با دیدن شواهدی از حضور کسی در منزل آیا نباید به شوهرم شک کنم ؟

با سلام دوست عزیزم داشتن شک در زندگی خیلی بده و باعث مرگ تدریجی زندگی می شه من خودم یه دوره کوتاه تجربه کردم و واقعا مردم و زنده شدم تا به کمک این تالار و مطالب مشاوران محترم تونستم به یه آرامشی نسبی برسم .
سر گوشی شوهرت به هیچ عنوان نرو این از من خواهر به شما نصیحت و برای حفظ زندگیت سعی کن دو را دور مراقب زندگیت باشی ... - .... درخانه حضوری گرم داشته باشی ....-...به شوهرت اعتماد کن ....-.... سعی کن طولانی مدت از خانه دور نباشی و فعلا به نظر من شواهد گذشته را به این قضیه ربط نده از این به بعد کمی حساب شده عمل کن.
موفق و شاد باشی عزیز دلم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوست گلم من مشاور نیستم و مطالبی که نوشتم طبق تجربیات خودم بوده :72:

سلام آرمیتای عزیز

نوشتی :

نقل قول:

---

منم خیلی سعی می کنم به شوهرم اعتماد داشته باشم و این موضوع رافراموش کنم ولی با کوچکترین حرکت مشکوکی کلا به هم میریزم در ضمن من واقعا نمی دونم دورادور مواظبت یعنی چطوری

---

خوب عزیزم چرا به سفرهای طولانی مدت آن هم تنها میروی؟

همسرت و زندگسیت را دوست داری؟ اگر دوست داری به هیچ عنوان یا تنها به سفر نرو یا بیشتر از یک

روز نرو! مراقبت دورادور یعنی اینکه همسرت را تنها نگذاری و 2 هفته بروی پیش خانواده ات و بعد برگردی

و آثار جرم جمع کنی!

چرا به جای تنها گذاشتن و جمع آوری مدرک جرم کنار همسرت نمی مانی؟ به او عشق کافی نمی

دهی و نیاز های او را مرتفع نمی کنی؟

سعی کن به جای تردید و شک ، بنای اعتماد را بگذاری و دیگر همسر و زندگیت را رها نکنی!

یک سوال برای رهایی از تردید شما!

آیا همسر شما سیگاری است که ته سیگار دیدی؟

اگر نیست ته سیگارهای زیادی که دیدی مربوط به دوستان و همکاران مرد همسرت بوده و این شوخی

نامناسب یک شوخی کاملا مردانه هست! پس به جای کیسه زباله چک کردن در زندگیت تجدید نظر کن!

به فرض هم که کسی هم بوده باشد! شما مادر فرزند همسرت هستی! پس میدان زندگی را برای

دیگران خالی نکن! سعی کن دوستان نامناسب را از گرد همسرت پراکنده کنی و بعد همه توجهت را به

زندگیت بدهی و نیازهای روحی و فکری و عاطفی و جسمی همسرت را برآورده کنی و هم سر و هم راه

او باشی و مردت را تنها نگذاری!

خواهر خوبم مومن باید "حسن ظن" داشته باشد نه "سوء ظن" !

پس به جای این فکرهای مخرب از سیستم توقف فکر استفاده کن و به افکار اجازه پرو بال گرفتن نده و تا

این افکار مزاحم به سراغت آمد سریع آنها را متوقف کن و به کاری دیگر مشغول شو و گل اعتماد زندگیت

را دوباره آبیاری کن و بپذیر که انسان جایز الخطاست!

همسر تو مرد خوبی است و تنها نیاز دارد که کمی بیشتر به تو توجه نشان دهد زیرا خانم ها بعد از

زایمان خیلی برایشان مهم است که شوهرشان به آنها بگویند که هنوز هم زیباست! پس نیازهایت و

خواسته هایت را با همسرت مطرح کن و زندگیتان را بساز! برای ویران کردن همیشه وقت هست!

موفق و پیروز باشی!

:72:

آرميتاي عزيز

اصلا فرض رو بر اين بزار كه همه اين آثار جرمي كه ديدي مربوط به شوهرت باشه ، قصدت از زدن اين تاپيك چي بوده ؟ مي خواستي كمك بگيري تا اگه اين اتفاقات افتاده ديگه تكرار نشه يا نكته ديگه اي رو مد نظر داشتي ؟

اگر قصدت اينه كه جلوگيري كني از بروز همچين اتفاقاتي و باز شدن پاي كس ديگري در زندگيت حتما لازمه كمي دقت تو بيشتر كني تا كمبودهاي زندگي مشتركت رو شناسايي كني و در جهت رفع اون كمبودها بربياي .

ادامه دادن اين شك و ترديدها و تجسس ها نه تنها سودي براي تو نخواهد داشت بلكه باعث اين ميشه كه علاوه بر اينكه از لحاظ روحي صدمه ببيني زندگي زناشويي خودت و همسرت رو هم دچار بحران و خطر كني . پس به جاي اينكه بشيني و فكر و خيال هاي منفي رو بيشتر بال و پر بدي و ضربه بيشتري بخوري به فكر راه حلي باشي براي اينكه اگه اين مسئله واقعا پيش اومده اون رو حل كني و حتي اگه هم پيش نيومده از بروز همچين اتفاقاتي پيشگيري كني .

خوندن اين تاپيك فكر مي كنم برات مفيد باشه عزيزم
تاپيك انتظارم از شوهرم اين نبود

سلام به همه دوستان عزیز
دوستای خوبم همه به من گفتید که چرا این همه مسافرت طولانی میرم در جوابش میخوام بگم والا این اولین بار بود که من سفر رفتم اونم با اسرار شوهرم مراسم چهلم پدربزرگم بود و من فقط برای 2یا 3 روز میرفتم وشوهرم قرار بود بیاد که باهم برگردیم ولی به خاطر مشکلات کاری شوهرم که هی امروزو فردا می شد و از طرفی نزدیک عید هم بود (البته تاعید شوهرم اومده بود)و یه سری علت های دیگه همه دست به دست هم دادن که من یه مدت طولانی نباشم البته دیگه نمی خوام به هیچ عنوان تنهاش بذارم فقط اینجوری هم بهم می گه چون به من شک داری دوست داری زیر نظرت باشم وقتی سفر بودم هم تا می گفتم بیا همین حرفو میزد ولی به خدا من دوسش دارم وفقط بخاطر همین دوست داشتم کنارم باشه به نظرتون چیکار باید بکنم که اعتمادشو جلب کنم

براي اينكه همسرتو از دست ندي راهش اين نيست كه مدام كنارش باشي و هيچوقت از ترس اينكه كار خلافي ازش سر بزنه تنهاش نزاري . اگه مي خواي راه حل سازندگي رو تو زندگيت پيش بگيري بهتره كه دوباره بهش اعتماد كني و اين بار تلاش كني زمينه هايي رو كه ممكنه باعث بشه همسرت مسير اشتباهي رو در پي بگيره از بين ببري .

اگه هم مي خواي به هيچ عنوان تنهاش نذاري اينو پيشش عنوان نكن چون باعث ميشه دقيقا اين احساس عدم اطمينان بهش دست بده و بيشتر در مقابل اين حركات شما جبهه بگيره اونوقت ممكنه حتي نتيجه معكوس بگيري .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط armita89

سلام به همه دوستان عزیز
دوستای خوبم همه به من گفتید که چرا این همه مسافرت طولانی میرم در جوابش میخوام بگم والا این اولین بار بود که من سفر رفتم اونم با اسرار شوهرم مراسم چهلم پدربزرگم بود و من فقط برای 2یا 3 روز میرفتم وشوهرم قرار بود بیاد که باهم برگردیم ولی به خاطر مشکلات کاری شوهرم که هی امروزو فردا می شد و از طرفی نزدیک عید هم بود (البته تاعید شوهرم اومده بود)و یه سری علت های دیگه همه دست به دست هم دادن که من یه مدت طولانی نباشم البته دیگه نمی خوام به هیچ عنوان تنهاش بذارم فقط اینجوری هم بهم می گه چون به من شک داری دوست داری زیر نظرت باشم وقتی سفر بودم هم تا می گفتم بیا همین حرفو میزد ولی به خدا من دوسش دارم وفقط بخاطر همین دوست داشتم کنارم باشه به نظرتون چیکار باید بکنم که اعتمادشو جلب کنم

---

عزیزم سلام ..

همه ی ما بارهای بار تو زندگیمون دچار سوتفاهم میشیم .. شاید این مسئله یه سوتفاهم بوده ..

مردها اگر بخوان خیانت کنن نمیتونی باور کنی که با چه دقتی این کارو انجام میدن و هیچ مدرکی از خودشون به جا نمیذارن !!

من دو نکته که از حرفهای خودت متوجه شدم رو میخوام بگم ..

شما دوست داری دائم کنار همسرت باشی .. و نمیخوای به هیچ وجه تنهاش بذاری ..

هر دو مورد خوبه اما به شرط رعایت اعتدال .. تنها نذاشتن همسرت به این معنی نیست که شما ۲۴ ساعته کنار هم باشید و تو حریم شخصی همدیگه سرک بکشید !!

بلکه به معنی پشتیبانی و حمایت همسرت هست . جوری که انقدر تو دلش جا داشته باشی که هیچ خلائی رو از سمت شما حس نکنه ..

وقتی همسرت تو پروفایلش مینویسه مجرد و با کسی دوستی برقرار میکنه نشون میده که یه کمبودی تو زندگی داره .. شما باید دنبال این کمبود باشی و اون جای خالی رو پر کنی ..

من خودم با همسرم خیلی مشکل دارم و اون خیلی محدودم میکنه .. اما هیچ وقت بهش شک نمیکنم .. میگم اگه بخواد کاری کنه بدون این که من متوجه بشم هم میتونه بکنه ..

سعی نکن روی مسائل حساس بشی .. دنبال اون خلا بگرد و اونو پر کن ..

من نظر شخصیمو گفتم گلم .. موفق باشی ..
:72:

سلام آرميتا جون
به نظر من هرجا ميري با شوهرت برو و اونو هيچ وقت تنها نذار
به زندگيت برس ... شك و دودلي رو هم از خودت دور كن.
اشالا كه مشكلت حل ميشه.

خدمت دوستان عرض کنم من 2روز پیش همه چی برام روشن شدوو شکهای من همه درست بود الان حالم خوب نیست ولی حداقل ببخشید دیگه نمیتونم بنویسم:302::302::302:
:323::323::323:تورو خدا برام دعا کنید خدا یه راهی بذاره جلوم چون هیچ تصمیمی نمیتونم بگیرم

عزیزم آروم باش.چی شد؟
نگرانت شدم؟از کجا مطمئن شدی؟

یعنی چی؟ارمیتا مبادا اشتباه کنی چی شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