نمایش نسخه قابل چاپ
همونطور كه گفتم نهنقل قول:
نوشته اصلی توسط romina
خب اينطوري تابلو ميشه. حتي يه بار به من گفته كه آيا زن سفيد ميخاستي ؟! من اصلا نميخوام اون بفهمه چون اون هيچ تقصيري نداره در اين زمينه
بله منم اينو ميدونم و همين هم منو بيشتر اذيت ميكنه
اخيرا به همين هم فكر كردم ولي خب اون خيلي به من ابراز محبت ميكنه اخيرا يه دليلشم اينه كه پدرش مادرشو خيلي اذيت كرده ولي من خيلي تلاش ميكنم هواشو داشته باشم.
بله قطعا داره ولي نگاهش كه ميكنم اول رنگش مياد تو چشمم
مسخره ست نه ؟!
پسرم،تو نمی توانی با این باور(زن سفید دوست داشتن) که خودت هم می دانی پیش پاافتاده است،او را آزار دهی.باید از هر راهی که درصدد بهبود رفتار خودت برآیی.شوخی نیست،حرف یک عمر زندگی است و تو در این جامعه سنتی و رشدنیافته اصلاً حق این را نداری که بخواهی طلاقش دهی.
این چیزها را باید همان اول فکرش را می کردی . . . من به تو یک دوره کامل روانکاوی و نیز خواندن متون خودشناسی و مهارتهای اجتماعی را اکیداً سفارش می کنم.
همسری که به خاطر تو جلوی پدر و مادرش ایستاده است،دارای ارزش و احساس مسئولیت بالایی است که می توان هر بهایی را برایش پرداخت..عوض این حرفها برو و به زندگیت بچسب.آرام باش و بیشتر به خودت،زندگیت و همسرت بیندیش.
تو دارای مسئولیت انسانی و حقوقی درباره زندگی خودت هستی و باید با بهره از خرد و احساس درست آن را سروسامان
دهی.
یک چیز به تو بگویم و آن اینکه زیبایی مهم است و سفیدی و سبزه یا تیره بودن به هیچوجه دالّ بر زیبا بودن نیست.اتفاقاً اگر درست تصور کنی،سبزه ها هم زیباترند و هم بانمک تر.در ثانی،آیا صرف سفید بودن در زندگی عامل موفقیت آن است؟!!
یک مثال خیلی خیلی روشن برای این واقعیت هست که اگر خوب بیندیشی آن را درمیابی.
به هر حال سفارشات من را انجام بدهید و با همسر مهربان و مسئول خود مهربان تر باشید و این را هم بدانید که اگر او را آزار دهید،هستی و خداوند هستی پاسخ دردناکی را به شما خواهند داد.
لازم نیست بگین زن سفید می خواستم... میتونی جور دیگه ای ازش بخوای.... مثلا ً اینکه بهش بگین : " دوست دارم همیشه همسرم واسه من آرایش بکنه... به خودش برسه و از این جور چیزا... "
و سعی کنین ذهنیتتون رو تغییر بدین...
تازه مگه سبزه چه ایرادی داره... به این خوشکلی http://qsmile.com/qsimages/279.gif از شوخی گذشته ، این مسئله فقط به دست خودتون حل میشه... با یه ذره تغییر عقیده...
موفق باشید http://qsmile.com/qsimages/72.gif
من نگفتم جلو خانواده ش ايستاده برعكس من خراب هم شدم
در اون وردم بهش گفتم ولي مرتب يادش ميره كلا به خودش نمي رسه !
شما آیا از خود او و وجود او و اینکه همسر زیبای شماست،سپاسگزاری می کنید؟او عروسک نیست و پوست سپیدی هم نخواهد داشت،باید این واقعیت را بپذیرید.باید بپذیرید و خود را با ان منطبق کنید.
از همین حالا آغاز کنید و دیگر هم در این گفتار پستی نگذارید که راهنمایی های کافی به شما شده است.بروید و خود،آگاهی ها،مهارتها و دانش خود را بهبود دهید.
اگر هم می پندارید که ته دلتان او را نمی پسندید یا دوستش ندارید،هر چه زودتر جدا شوید،هر چند که این کار ستم بر آن دختر بیچاره است،اما جلوی زیان را هر وقت بگیری،سود است.
