RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
شوهرت چرا اینکارو کرد؟تو چطوری متوجه شدی؟از کجا میدنی دوست دختر سابقش بوده؟
تا حالا درباره این موضوع با همسرت حرف زدی؟؟تا حالا دلیلش رو بهت گفته؟؟
قبل از اون کارش رابطتون چطوری بود؟بحث داشتین؟؟بهانه جویی؟؟
نقل قول:
فکر می کردم با ازدواج تمام مشکلاتم حل میشه و عشقمو فراموش می کنم
لنا جان خیلی از ما ها اینجوریم..فکر میکنیم ازدواج کلید خوشبختیمونه..فکر میکنیم همسرمون میتونه ما رو به ارزوهامون برسونه..یا حتی گاهی عیبها کمبودها یا خاطرات گذشتمونو پاک کنه.
لنا جان ایراد کار همینجاست..اشتباه ما همینه..اونم یه ادمه..کلید حل مشکلاتمون نیست..اونم اشتباه میکنه و خطا داره..نقص و کمبود هم داره.حالا اگه ما همه امیدمونو به شخصی به نام همسر گره بزنیم همین میشه که اتفاق افتاد..با اشتباه و لغزش اون کاخ امید ما خراب میشه و به یکباره انگار تموم دنیای ذهنیمون فرو میریزه.
لنا جان اول قبول کن..تنها کسی که مسئول خوشبختی و حل مشکلاتت هست فقط خودتی.
میدونم خشمگینی اما همونطور که گفتم رفتار الانت بیشتر از همه به خودت ضربه میزنه...
نقل قول:
در حال حاضر همسرم کاملا به من بی توجه است.به افکار عقاید نظرات و نیازهای من هیچ توجهی نداره.هیچوقت وقتی برای هم صحبتی با من نداره.
رابطتون ایراد داره..مثل خیلیای دیگه که نمونشون تو این تالار هست..اما قابل حل هست..میشه درست بشه..
از رابطتون بگو..
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
فاصله فرهنگی زیادی بین من و همسرم وجود داره.کم کم از با اون بودن توی جمع خجالت می کشم.هر چی باهاش صحبت می کنم تغییری در رفتارش بوجود نمیاره.چاره ای جز زندگی کردن ندارم چون کسی حمایتم نمی کنه.پدرم خیلی برام مهم بود با ازدواجم مخالف بود وازم انتظار بهترینهارو داشت.ولی من تمام امیدهاشو به باد دادم.با مادر و خواهرام خیلی صمیمی نیستم و اونا ازین اتفاقا بی اطلاع هستن.دوس دارم از همه ی رابطه ها بیام بیرون.کار کنم. ادامه تحصیل بدم و بتونم تنها با دخترم زندگی کنم.
من تو زندگی هیچی براش کم نذاشته بودم هیچی.ولی اون بهم خیانت کرد.داستان اینکه چطوری فهمیدم خیلی طولانیه و نمیشه اینجا گفت.ولی رابطه مون قبل خیانت اون خیلی عالی بود.در مورد دلیلش بهم فقط گفت اشتباه کرده همین.
