RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
سلام_شوهرمن بهم خيانت كرده_ميدونم جقذردردناكه_لان حال اون زنودرك ميكنم_يعني من هروقت به يادخيانت شوهرم ميفتم يه بارنشده كه اون دختروازته دل نفرين نكنم ازخداخواستم جوابشوبده_بس مطمئن باش همون زنم همين كارمنوميكنه_بس جراداري براخودت آه ونفرين ميخري_الان مشكل شمابكارتتونه بايددرمورداون نظرداده شه_
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
آدم واسه چیزی که دلش میخواد داشته باشه بهونه میتراشه
این رو هیشکی نمیتونه انکار کنه که شما با اون مرد، که من اسم مرد رو لایقش نمیدونم
قبل از اینکه بدونی زن و بچه داره، دوست شدی
ضمنا مردا رو از حرفاشون خیلی کم مشه شناخت
مرد هارو بر اساس عملشون باید محک زد و شناخت
دو تا جمله تو یه سایتی ازش دیدی، خوشت اومده، فکر کردی از این آقا هم خوشت میاد
در حالی که از حرفاش خوشت اومده
باشه تا اینجا مشکلی نیست
ولی وقتی فهمیدی این مرد زن و بچه داره، یعنی عملا داره به زنش خیانت میکنه
میگی از آدمای اهل خیانت خوشت نمیاد، پس چطور از این آدم خوشت میاد؟!
لابد خودت رو توجیه میکنی که زنش خیلی بده
زنش اگه غول بیابونی هم باشه و هر روز و هرساعت هم این آقا رو شکنجه کنه، این آقا بهش تعهد داره
تعهد چیزی نیست که بشه نادیده گرفت
از زنش خوشش نمیاد؟
باشه اول طلاقش بده بعد بره خیانت کنه
بعد بیاد رابطه جنسی برقرار کنه
خیلی حرف چرتیه که میگی رابطه برقرار کردیم که تا ابد مال هم باشیم
از بین رفتن پرده بکارت دختر، هیچ تعهدی برای مرد نمیاره
اگه کسی بخواد متعهد بمونه به کسی، می مونه
دیگه نیازی به رابطه و از بین رفتن بکارت نیست
در مورد بکارت بدجور اشتباه کردی ولی خب، دیگه کاریش نمیشه کرد ولی حداقل میتونی خودت رو دستی دستی بدبخت نکنی
نگو چون بکارتم از بین رفت پس دیگه کار از کار گذشته
سعی کن بکارت روحت رو حفظ کنی
فعلا خودتو از این رابطه بکش بیرون تا اگه دوستت داره و اونجوری که ادعا میکنی عاشقته، همه شرایط رو فراهم کنه
بعد بیا برو باهاش زندگی کن
اگه زندگی این زن و شوهر ویرون شده، نذار به دست تو ویرون تر شه
بشین درست حسابی فکر کن
یه چند دقیقه کرکره احساساتو بکش پایین و فکر کن
خوب فکر کن
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
ممنونم بخاطر مشورت و راهنمایی های همه شما عزیزان
من قبلا خیلی تو اینترنت جستجو میکردم تا جایی بتونم مشکلم رو بگم و درخواست کمک کنم ولی پیدا نشد تا اینکه این سایت خوب رو پیدا کردم
حتما روی نظرات تک تک شما دوستان بطور عمیق فکر میکنم
باور کنید خودم بارها به این جواب رسیدم که باید از این رابطه بیام بیرون درسته که زنش باهاش اختلاف داره ولی هنوز زندگیش رو دوست داره اون اولش با التماس از من میخواست از زندگیشون برم بیرون بعدش با تهدید و ناسزا گویی ...
دلم بخاطرش میسوزه و خیلی سعی کردم منطقی فکر کنم و برم بیرون ولی ............... بخدا بدجور الان درگیر احساس و تنش هستم انگاری توی باتلاق گیر کردم
خدا نیاره روزی رو که عاشق کسی بشید و دوستش داشته باشید و اون طرف هم همینطور ولی موانع زیاد باشه سر عشقتون
یه چیز دیگه ای که میخواستم اشاره کنم که این آقا در دومین دیدارمون اومد پیش پدرم تا منو خواستگاری کنه و خوب کل خونواده من شدیدا مخالفت کردن و پدرم بهش گفت برگرد برو سر خونه و زندگیت و مامانم هم گفت نمیخواد آه یه بچه دامنگیرش بشه و خیلی از این حرفها ........
جالبه که هم من و هم اون آقا میدونیم داریم چیکار میکنیم ولی نمیتونیم از هم بگذریم
اصلا توی وجودم احساسم خیلی متناقص هست یه بار به خودم میگم اونی که ظالمه زنش هست که میدونه شوهرش دوستش نداره دلش میخواد با یکی دیگه خوشبخت بشه ولی ول نمیکنه بره !! آخرش به خودم میگم این من بودم که اومدم تو زندگیش و این که اون دعوا داره یا نداره به من مربوط نمیشه شاید بتونه در آینده نقش یه زن خیلی خوب رو بازی کنه و شوهرش رو عاشق خودش کنه....!
