شروط ضمن عقد یا کابوس این روزهای من!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sea

برخی از دوستان اعقاد دارن چون این قوانین قبلانوشته شده مادام العمر باید همین باشه و متاسفانه تعصبی فکر میکنن
ایا ما واقعا برخی قوانین رو بنابرشرایط روز جامعه عوض نکردیم.
آیا ما الان اگر کسی دزدی کنه دستش رو قطع میکنیم؟؟
ایا قانون دیه هرچندسال تغییر نمیکنه؟

---

منظور من این بود که یا باید قانون را کامل قبول داشته باشیم یا نه. چرا بخش مهریه قانون خوبه، اما بخش حق طلاقش بد؟
من گفتم اگر قانونی هم نوشته شده منطق و حکمتی پشتش هست. اگر هم این قانون نیاز به بازنگری یا اصلاح داره، در همه بخشهاش هست. مسلما اگر روزی قانون عوض بشه و به زن حق طلاق داده بشه، در ازاش حقی هم به حقوق مرد اضافه خواهد شد.

بله، قانون دیه و ... عوض شده. ولی قانون مهریه و طلاق که هنوز عوض نشده. این خانم صحبت از پذیرش بخشی از قانون و رد بخش دیگه اش دارند.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

امیدوارم توی زندگی ات مشکلی پیش نیاد که بعد بفهمی چه اشتباهی کردی که مهریه نگرفتی.
به هر حال شما با مطالعه و تحقیق و اطمینان از همسرتون این کار را کردید.

اما مهریه داشتن و نگرفتنش، خیلی عاقلانه تر از اصلا نداشتنش است، زیبایی این کارتون هم سرجاش هست.

دوست عزیز

مشکل ما عدم آگاهی از قانون خودمون هست . تا قبل از سال 1360 چیزی به عنوان شروط ضمن عقد وجود نداشت.

اما از سال 1360 قانونگذاران بنابر تایید مراجع تصویب کردند اضافه کردن شروط بلامانع هست.و بنابر این دفترچه های ازدواج تغییر کرد.

اما از انجاییکه موارد اضافه شده که در آن زن می تواند به دادگاه مراجعه کرده و ،به وکالت از شوهر، خود را طلاق دهد، بسیار محدود و اندک اند، و همگی مشروط به مواردی شده اند که گاه اثبات آن برای زنان بسیار دشوار است

ودر بسیاری مواقع نظرات و سلایق شخصی قضات کار را بر زنان سخت می کند یا روند طولانی اثبات موارد عسر و حرج و ... باعث اتلاف وقت زنان یا سواستفاده احتمالی شوهر می شود.

مجدد این حق به زنان داده شد که "شروط تکمیلی"( از جمله حق طلاق و ...) را جداگانه در دفتر اسناد اضافه نمایند.

بنابر این نتیجه میگیریم کاملا قانونی هست

اما چون ما همیشه سعی داریم پیرو سنتها باشیم (ولو اینکه برخی از سنتها اسیب زا هست)

وقتی صحبت از حق طلاق میشه همه تعجیب میکنیم.

دوستی داشتم که برای گرفتن طلاق با داشتن مهریه 300 سکه 23 ماه تو دادگاهها میچرخید. اخر سر یکی از قضات بهش گفت: " اگر زنان ما اطلاع داشتند که میتونند شروطی رو اضافه کنند نه خودشون انقدر به زحمت میافتادند نه ما تو دردسر بودیم .وقتی خودتون دوست ندارید از حقی که بهتون داده شده استفاده کنید ما که نمیتونیم مجبورتون کنیم".

اگر پایداری زندگی به پشتوانه سکه های طلا بود امار طلاق تو کشور ما باید پایین ترین امار بود.
اگر قرار باشه سکه طلا "چسب رازی" زندگی زن و مرد باشه وای برما.....

اینکه حق طلاق داشته باشید و طلاق نگیرید مهمه و عاقلانه نه اینکه از حقش محروم باشید .

اگر روزی تو زندگی زنانی مثل من که (حق طلاق داریم) مشکل و اختلاف پیش بیاد (هرچند اومده) با آرامش خاطر کامل از اینکه ازاد هستم بمانم یا نمانم همه تلاشم را برای حفظ زندگیم تا جایی که ممکن هست خواهم کرد. و اگر روزی صلاح زندگیم به جدایی بود به پشتوانه زر و سکه خودم رو به همسرم تحمیل نخواهم کرد.

تا زمانیکه ما زنها خودموم دلمون رو به سکه های زر نامرئی خوش کردیم و ازش به عنوان صلاح نامرئی وچماق استفاده میکنیم اوضاع دادگاهها همین خواهد بود.

من اینجا هدفم تبلیغ این شروط نیست بلکه فقط میخوام بگم انقدر در مقابل تغییرات انعطاف ناپذیر نباشیم:72:

همونطور که خودتون هم گفتید، اضافه کردن یک سری شروط ضمن عقد قابلیت اجرایی چندانی نداشت و عملا امضا کردن اون شروط از طرف مرد به معنی داشتن حق طلاق نیست. فقط اگر زن بتواند مشکلات مطرح شده در اون شروط را ثابت کند میتواند طلاق بگیرد.

اما حق طلاق چیز دیگری است.
۱- .طبق قانون مرد میتواند بدون عنوان کردن دلی, همسرش را طلاق بده.
۲- هر کس میتونه برای کارهای قانونی خودش به دیگران وکالت بده. از جمله خرید و فروش, امور بانکی و ...
۳- ازدواج هم مثل سایر قراداد های قانونی است. پس شما میتونید برای انجام امورش به دیگران وکالت بدید.
۴- همونطور که مرد میتونه به همسرش وکالت بده که خونه را از طرف مرد بفروشد یا از حساب بانکش برداشت کند میتواند به زن وکالت بدهد که خودش را طلاق بدهد یا در واقع قرارداد ازدواج را فسخ کند.

