RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
اقاي اميد
اول شروع كن به پس انداز وبه هيج وجه اينكارو به بعد واگذار نكن,بايد جايي واسه زندگي باشه يا نه؟پس از همين امروز به فكر اينده باش و براش برنامه ريزي كن
همين امروز يا خيلي زود تو يه فرصت مناسب قضيه رو با خونواده ات مطرح كن,پدر,مادر يا هر كي راحتتري,اما حتما بگو و بزار بدونن تصميمت چيه و بهت كمك كنن
معيارهاي اصليتو بهشون بگو و بخواه دختري كه با اين مشخصات كلي ميشناسن بهت معرفي كنن,بعد مراحل بعدي و شناخت بيشتر هم پيش مياد
پله به پله
اما دو مورد بالا رو كنار هم پيش ببر,نگو اول دختر مناسب بعد پس انداز يا اول پس انداز كافي بعد دختر مناسب
كنارهم
الان كه خودت هم احساس نياز ميكني و شرايطش رو داري تعلل نكن اما دقيق و حساب شده پيش برو
مطمين باش كنار يه همسر مناسب ميتوني به شناخت بيشتر خودت و ارامشي كه ميخواي برسي
اينها بخواي نخواي يه مدت زمان ميبره پس از امروز شروع كن
در نهايت هم يادت نره زندگي رو خودت ميسازي و فكر و همت بالاي خودت و تو مسوول زندگي خودت و شخصي كه مياريش تو زندگيت هستي
سخت نگير و به خدا توكل كن
موفق باشي
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
[[size=large]size=medium]چه خوب قوت قلب گرفتی :72: ولی راستش من نمیدونم مشکل شما چیه؟؟؟؟؟! شرایط به این خوبی کجای کار براتون سخته؟ اگه شهرستان باشین که وضع عالیه اگه هم تهران باشین میمونه جور کردن خونه که زیادم سخت نیس نمیدونم جرا بعضی از ادما زندگی رو اینقد برا خودشون سخت میگیرن؟ حتما کسی در نظر دارین که میخوایین ازدواج کنین؟ شاغلن عروس خانوم اینم باش که دیگه هوووووووووووورا بادا بادا مبارک بادا.. البته مرد فقط باید به خودش متکی باشه ها..رو اون حساب نکن مونده به کرمش..
ایشالا که ارزوتو خدا براورده کنه زود زود خبر ازدواجتو به ما بدی:43: ولی چرا فقط برا خودت دعا کردی؟ من خوشبختی همه رو از خدا خاستم از جمله شما و جوونای تالار.
لطفا مسالتونو دقیقتر بگین. [/size][/size]
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
مرسی از لطفتون.
چن تا موضوع هست که من اون رو بعنوان مشکل می دونم :
1- سن کم : داداشام حداقل سنشون واسه ازدواج یکی دو سالی از سن من بالاتر بودن ، و من فکر می کنم که نکنه این خیلی تو چشم بیاد ، بگن امید رو ببینین تازه 25 سالشه زن می خواد !
درخواست من برای ازدواج به نوعی سنت شکنی هست !بحث ازدواج و عروسی فقط یک بار توی سال 89 با بابام صحبتش شد ، که 2 دقیقه صحبت کرد که گفتش یواش یواش باید به فکر باشی ، دیگه هیشکی بهم هیچی نگفته .
2-پس اندازه صفر:
یکی از داداشام حدود 33-34 عروسی کرده و اون موقع عروسیش تقریبا مشکلی از لحاظ مالی نداشت خدایا شکر . ( خونه خوب ، ماشین خوب ، پس انداز خوب ) ، حالا من چه جوری بیام اسم "زن" رو بیارم در حالی که موجودی حسابم تقریبا صفره؟!
3-سلیقه بد:
یه جوری که شده دوس دارم خانمم هم هم رشته خودم باشه.
نه آرزو خانم ، من کسی رو در نظر ندارم.
{احساس می کنم که کاش ارشد نمی خوندم ، حداقلش خیلی بهتر پول در می آوردم}
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
سلام
شما باید هرچه زودتر ازدواج کنید
رزق و روزی هم با ازدواج میاد
چرا فکر می کنید سن 25 خیلی زوده برای ازدواج!!!!!!!!!!!
تازه دیرم شده!
امیدوارم هر چه زودتر زمینه ازدواج تون فراهم بشه.
ضمناً میتونین بیاین سایت زیر تا بهتر با سن درست ازدواج و.... آشنا بشین.
www.askdin.com
موفق باشید
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
وا! خب اگه ارشد بگیرید که سریعتر می تونید پول جمع کنید. اولا که نهایتش یکی دو ماه می خوان بگن که زود ازدواج کردید. ولی بعدش که ببینن تونستید یه دختر خوب انتخاب کنید و با این سن کم یه زندگی آروم تشکیل بدید همه می گن"از امید(آقا) یاد بگیرید که با این سن کمش چه طوری تونست یه زندگی رو جمع کنه" (هرچند به نظر من که سنتون کم نیست).
در مورد پس اندازو این چیزا هم که اگه یه دختری رو با چشمای باز و عاقلانه انتخاب کنید و قبول کنه با شما ازدواج کنه مسلما خودش دو دو تا چهارتا کرده و متوجه شده که باید یه چند وقتی صبر کنه و توقع بیجایی نداشته باشه. خودتون هم مسلما در کنار تحصیل یه کاری خواهید داشت که بتونید تا یه حدودی...
در مورد سوم هم فکر کنم اگه دختری به دلتون بشینه دیگه خیلی به این چیزا توجه نکنید. ولی خب ان شاء الله اون کسی رو پیدا کنید که بتونید بدون دغدغه و شک و تردید جلو برید.
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
منم با مرضبه موافقم تازه این مواردی که گفتی مشکل میدونی اصلا مشکل نیستن حذاقل میشه گفت مساله ان...
در ضمن تا ادم کسی رو بخواد پیدا کنه باش اشنا شه (ممکنه با چند نفر اشنا شی)دوره ی نامزدی و عقدو امادگی برا عروسی میدونی جقدر طول میکشه ؟حداقل یکی دو سال تا اون موقه هم میتونی کمی مایه جمع کنی اگه یه کوچولو پولی داشته باشی میتونی وام های مختلف بگیری چنذ برابر میشه من خودم اینکارو میکنم ..نباید به درس بی علاقه شی منم با تمام توان برا ارشد میخونم ازدواج هم سر جاش.. پس بدو دنبال یه دختر خوووووووووووووب. کاش کی جای شما بودم راحت از میکردم چون پسری و راحت میتونی پیدا کنی عشقتو.. ببخشین خ حرف زدم
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
در مورد کار هم باید بگم که حدود سه چهار سالی هست که دارم کار می کنم و به راحتی و به جرات می تونم بگم که خیلی راحت می تونم پول در بیارم.
ولی از موقعی که ارشد قبول شدم روند رو به رشد مالی من به کندی پیش میره.
البته الانم که کارهای پاره وقت دارم انجام میدم ، به اندازه یه کارمند معمولی دولتی دارم حقوق می گیرم. ولی راضی کننده نیست برام.
باشه در مورد صحبت های شما ، باید در اولین فرصت و به نحوی که راضی کننده باشه ، راهی پیدا کنم تا یواش یواش زمزمه های این تصمیم رو به خانواده بیان کنم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط قاصدک تنها
در ضمن تا ادم کسی رو بخواد پیدا کنه باش اشنا شه (ممکنه با چند نفر اشنا شی)دوره ی نامزدی و عقدو امادگی برا عروسی میدونی جقدر طول میکشه ؟حداقل یکی دو سال تا اون موقه هم میتونی کمی مایه جمع کنی
آره خب ولی مشکل اینه که من الان خواستگاری هر کی برم ، میگه کو ماشینت ، کو خونه ات؟! :325:
ولی مثلاً دو سال دیگه بخوام برم حداقل کمتر ایراد می گیرن .
ضمن اینکه می خوام پایان نامه خوبی کار کنم توی ارشد که فکر می کنم تقریبا تا سال اواخر سال 92 طول میکشه ، رند کنم میشه 93. :163:
وای خدا من نمی تونم تا 93 صبر کنم :316::316:
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
اگه میخای خاسگاری دختری بری که همون اول بگه کو ماشینت کو خونت همون بهتر که نری و مجرد بمونی امید این برخوردا بستگی به کسی داره که انتخابش کنی
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
خب بستگی داره شما خونه کی بری خواستگاری؟؟؟ اگه برید خواستگاری از خانواده ای که از شما به اندازه پدر خانوادشون توقع دارن و ازتون خونه و ماشین می خوان مسلما با این حرفها مواجه می شی. به هر حال اگه می خواید الان ازدواج کنید باید انتخابتون براساس شرایطتون باشه
RE: مــــــــامان! من زن میــخــوام!!
نه خب ، من عمومی میگم .
مسلما من با این وضع مالی خرابم که نمی تونم برم دختر شاه رو بگیرم.:311:
ولی به نظر من خب توقع ها بالا رفته .
اینقدر سنگ جلوی ما می اندازن که آدم میترسه اصن اسم دختر بیاره .
دختر دادن به پسری مثه من خیلی باید سخت باشه .
بله می دونم که خونه پسر باید حداقل یک کمی برای دختر زندگی راحتتری رو فراهم کنه.
{البته چه میشه گفت ، به قول امضای یکی از همدردها ، چرا نگران نباشم ، شاید اصلا پیش نیاد ، شاید اولین دختری که رفتم خواستگاریش ، ایده الم بود و منم ایده ال اون و همه چی حل شد ، کی میدونه؟}