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
نقل قول:
فاصله فرهنگی زیادی بین من و همسرم وجود داره.کم کم از با اون بودن توی جمع خجالت می کشم.هر چی باهاش صحبت می کنم تغییری در رفتارش بوجود نمیاره
میشه درباره فاصله فرهنگی مثال بزنی؟؟
چطوری باهاش صحبت میکنی؟چی میگی که ازش میخوای تغییر کنه؟
چطور شد با هم ازدواج کردین؟
قبل از ازدواج به این تفاوتها فکر کردی؟
بعد از فوت پدرت که حتما خیلی برات سنگین بود رابطه ات با همسرت چطوری بود؟؟
رابطه همسرت و خونوادت و خصوصا پدر مرحومت چطور بود؟
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
به لباس پوشینش و نظافت اهمیتی نمیده.طرز صحبت کردنش توی جمع ازارم میده.هر دفعه با لحن دوستانه و صمیمی بهش تذکر میدم ولی اون توجهی نمی کنه.همیشه برای من شلخته و ژِولیه است و فکر می کنه این تاثیری تو زندگیمون نداره.یک سال با هم دوس بودیم و بعدش ازذواج کردیم.قبل ازدواج این تفاوتها کمرنگ تر بود اما با گذر زمان داره بدتر میشه چون اون اصلا به پیشرفت فرهنگی فکر نمی کنه و در واقع استوپ خوردفوت پدرم تاثیری تو رابطه ی ما نذاشت.روابطمون خیلی خوب بود.رابطه اون با خانواده ی من هم خوبه و مشکلی وجود نداشته و نداره
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
یعنی اگه قضیه رابطه اش رو بذاریم کنار فقط تو همین مورد باهاش مشکل داری؟؟
یه سوال تقریبا خصوصی..اینکه به نظافتش اهمیت نمیده باعث نشده تو رابطه جنسی باهاش دل ازرده و ناراحت بشی؟فکر کنی این کاراش باعث میشه تو لذت نبری؟اگه اره..بهش گفتی؟
نقل قول:
من تو زندگی هیچی براش کم نذاشته بودم هیچی
اینجا تو متهم نیستی که براش کم گذاشتی..حتما تلاشت رو کردی..اما مسئله اینجاست این همه تلاش و عشق و انرژی در جهت درستی بوده..یعنی دقیقا خواسته های تو و همسرت رو براورده میکرده؟
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
اگر روابط خوبه وخوب هم بوده چرا به اینجا رسیدی ؟
پس به غیر از این مسائل چیزهای دیگه ای هم هست که سر جای خودش نیست .
اون چیزهایی که سر جای خودش نبود که همسرت به سمت زن دیگه رفت و یا تو به سمت مرد دیگه رفتی چیه ؟
چرا در حرف زدن کم گویی می کنی ؟
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
سلام
عزیزم شما فقط 26 سالته .پس فامیل همسرت که این ادعا رو داره و 8 سال از شما کوچکتره یعنی فقط 18 سالشه؟اون الان خیلی خام هست و نمیدونه داره چی کار میکنه .یک روز به خودش میاد و فقط برای شما جز تاسف چیز دیگه ای نمیمونه . نمیدونم راجع به این عشق های زودگذر اول جوانی چیزی شنیدی یا نه !
عزیزم از رابطه خودت و همسرت بیشتر برامون بگو .الان دوستش داری؟
آبا میدونی که الان اون رابطه پنهانی که داری چقدر اشتباهه؟ یا فکر میکنی شاید داری راه درستی رو میری؟
الان دلت می خواد دقیقا چه اتفاقی بیفته؟
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
من کاملا میدونم که راهی که دارم میرم اشتباهه.فقط بیرون اومدن ازش برام سخته.چون از شوهرم بی محلی و از اون یک عشق اتشین می بینم.بهار 66 این مسئله تاثیری تو روابط زناشویی نداشته.چون اینقدر دوستش داشتم که برام مهم نبوده ولی کم کم با این کار جذابیتشو برام از دست داد.هرچند حالا هم روابط زناشویی تقریبا خوبی داریم.منظورم رابطه ی جنسیه.از راهنماییتون ممنونم.من از این رابطه بیرون میام و در اولین فرصت تمومش می کنم .ولی من یک زنم که شدیدا احتیاج به محبت و عشق یک مرد دارم.اما همسری دارم که نه تنها عشقی بهم نمیده بلکه با اطمینان کامل ادعا می کنه مشکلی در زندگی ما وجود نداره.
RE: متاهل هستم اما وارد یک رابطه ی دیگه شدم
سلام
لنا جان خیلی از رفتارهای که ما توی زندگیمون می بینیم بازخورد رفتارهای خودمونه
تو اینقدر نسبت به همسرت سرد شدی که می گی نمی دونم که با کس دیگه ای هست یا نه
و جوری حرف می زنی که ادم احساس می کنه که همسرت برات مهم نیست
وقتی لنا از زندگیش و همسرش اینقدر فاصله گرفته پس همسرشم حق داره که ازش دوری کنه
همون طور که تو به عشق و محبت همسرت نیاز اون هم نیاز داره
سعی کن بشی همون لنا با عشق آتشینش و دوباره همه چیز تو رابطتون زنده کن
ببین قبلا چی کار می کردی و حالا نمی کنی مطمئن باش بهترین و زیباترین عشق و محبت رو از همسرت دریافت می کنی