کاشکی برسه اون روزی که بیام همینجا و براتون بنویسم تصمیم قاطع رو گرفتم و پا گذاشتم روی دلم و اومدم از این رابطه بیرون ... کاشکی این اتفاق بیوفته
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا@
کاشکی برسه اون روزی که بیام همینجا و براتون بنویسم تصمیم قاطع رو گرفتم و پا گذاشتم روی دلم و اومدم از این رابطه بیرون ... کاشکی این اتفاق بیوفته
:104::104::104::104::104::104::104::104:
با سلام
به خاطر نقل قول بالا تحسینت می کنم. و به زندگیت خوش بین می شوم. امیدوارم ثبات روی این شناخت خود پیدا کنید.
این بینشی که به مشکلت پیدا کردی و سعی در بیرون آمدنت، همه سرمایه توست. این آن چیزی هست که باید رویش برنامه ریزی کنی.
شاید گاهی به خاطر ضعف یا خطا یا... انسان در گودالی بیفتد ، اما از آن خطرناکتر و بدتر اینست که در همان گودال تا آخر عمر زندگی کند
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
سلام سارا خانم..اوضاع روحیتو درک میکنم .میدونم چه حالی داری..نیومدم که نصیحتت کنم...فقط شاید حرفام کمی توی ذهنت جرقه بزنه و راه درستو پیدا کنی...
ازت میخوام تایپیکهای مربوط به خیانت که هم جنسهای خودت زدنو دقیق بخونی...خواهی دید که اونها دارن از درون خرد میشن وقتی میبینن همسرشون ..تکیه گاهشون ..با یه خانم دیگه ارتباط داره....ببین دورو برت چه خبره...وقتی پای صحبتاشون میشینی میبینی دارن همه ی تلاششونو میکنن که زندگیشون جون بگیره..
بگذریم...بذار یه موضوعی رو برات بگم..یکی از دوستان صمیمی من در محیط مجازی با یه پسر آشنا شده بود .اتفاقا همشهری هم بودن ..بعد از یکی دوماهی اون آقا و دوستم بیرون همو دیدن و اونجا اون آقا از دوستم خواستگاری کرد..همه چیز عالی پیش میرفت که چندروز قبل از خواستگاری رسمی اون آقا اعتراف کرد...همسر و یه پسر خیلی خیلی دوست داشتنی داره.... .....اون آقا به گریه میوفته و میگه من عاشقتم و اگه با من قطع رابطه کنی بدون تو میمیرم. خلاصه دوست من وقتی فهمید پای زندگی زن و بچش درمیونه بعد از کلی کلنجار با خودش بطور جدی جلوی اون مرد وایساد و گفت از زندگیش بره بیرون و قبل از اینکه اتفاق بدتری بیوفته کامل رابطه رو کات کرد.........البته مرده یکی دو هفته ای مثل مجنون پرپرشده راه به راه جلوی دوست من سبز میشدو التماس و خواهش ...ولی نذاشت زندگی خودش و اون خانم و تباه کنه...
میخوام بگم مثل شما زیاد بوده و هست و خواهد بود اما شما میتونی با کسی ازدواج کنی که هم خدا راضی باشه و هم خانوادت و مهمتر خودت..به هرحال هرلحظه حضورت در این رابطه شانس زندگی و امید اون خانم رو کمترو کمتر میکنه...حرف زیاد دارم ولی شما دیگه عاقلتر از اون هستی که نتونی بفهمی اصل علت ارتباط اون آقا چی بوده و چی هست...
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
ساراي عزيز
یه وقتایی بعضیها حرفایی رو میزنن که میدونی درسته، ولی بهشون عمل نمیکنی. باز کردن چشم به روی حقیقت.این موضوع میتونه دوتا علت داشته باشه. یکش لجبازیه، یکیش ایمان به کاریه که انجام میدی. اکثر اوقات هردوش یه نتیجه دارن. پشیمونی
پشیمونی هم حسيه كه متاسفانه زياد دچارش ميشيم چون همه مون زياد اشتباه عمل ميكنيم
فقط خواستم بگم دركت نميكنم به يك دليل:
من دچار حس پشیمونی شدم بابت اشتباهاتم و هرگز نميخوام دوباره تجربه اش كنم
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
میدونم و جای سرزنش دارم فقط با خودم میگم کاشکی وقتی اون اوایل قطع رابطه کردیم و قرار شد با هم تماسی نداشته باشیم افسار احساسمون رو هم دستمون میگرفتیم تا دوباره نخوایم بعد از 2 روز دوباره بهم پبیوندیم و بعدش اینهمه مشکلات و وابستگی شدیدتر ........
توی این مدت پدرم بخاطر این قضیه ناراحتی قلبی پیدا کرد و رفت بیمارستان و عمل قلب باز رو انجام داد ...
مادرم شب و روزش گریه شده بود و اون آقا رو نفرین میکرد ، مادر اون آقا هم وقتی فهمید بیشتر اوقات پسرش بخاطر من از شهر خودشون میاد سراغم بیمار شد و کارش به دوا و دکتر کشید حتی یه بار که میخواست دوباره بیاد خواهرش به التماس افتاده بود و گریه میکرد که باعث آبرو ریزی نشه ........ ولی آخرش چی شد انگار من و اون پشت یه خط جبهه هستیم و همه اطرافیان و عزیزانمون جبهه دشمن!!
از مدیر همدردی هم کمال تشکر رو دارم باخاطر سایت بسیار خوب و مفیدش
بخدا الان بیشتر اوقات آرزوی مرگ میکنم
با خودم میگم من که توی عشق شانس نداشتم آخرش عاشق کسی شدم که متعلق به دیگری هست و منم نمیتونم ازش دل بکنم به قول معروف یه "عشق ممنوع"
فقط دعا کنید خدا بهم کمک کنه از این پریشونی در بیام خیلی داغونم ....... فقط با یه تصمیم من هم خونواده اون و هم خونواده من و مهمتر زن و بچش از یه غم بزرگ در میان فقط یه تصمیم ولی چقدر سخته این تصمیم ........
خدایا کمک کن.
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
سارا جان میخوام با خودتو قلبت روراست باشی..اون مرد هرچقدر هم مشکل داشته باشه ولی فعلا مال شما نیس و هر لحظه باتوبودن یعنی شکستن عهدش نسبت به خانمش...مردی که قبل از روشن شدن تکلیفش با خودشو همسرش باشما رابطه عاطفی شروع کرده بنظر من اصلا اصلا اصلا قابل اعتماد نیس ...خواهش میکنم بشین ده دقیقه کلاه خودتو قاضی کن...........این خیلی موضوع مهمیه.....
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
سارا جان،
امیدوارم زودتر بتونی تصمیم نهاییت را بگیری و به آرامش برسی.
فقط خواستم بگم که فکر نکن با این کار افراد ( به قول خودت ) جبهه مخالف را شاد می کنی و از درد و رنجشون کم می شه. بلکه اولین کسی که از درد و رنج راحت می شه و اولین کسی که از این جدایی منفعت می بره، خودت هستی. .
زندگی باید با درصد بالایی از منطق و کمی علاقه شروع بشه. علاقه بعد از زندگی زیر یک سقف و ارتباط مداوم و رابطه جنسی خود به خود بیشتر می شه، به شرطی که زندگیت درست بنا شده باشه.
اما اگر مشکلات بزرگی مثل یک بچه، طلاقی به این شکل و به دنبال خیانت، یک زن زخم خورده از شما و همسرش، دو تا خانواده ( خودت و اون آقا ) ناراضی و .... باشه، عشق و علاقه با زندگی زیر یک سقف کمتر و کمتر می شه. دائم
بحث و دعوا و حضور پررنگ اون بچه و
خانواده مرد که شما را مقصر می بینند و
خانواده خودت که روی مشورت و درد دل و برگشتن به سمتشون را نداری و
زنی که به واسطه بچه اش همیشه با شوهر شما در تماسه
شوهری که شاید دیگه بهت اعتماد نداره ( بخاطر روابط قبل از ازدواج با خودش )
تویی که به شوهرت اعتماد نداری ( بخاطر رابطه اش با تو در زمان متاهلی. هر بار بحث کنید یا پای کامپیوتر باشه فکر می کنی داره با یک دختر درددل می کنه و .... )
خلاصه اینقد این مشکلات زیاد و عجیب غریب و پیچیده می شن که روزی صد بار آرزوی این روزهات را می کنی.
تو لایق یک زندگی آروم و قشنگ هستی.
از این گرداب خودت را بکش بیرون. هررررررگز ازدواج نکردن تو، هزززززززاران بار بهتر از این ازدواج است.
اون چیزی که باعث خفه شدن می شه، زیر آب رفتن نیست. زیر آب ماندن است.
از زیر آب بیا بیرون تا خفه نشدی. فوقش چند تا سرفه می کنی. فوقش توی ریه ات آبه. می شه نجات یافت. بیا بالا.
RE: عشق و خیانت- ناخواسته دارم هووی کسی میشم!
[
اون چیزی که باعث خفه شدن می شه، زیر آب رفتن نیست. زیر آب ماندن است.
از زیر آب بیا بیرون تا خفه نشدی. فوقش چند تا سرفه می کنی. فوقش توی ریه ات آبه. می شه نجات یافت. بیا بالا.
[/quote]:104::104::104::104::104: