RE: ماموریت طولانی همسرم و وابستگی من به او
خواهر گرامی سلام
شما دونسته وارد این زندگی مشترک شدین...........باید خودتون رو از هر لحاظ آماده میکردین.
حالا هم مشکلی نیست......حل میشه......غیر ممکن غیرممکنه!! همونطوری که دوستان گفتن شما به همسرتون علاقه دارید.
از این علاقه و عشق استفاده کنید و صبرتون رو افزایش بدین....زندگی رو سخت نگیرید.........خرافات هم دیگه دورش سر اومده............فعالیت خودتون رو زیاد کنید........و با عشق به شوهرتون ، به زندگیتون با آرامش ادامه بدین.
RE: ماموریت طولانی همسرم و وابستگی من به او
من عین افکارم رو اینجا نوشتم، فشار زیادی رو تحمل می کنم، افکار منفی من و رها نمی کنه، از لحاظ انرژی و روحیه خیلی پایینم، وقتی در جمع هستم کاملاً خوبم ولی در تنهایی نه...
من انتظار محبت دارم از همسرم حالا که دورم ازش سعی می کنم حمایتش کنم و تنهاش نذارم، ولی همسرم خودش تو فشار کاری زیادیه و نمی تونه از این راه دور جوابگو باشه...
فقط دنبال راهیم که از هجوم افکار منفی خودم رو نجات بدم...
6ماه مدت زیادیی، شما خودتون اینهمه از همسرتون دور بودین؟!
مرسی از همراهیتون
RE: ماموریت طولانی همسرم و وابستگی من به او
سلام رنیای مهربان
یک جمله بهت میگم سر لوحه زندگیت قرار بده .به همسرت دلبسته باش نه وابسته.وابستگی شدید به کسی باعث فرار اون شخص می شه.عزت بنفست رو بالا ببر البته با بی محبتی نه بلکه با محبت زیاد به همسرت و هر جا دیدی همسرت محبتش کم شد تو هم کم کن خشونت به خرج نده . محکم با اقتدار باش.بزار همسرت همیشه بی تابت بشه.با خانوادت خوش باش .همیشه هم احوالپرس شوهرت باش ولی نزار یک طرفه بشه .:72::72::72: