برای جدایی اقدام قانونی کردم. اگر شوهرم تهدیدم کرد چه کار کنم؟

گل یاس خیلی به فکرت بودم ،با خودم می گفتم این دختر رفته سر زندگیش که دیگه پیداش نیست .عزیز دلم خدا خودش کمکت کنه چون تو خیلی سعی خودت رو کردی که برگردی به زندگیت ولی نمیدونم همسرت چرا انقدر سر حرفش وایساده !!!
نمیدونم شکایت کردنت خوبه یا بد ،منم زیاد موافق نبودم که شکایت کنی ولی همسر شما دیگه خیلی بیخیاله ،شاید دیگه وقتش بوده که این کارو بکنی، شاید یکم به خودش بیاد که زن گرفته و در قبالش مسولیت داره .
از یک طرف میگم شاید با این قهر کردناش می خواسته درس بزرگی بهت بده چون یک بار هم بهت گفته تعهد بده و بیا زندگی کنیم ،ولی از طرفی هم این کارشون اصلا درست نیست که حتی جواب تلفن های شما رو نمیدن .حداقل پدر و مادرش باید با عموت صحبت میکردن و حرفشون رو میزدن .اونا که گفته بودن عروسمون رو دوست داریم و ...پس یکدفعه چی شد که دیگه اصلا ازشون خبری نشد؟دلیل این کاراشون چیه؟!

تمنا جان مرسی از جوابت
ما تو شهرمون یک طایفه بزرگیم یعنی همه ما رو می شناسن و عموم هم بزرگ خاندانه
من از این ناراحتم که اینا اگه دوست دارن من به زندگیم برگردم تماس عمومو بهترین فرصت می دونستن و ما رو اشتی میدادن
ولی اینا رفتن نشستن عقب و حتی زنگ نزدن بگن که ما کار داریم نمی تونیم بیاییم یا مثلا پسرمون فرصت می خواد یا اصلا نمی خواد اشتی کنه عموی منم ناراحت نمی شد و من انقدر پیش عموم شرمنده هستم که شوهرم و خونوادش اصلا واسه ما سر یه سوزن ارزش نذاشتن
حالا دیروز یه نفر از فامیلای شوهرم به من می گفت که همه تو فامیلاشون به مادرشوهرم اعتراض می کنند که چرا رفتی نشستی خونه اینا و بدون رضایت عروست از وسایلاش استفاده می کنی
امروز شوهرم اس ام اس زده اگه واسه مهریت اقدام کنی منم خیلی راههای قانونی می دونم که اذیتت کنم :324:منم به وکیلم زنگ زدم اونم گفت شوهرت از مهریه می ترسه و داره تهدیدت می کنه که اقدام نکنی

گل یاس عزیز سلام

بابت شرایطتون خیلی ناراحت شدم.

عزیزم وقتی مطالبتون رو خوندم به این نتیجه رسیدم که هسر شما اصلا تکلیفشون با خودشون معلوم نیست. و رفتارشون خیلی بچه گانه هست. اگر واقعا هدفشون تنبیه شما هست باید رفتارشون با یک مسیر معین باشه. نه بلاتکلیفی محض.

به قول خودتون حالا که متاسفانه کار به حضور اقوام برای حل مشکل رسیده اگر واقعا میخواستن از راه دوستانه مشکل حل بشه فرصت رو غنیمت میشمردن

این جور که من متوجه شدم اونها این روند رو یک میدان نبرد میدونن و میخوان شما رو شکست بدن . و ببخشی این رو میگم میخوان به دست و پاشون بیفتید و برای برگشت تن به هر چیز بدین.

عزیزم شما یک شخصیت والا دارید(با وجود همه اشتباهاتتون) و باید برای وجود خودتون ارزش قایل بشید.
دوباره همه هدفهاتون رو از زندگی مشترک روی کاغذ بیارید . خوبیها و بدیهای همسرتون رو لیست کنید ببینید .
بفرض هم ایشون تو روند دادگاه کوتاه اومد ایا این فرد میتونه یک تکیه گاه محکم باشه.

دوست خوبم هیچ وقت سعی نکنید از راه ترسوندن و با اجبار همسرتون رو مجبور به ادامه زندگی کنید که بی ارزشه.
یه مدت با خودتون خلوت کنید و به اینها فکر کنید شما الان فقط مثل غریقی هستید که داره دست و پا میزنه غرق نشه و به هر چیز که کنارشه چنگ میزنه اما دریغ که این دست وپا زدن فقط اون رو پایین تر میبره.
موفق باشی دوست عزیز.:72:

sea جان چقدر خوب حرف دلمو زدی
من یه بار رفته بودم فال قهوه(واسه سرگرمی)
تو فال بهم گفته بود یه نفر تو رو تو مجردی دوست داشته و اگه الان طلاق بگیری حاضره باهات ازدواج کنه این مطالبو دوستم رو کاغذ نوشته بود و من هم کاغذو تو کیفم گذاشته بودم که شوهرم دید واتفاقا ناراحت هم نشد و کلی هم واسه این فال خندیدیم(میدونم کار اشتباهی کردم که کاغذو تو کیفم گذاشتم)
حالا امروز به من اس ام اس زده که اره با خواستگارت ارتباط داری و این خیلی بی شرمانه هست چون تو شوهر داری
منم تو جوابش گفتم تو این مدت به من اعتماد نداشتی که الان این حرفو میزنی بهش گفتم حاضرم به قران قسم بخورم که من با هیچ کس رابطه نداشتم و ندارم
به خدا تو کارای شوهرم موندم
نمی دونم چرا قصد اذیت کردن منو داره
نمی دونم چی تو مغزشه
به نظر شما منظور شوهرم از این کارا چیه؟:316:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

الان دیدم تو جواب اس ام اس بهم گفته واگذارت کردم به خدا امیدوارم با دیگری روی خوش نبینی:302:
دارم دیوونه میشم
اخه من که قصد زندگی دارم و هنوز طلاق هم نگرفتم:316:

'عزیزم ناراحت نشو از حرفاش .یعنی نفهمیدی با این اس ام اس ها و حرف ها می خواد تحریکت کنه ؟اون می خواد با حرفاش آزارت بده .پس تو هم جواب این حرفای الکی رو نده تا به هدفش نرسه .اون الان ناراحته و با خودش درگیره و هر حرفی میزنه تا عکس العمل تورو ببینه ،پس تو هم به هیییییییییچ عنوان جوابش رو نده که اگه بخواد کوچکترین چیزی از تو بشنوه بیاد جلوتر .باید بدونه با این اس ام اس ها به هیچ نتیجه ای نمیرسه و برای رسیدن و حرف زدن با تو و شنیدن حرف تو باید بهت نزدیک بشه .
یک خواهشی ازت بکنم؟قبل از اینکه بخوای کاری کنی بیا اینجا اول یک مشورت بگیر .عزیزم شما همه کارات رو میکنی و فقط میای اینجا تعریف میکنی برای ما .آخه چه فایده؟

دوست عزیز همونطور که قبلا هم گفتم همسر شما اصلا نمیدونه چی میخواد
و متاسفانه مثل یه بچه مدام بهونه گیری داره. در مورد این صحبت و تهمتی هم که میزنه به نظر میاد برای اینکه وجدان خودش رو راحت کنه برای ایرادگیری از شما این حرف رو زده.

به نظر من :
1-شما اصلا نباید به این نوع از حرفهای اس ام اسی ایشون واکنش داشته باشید(خیلی اشتباهه که قسم بخورید و از این حرفها . چون قسم شما مشکل ایشون رو رفع نمیکنه).بهترین کار سکوته.

2-ازش بخواید که یا باشما یا تنهایی برید مشاوره
3- دست از رفتارهای التماسی برداریییید.(خیلی مهمه. وقتی میگم برای خودتون ارزش قایل شید یعنی النماس و قسم وخوردن ممنوع)
4- شما نباید در مقابل رفتارهای اشتباه همسرتون پابه پاش برید.
5-یک بار عموی شما زحمت کشیدن و رفتن حالا وقتشه همسرتون بیان جلو و با شما حرف بزنن.
6- تو این مدت به جای خیره شدن به صفحه موبایلتون روی اعتماد به نفس خودتون کار کنید.

