RE: نمی دونم چرا خانمم تقاضای طلاق داده؟
سلام سیروان عزیز
خوشحالم که سعی می کنی مشکلت رو حل کنی... بهتره باز هم از روانشناس کمک بخوای ، ممکنه خدایی نکرده همسرت مشکلی روحی داشته باشه و با جدیت تو اوضاع روحیش بهتر نشه ، اول با روانشناس مشورت کن و بعد تصمیم بگیر رفتار خاصی رو در پیش بگیری
یه سوال مهم ازت دارم که برای تجربه زندگی خودم میخوام ازت بپرسم
آیا دادن حق طلاق به همسر کار درستیه؟ به نظر خودت که تجربه کردی
ممنون
RE: نمی دونم چرا خانمم تقاضای طلاق داده؟
سلام دوست عزیز
خوشحالم از اینکه همسرت به خانه برگشته ...
ولی سعی کن شما هم در مورد یکسری از رفتارهایت بیشتر تجربه کسب کنی و با یک مشاوره در مورد مشکلت صحبت کنی ...
که البته اولین تغییر رفتارها از سوی خودت بهتر نتیجه می دهد....
بعضی اوقات هم با جدیت کارها خرابتر می شود یعنی اگر به صورت مداوم بخواهی با دادو بیداد مرد بودن ودت رو اثبات کنی احتمال اینکه اعتراض شدیدتری بکند زیاد است ..
من فکر می کنم سعی کن همیشه کنار همسرت باشی ولی با نرمی و لطافت ..سعی کن با آرامش او را درک کنی و او را به آرامش دعوت کنی اگر همیشه با او خوب باشی باالخره متوجه خوب بودن شما می شود و تغییر رفتار می دهد ...
منظورم این نیست خیلی شل بگیری ولی آدم می تونه قاطع باشه بدون دادو بیداد !!!
RE: نمی دونم چرا خانمم تقاضای طلاق داده؟
اقای سیروان خوشحالم که بهترین برداشتو از حرفام کردی اینکه فهمیدید چی میگم چی میخوام و خانمتون چی میخوان
تشکر هم لازم نیست وظیفه بوده:311:
اما این راه اصلی نیست به قول دوستان حالا که یک شروع دوباره دارید با همفکری با همسرتون با مشاور و فکر کردن به زندگیتون یک راه حل هوشمندانه و پایدار پیش بگیرید.
امیدوارم روزهای خوب و شیرینی در پیش رو داشته باشید
RE: نمی دونم چرا خانمم تقاضای طلاق داده؟
عذاب وجدان دارم خودم و رو سرزنش میکنم که اون رفتار رو باهاش داشتم .اما فقط اینجوری می تونستم بیارمش خونه واقعا خونه بدون زن خیلی بده . اذیتش کردم انگار می خواستم همه این چند ماه رو یه دفعه جبران کنم بنده خدا خانمم شوکه شده بود .منو هیچ وقت ایجوری ندیده بود..ولی نباید همین جوری هم ادامه بدم اما به روش نمیارم که از رفتارم پشیمونم عذر خواهی هم نمی کنم . با اون رفتاری که من داشتم ترسیدم بازم بره اما مثل اینکه این قصد رو نداره.
اونم مغرور تر ازمن نمیگه از کارش پشیمونه همین که اومده برام کافیه همین که باهام حرف میزنه برام کافیه دیگه اونجوری اذیتش نمیکنم فقط می خوام بدونم چرا میخواست بره ؟
مشاورم گفت نباید ازادی شو بگیرم حرف و حرف و حرف و محبت و قاطعیت واحترام. گفت نباید بهش بی احترامی میکردم یا مجبورش میکردم .
می خوام این چند روز رو فراموش کنم. بشم مثل روز اولی که دیدمش.اون روزا برای دل خودم یه چیزایی براش نوشته بودم که نشوش ندادم گفتم شاید مسخرم کنه خیلی خنده داره .نشونش بدم شاید یه کم این جو سنگین رو بشکونه .میخوام ببرمش خرید ببرمش مسافرت یه جای دور دور اینقد سرمون رو گرم کنم که یادمون بره چی شده بوده.
اما از یه چیز راضیم اونم اینکه نزاشتم خونوادهامون باخبر بشن .
درباره حق طلاق به خانم هم من که پشیمون شدم . نمی دونم هر کسی یه نظری داره فکر کنم اگه خانم دلش قرص نباشه از شوهرش این تقاضا رو داره بیچاره خانمها از یه طرفم حق دارن چون واقعا نمیشه هیچ کس رو شناخت.