در این گفتار پستی نگذارید که راهنمایی های کافی به شما شده است.بروید و خود،آگاهی ها،مهارتها و دانش خود را بهبود دهید.
بابا واقعا خسته نباشي اين چه جور مشاوره دادنه با ما پدركشتگي داري
خيلي هم دوستش دارم ميخاستم ببينم يه مشاوره درست ميشه گرفت يا نه. هيچ ستمي هم بهش نكردم و نميكنم. براي جدا شدن هم دهنتونو آب بكشيد. اين چه مسخره بازي ايه ديگه.
وای دده
ای آقا، چه کاریه
چرا دارید افکار جوانان رو منحرف میکنید
حالا من اینارو میخونم شوور نمیکنم
بعد فردا هی بهم میگن دختر ترشیده شدی :P
(شوخی بود جدی نگیرید این سطور رو)
اما جدای از شوخی، آقای Jodashodeh (اصلا از اسمتون خوشم نمیاد، همین طور داره فاز منفی پخش میکنه :47: ) اجاره هست من به عنوان یه خواهر کوچیکتر دو کلام حرف بزنم؟
میسی که اجازه دادین http://www.cloob.com/public//public/images/smiles/1.gif
میدونم من در حدی نیستم که بخوام راهنمایی کنم
و با خودم هم عهد کرده بودم که فقط و فقط بحثهایی رو که راهنمایی خواست رو بخونم تا برا خودم تجربه بشه، چون هیچ علمی در این مورد ندارم و خدایی نکرده یه چیزی بگم و تادرست باشه تا آخر عمر وجدان درد میشم:P
اما از این یه مورد نتونستم بگذرم
آقای (ای بابا، اصلا من به شما میگم دوست جون) دوست جون
حیف زندگی به این قشنگی نیست؟
اگه این طوری باشه که شما میگید اونوخ هیشکی نباید ازدواج کنه چون هیچ کس نمیتونه کاملا فرد باب میل خودش رو پیدا کنه
شما بااین افکار بچگانه تون دارید زندگیتونو خراب میکنید
چرا ناشکری میکنی دوست جونه خوبم؟ :228:
به جای اینکه به رنگ پوست خانومت فکر کنی به مزیتهایی که داره فکر کنه
به اینکه صبوره و کوله باری از تحمله
به اینکه دوستت داره و همپای تو داره تو زندگی میاد
به اینکه بااینکه دلشو شکستی اما هنوزم دوستت داره
به اینکه نجیب و ساده هستند
و هزاران مورد مثبت دیگه که اون یه مورد ناجور ِ رنگ پوست (البته به نظر شما) رو تحت پوشش قرار میده و به حد صفر میرسونه
دوست جونه من، به نظرت بهتر نیست خداروشکر کنی که همسری فهمیم بهت داده؟
و اینقدر زندگیه شیرین خودتو با فکرای بیخودیه رنگ پوست خراب نکن
نقاط مثبت و شادی بخش زندگیتو پیدا کن و اونا رو گسترش بده تا این یه مورد چپکی هم از بین بره
یه جمله ی جالبی بود که میگفت:
اگرچه زندگی آن جشنی نيست که آرزويش را داشتی، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص
پس دوست جون، بیا مشکلات پیش پا افتاده رو که راه حلی ندارن بندازیم دور و دور و بر شادیا بچرخیم و خداروشکر کنیم که مارو با مشکلاتی سختتر از این آزمایش نکرده
وای چقد شبیه :305: ها شدم من http://www.cloob.com/public//public/images/smiles/4.gif
ببخشید اگه پررویی کردم، چون مطمئنم شما خیلی بزرگتر از اونی هستید که من بخوام جسارت کنم و این حرفا رو بهتون بگم:72:
سلام بر همه دوستان
jadoshodeh منو ببخش که زودتر نتوانستم جواب بدهم، اما بسیاری از نکاتی که دوستان گفتند، واقعا جالب توجه هست و بسیار کاربردی.
واقعیت اینه که در هر زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید، دعوا و اختلاف نظر و متاسفانه روزمرگی و یکنواختی زندگی و....
اما در علت شناسی ممکن است مسائل با هم خلط شوند.
یکی مشکل را به خودخواهی همسر، یکی به والدین همسر، یکی به اقتصاد، یکی هم به عدم تفاهم، یکی هم به رنگ پوست ممکن است نسبت دهد.
ما نمی خواهیم الان بحث کنیم که این علت ها درست هست یا غلط، بر خلاف پزشکی که ابتدا ضرورتا باید علت مشخص شود و برای درمان رفع شود، در بسیاری از مسائل خانواده، باید روشها تغییر کند.
واضح تر بگویم:
بی شک، اختلافات، کسالت و روزمرگی و سفید خواهی شما، به شیوه های دقیقتر و مهارتهای صحیح تر ارتباطی و زندگی نیاز دارد.
همه ما تمایلات خواستی در همه زمینه ها داریم که خودتان بهتر می دانید در اکثر مواقع در تمام عمر به آنها دست نخواهیم یافت، اما این به معنای شکست نیست. زندگی با محدودیتها و موانعش ممکن است رسیدن به بعضی خواسته های ما را سد کند. اما چگونه با وجود همه اینها می توانیم باز هم از زندگی لذت ببریم و عاشقانه با هم همسرمان رفتار کنیم.
اینها یعنی مهارت....
یعنی تغییر بینش به زندگی
کلا سیستم ذهنی ما با تمرکز روی یک موضوع موجب بزرگ شدن آن می شود به نحوی که همه بخشهای زندگی و ذهنی ما را درگیر می کند. مثل احساسات شدید اول جوانی ....، زندگی مساوی می شود با یک نفر.... .و خلاء آن یک نفر یعنی خلاء زندگی....
این یعنی زیاد روی یک احساس متمرکز شدن.
راه حل این نیست که بزور این احساس را از ذهن بیرون کنیم ، به قول اولدوز ، باید لیست بلند بالایی از سایر دلگرمی ها، مشغولیتها، و لذتهای مشترکمان تهیه کنیم و مرتب آنها را توسعه دهیم....
و در کنار اینها شاید مراجعه به مشاور به صورت حضوری و آسیب شناسی ریز رابطه اتان و عوامل محرک و تخریب کننده رابطه اتان ، موجب رفع آنها و بهتر شدن زندگیتون خواهد شد.
سلام:72:
به پست گردآفريد دقت كن.
به نظر من گردآفريد شيوه قشنگي رو در مشاوره با شما پياده كردند.
اگر گردآفريد اونجوري نمينوشت، شما برانگيخته نميشدي و نميگفتي خيلي دوسش دارم و طلاقشم نميدم.
من فكر ميكنم بزرگترين مشكلت در زندگي، همين عينك بدبينيت باشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Jodashodeh
با اين ديد هم (حرفايي كه زدم) ميشد به نظر گردآفريد نگاه كرد.
يه هديه از برادر كوچيكت:
هميشه ما آدما در روابط حتي با همسرمون با شخصيت طرفيم نه با اشخاص
:46::46::46:
خوب جان من!تو که دوستش داری،بکوش تا موارد پیش پاافتاده ای مانند این باعث کدورت میان شما نگردد.تو که زنت را چنان دوست داری که آزمایش روانی من در تحریک به جداییت از او،تو را وادار به اعتراض به بنده کرده است،برو و مهارتهای رفتاری را بیاموز.
جداشده ارجمند،نخستین گام این است که این نام کاربری را دگرگون کنی و از اینکه از تحریک عمدی من به طلاق برآشفته شدی،بسیار خرسندم و این نشان می دهد که از ته دل دوستش داری.
حیف نیست؟!!واقعاً حیف نیست!!!همسر به این زیبایی و مهربانی داری و آن وقت پیله کردی به رنگ پوستش!!!؟؟زیبایی به تبی بند است و به زشتی خواهد گرایید.تازه سرطان پوست در سپیدپوستان بیشتر است.
خواهش می کنم نام کاربریترا عوض کن و خودت با نام نو بیا در تالار و به دیگران کمک کن و آرایت را بگو.