
در پناه حق