موفق باشی :72:

از همه دوستان تشکر می کنم
تمنا جان شما درست می گید می دونید چیه چون 2 ماهه با شوهرم هیچ ارتباطی ندارم و یه پیغام که از طرف اون میاد من خودمو گم می کنم
شوهرم نمی خواد طلاقم بده و من هم نمی خوام طلاق بگیرم و به من می گه بمون خونه پدرت به نظرتون همچین چیزی ممکنه و قانون در مقابل این حرفه شوهرم چی می گه
در ضمن نمی دونم چرا اسم تایپک منو گذاشتن (برای جدایی اقدام قانونی کردم):320:واقعا متاسفم من اقدام کردم نه برای جدایی بلکه می خوام به زندگیم برگردم حالا طلاق اخرین راهمه اخرین

سلام

نگران نباش گل یاس جان

شما وقتی برین دادگاه شما رو مجبور میکنن برگردی سر خونه زندگیت.و این میشه یه فرصت بهتر برای درست کردن زندیگیتون

توکلت به خدا باشه.انشاالله حل میشه

سلام گل یاس عزیز
چرا اینقدر زود صبرت تموم شد چرا ترسیدی بره خارج از کشور خوب اصلا گیرم که بره اون موقع طلاق غیابی می گرفتی کسی رو به زور نمی شه وادار به ادامه زندگی کرد به نظرم باید خیلی بیشتر از این حرفها صبر می کردی من که الان بعد از نه ماه هنوز هیچ اقدام قانونی نکردم نه اینکه هیچوقت نمی کنم نه بلکه فکر می کنم برای به اجرا گذاشتن مهریه و این حرفها هیچ وقت دیر نمی شه و تو هر چقدر خونه بابات بیشتر بمونی دادگاه حق رو به تو بیشتر می ده و اون پاش گیرتره چون نهایتا اونه که باید تکلیف تو رو روشن کنه یا اینوری یا اونوری اگه یکم بیشتر صبر می کردی هم نجابت خودت و خانواده ات رو بیشتر نمایان می کردی و خیال اونو برای همیشه از این بابت راحت می کردی که سر هر دعوا و اختلافی راه دادگاه و پیش نمی گیری و هم اینکه بعدا هم اگه مجبور می شدی و اقدام می کردی عذاب وجدان از بابت عجله کردنت نداشتی و اطرافیانت هم سرزنشت نمی کردند چون مطمئن باش تمام کسانی که دارند شمارو واسه به اجرا گذاشتن مهریه تشویق می کنند همونهایی می شن که خدای ناکرده بعد از طلاق صد جور حرف پشتت می زنند و میگن بی عقلی کرد زندگیشو از دست داد وگرنه شوهرش مشکل حادی مثل اعتیاد و بیکاری و ... نداشت.
الان شوهر من بعد از نه ماه زنگ زده میگه قرارداد خونه تموم شده و من هم نمی خوام تمدید کنم بیا وسایلت رو بردار ببر و بیا توافقی همه مسائلو حل کنیم و بریم دنبال سرنوشتمون . به هر کسی میگم میگن با این حرف می خواد یه جورایی سر صحبت رو واکنه نمی دونم شایدم واقعا می خواد همه چی تموم شه ولی از یه بابت خوشحالم و اون اینه که حتی اگه بخواد خونه و زندگی رو قبل از تعیین تکلیف دادگاه از هم بپاشونه پای خودش گیره و به همه هم ثابت میشه که اون نخواست زندگی کنه نه من . برات دعا می کنم توکلت به خدا باشه ان شااله همه چی درست میشه.

سلام میترا جان
شما درست می گین من شاید زود اقدام کردم ولی عمر جوونی چقدره که من منتظر بمونم
میدونی چیه شوهر منم مثل شوهر تو یا بدتر
تو بچه داری و به خاطر بچه ات بیشتر صبر می کنی
درسته؟
ولی من بچه ندارم و اگه قراره تموم بشه زودتر بهتره