این چیز جدیدی نیست و قبل و بعد از سال ۱۳۶۰ هم هر مرد یا زنی میتونست برای امور قانونیش از جمله طلاق به دیگران وکالت بده. این با شرط ضمن عقد فرق دارد. در شرط ضمن عقد اگر زن بتواند مشکلات را اثبات کند حق طلاق دارد. اما این وکالت بی چون و چرا است. همانطور که مرد بی دلیل میتواند همسرش را طلاق دهد، وکیلش ( که در اینجا همسرش است ) میتواند این کار را از طرفش انجام دهد.

در ضمن این را هم قبول کنید که مردان حق طلاق و مهریه با هم را قبول نمیکنند. کما این که شما حق طلاق گرفتید بدون مهریه. حق طلاق از همسرتون سلب نشده و فقط شما هم در برداشت از این حساب شریک شدید. و اگر فردا همسرتون بخواد از حقش استفاده کنه شما نمیتونی بگی پس اقلا مهریه ام را بده !
مساله این آقا این است که همسرش هم مهریه میخواد و هم حق طلاق
و صحبت من هم این است که هم خدا را میخواد و هم خرما را



این جمله خانوم صداقت هم جای توجه داره :
پنجم) کاملا نظر شخصی : بنابر شرایطی که برایم ایجاد شده بود ، در برهه خاصی از زندگی زناشویی ام این امکان را داشتم که از همسرم حق طلاق را اخذ کنم ، اما این دیدگاه که ممکن است ، تقاضای من یک هزارم درصد ، باعث ایجاد این تفکر بشود که " زنم حق طلاق دارد و هر موقع بخواهد می تواند جدا شود ، اما خودش نمی خواهد که برود "
آن چنان برایم سنگین و سخت می آمد که اصلا مجال بروز چنین درخواستی را به خودم ندادم

دوست عزیز من دقیقا میخواستم شما بهمین مساله اشاره کنید

حق طلاق فقط میگه : زن هم به عنوان یک انسان حق انتخاب داره همونطور که یک مرد حق انتخاب داره.(و باید داشته باشه)

حق حضانت مشترک فقط میگه: زن هم حق داره فرزندش رو به اندازه شوهرش داشته باشه.

حق تحصیل فقط میگه: زن هم حق داره مثل شوهرش اگر دوست داشت ادامه تحصیل بده.
و......

و به جرم زن بودن و برچسب احساسی بود نباید این حقوق سلب بشه.(کما اینکه الان حداقل تو این سایت و سایتهای مشابه میبینیم بیشتر زنان ما مدام دنبال راه حل منطقی برای زندگیشون میگردن).

دقیقا قبول دارم این ثبت رسمی چیز جدیدی نیست اما هنوز " تبو" هست. و ما ازش فرار میکنیم.به طوری که اگر روز خواستگاری دختری در موردش حرف بزنه همه چپ چپ نگاهش میکنن.

اگر روزی همسر من بخواد از حق طبیعیش برای جدایی استفاده کنه(که البته امیدوارم هیچ وقت این اتفاق نیفته) کل اموال ما بین ما نصف خواهد شد. کما اینکه تا الان هرچیزی تو زندگیمون گرفته شده حتی خط موبایل همسرم به نام من هست.(البته به اصرار همسرم)

اینکه به قول شما خانم مورد بحث ما هم خدا رو میخوان هم خرما جای بحث داره. به نظر من ایشون هنوز از نظر شخصیتی بین سنت گرایی و نوگرایی دست پا میزنن. ازطرفی هنوز مثل خیلیها مهریه رو میخوان برای حرف مردم ، پشتوانه و پز و...... و اما از طرف دیگه میخوان حقوق انسانی خودشون هم احیا بشه. که متاسفانه برمیگرده به همون اعتقادات که مهریه پشتوانه زنه.این کاملا به اقا بستگی داره که با نامزدشون صحبت کنند و واقعا دلایل شنیده بشه..و خودشون در نهایت تصمیم بگیرن.

جمله معروف "مهرم حلال جونم ازاد" رو بارها و بارها شنیدیم و تو عمل هم دیدیم.

اگر دری رو باز میکنیم و اون در ما رو به چاه عمیقی میرسونه چرا انقدر اصرار داریم باز از همون در مسیر رو بریم. عق میگه درهای دیگه رو هم امتحان کنیم.

تو نسل امروز ما دیگه داشتن مهریه(چه زیاد چه کم) جواب نمیده. حداقل راههای دیگه رو امتحان کنیم که به نفع هر دو طرف باشه.
:72:

دوستان عزیز

لطفاً توجه کنید ، تاپیک را دارید با بحث در خصوص شروط ضمن عقد به انحراف می برید . مراجع تاپیک سئوال کرده است که چطور عدم موافقتش با دادن حق طلاق را بدون ایجاد واکنش منفی مطرح کند . نخواسته بود که شما از شروط ضمن عقد بگویید . حتی گفتن اینکه ایشون اشتباه می کند و باید حق طلاق را بدهد نیز جواب مراجع نیست و اعمال نظر شخصی هست .

در صورت ادامه بحث مربوط بهشروط ضمن عقد و قوانین آن ، پستهای مربوطه حذف خواهد شد .


.

راستش به نظر من نباید با اینجور مسائل سرسری برخورد کرد مهریه حق دختره ولی شرایط ضمن عقد هم دست پسره از همین اول باید یاد بگیریم هرچی واسه خودمون میخوایم واسه دیگرن هم بخوایم کافیه دوتایی جاهاتون با هم عوض کنین ببینین باز هم همین کارا رو انجام میدیدن