RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
پارميداي عزيز
خانمم
حتماً حتماً با همسرت صحبت كن. همه چيز را بهش بگو.
عزيز من مطمئناً همسرت ناراحت ميشه و حتي رفتارها و عكسالعملهاي بدي هم ممكنه با شما داشته باشه. اما بهتر از زماني هست كه خودش بفهمه.
بهش بگو، نمي خواستم از دستت بدم و به خاطر اين بهت نگفتم.
الان هم نميخوام از دستت بدم و به خاطر همين از خودت كمك ميخوام. اينجوري احتمالاً نياز به كلانتري و شكايت هم نيست.
براي اينكه اگه يكبار شوهرت جواب پسره را بده، پسره ديگه به هيچ وجه مزاحمت نميشه.
فقط بهت بگم آمادگي رفتارهاي ناراحت كننده از ظرف همسرت را داشته باش تا راحتتر تحمل كني.
شايد هم همسرت اينقدر دركش بالا باشه و به خاطر اين دو سال زندگي قشنگش و شناختي كه از شما داره طور ديگهاي برخورد كنه. احتمال هر رفتاري وجود داره.
پارميدا
با شوهرت صادق باش. پاداش صداقتت را ميگيري مطمئن باش. اما سياستمدارانه عمل كن.
RE: من یک خیانتکار بی گناهم !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار رهنورد
دوست خوبم واقعا ميدونم چه شرايطي رو ميگذروني .
به نظر منم بهترين راه ادامه ندادن جريان گفتگو و كمك گرفتن از خانوادست . . فقط چند تا سوال :
رابطه دوستيتون منجر به روابط خيلي نزديك شده بود ؟
چه عكسي دست اون آقا داري ؟
اگر يه عكس بي حجابه كه تو منزل پدريت بوده ، يه حرفه ، اگر عكسي فراتر از اينها و با اون آقا باشه يه حرفه ديگه .
همسرت رو خودت بهتر از ما ميشناسي ، چقدر متعصبه ؟
روي كمك برادر يا پدرت نميتوني حساب كني ؟
100% مكالماتت با اون آقارو قطع كن . شايد بتوني از ذهن همسرت گذشته قبل از ازدواجت رو پاك كني ، اما بعد از ازدواج رو نه . و به نظرم وارد اين بازي كه شما هم صداشو ضبط كني اصلا نشو . چون هيچ منفعتي نداره .
بهار جون
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
کاش گفتنش به همین راحتیا بود بخدا 1لحظه هم درنگ نمیکردم ولی شوهر من خیلی خیلی متعصبو حساسه میترسم اتفاق خیلی بدی بیفته:302:
بهارجون برادرم کوچیکه پدرم هم خطرناکتر از شوهرمه اول از همه منو میکشه که چرا بهش عکس دادم
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
خواهر عزیز...فکر میکنی اون آقا فقط دوست داره با شما صحبت کنه و تا همیشه ماجرا در همین حد می مونه!!؟
یه مدت دیگه 100 ٪ از شما تقاضای پول و رابطه نامشروع میکنه! شک نداشته باش. شاید چند وقته دیگه آرزو کنی که ای کاش به این روزها برمی گشتی و اقدام جدی انجام میدادی.
قبول دارم که شرایط سختی هست ولیشما باید بین بد و بدتر انتخاب کنید.ترس رو کنار بگذارید.دیر یا زود همه چیز معلوم میشه.آفتاب که پشت ابر نمی مونه.اگه شوهرتون از زبان خودت بشنوه خیلی بهتره تا شخص دیگه.
در مورد اینکه گفتید به زودی اسباب کشی میکنید هم بعید میدونم مشکل حل بشه.به قول خودتون در شهر کوچکی زندگی میکنید پس پیدا کردن شما برای ایشون کار چندان سختی نخواهد بود و بازم ماجرا همون آش و همون کاسه میشه! همونطوری که تلفن اینجارو پیدا کرد،تلفن اونجا رو هم گیر میاره...
در رابطه با شکایت کردن هم وقتی ماجرا حاد و ناموسی باشه و شما تهدید شده باشید خیلی زود طرف رو بازداشت میکنن.انقدرها هم مملکت بی در و پیکر نیست .به خدا همین ترس ها هست که این حیوون ها رو درنده تر و وحشی تر میکنه...
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
پارميدا جان
توكل كن به خدا
با مادرت صحبت كن و اصلاً با همديگه (شما و مادرتون ) به همسرت حقيقت را بگيد. اينجوري من مطمئنم ديگه جريان موضوع به بابا هم كشيده نميشه.
ازت خواهش ميكنم اينكارو بكن.
ببين مثلاً ميخواد چكار كنه
كتكت بزنه عيبي نداره تحمل ميكني. تازه تو كار بدي نكردي
فقط يك مسألهاي كه براي قبل از ازدواجت بود را بهش نگفتي.
ازش كمك بخواه. با اين نيت برو جلو. بگو كمكت كنه.
اگر اينطور كه ميگي تعصبش خيلي بالاس، به خدا اگه خودش بفهمه و يا كسي به گوشش برسونه به خدا معلوم نيست چه اتفاقي بيافته.
پس همين امشب بهش بگو.
به خدا توكل كن. از خدا كمك بگير و حرفت را بزن. خواهش ميكنم.
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
پارمیدای عزیز
ضمن تایید حرف های دوستان! خواهشا قاطع باش! خیلی قاطع! اصلا نترس! این مزاحم اگر در کلام تو ترس یا عدم
قاطعیت و حتی التماس احساس کند قطعا روی خود را بیشتر می کند!
پس قاطعانه التماس ، گریه ، عجز و لابه به این موجود بیمار و حقیر را حتما حتما حتما قطع کن و بدون که هر نوع
التماس در مقابل یک روانی باعث کش پیدا کردن موضوع میشه! پس نه بترس و نه دیگه با او صحبت کن!
به خداوند مهربون توکل کن! بهش اعتماد کن! ما هم برات دعا می کنیم!
امید زندگی پیشنهاد خوبی داد! آویژه هم همینطور! هر کدام رو که مناسبتر می بینی انجام بده!
یادت باشه که تو توکلت به خداست و خدا حامی و پشتیبان نجابت تو هست!
کار درست هرچه زودتر گفتن مسئله به نحو مناسب به همسرت به تنهایی یا به کمک مادرت هست!
هیچ راه سومی وجود نداره! راه درست ممکنه سخت باشه اما بدون نجات در راستیه! اما سعی کن به بهترین نحو
بیان کنی این مسئله رو نزد همسرت و سعی کنی تا میتونی صداقتت و نجابتت رو بهش اثبات کنی و علاقت رو!
لازم نیست همه جزئیات گفته بشه! میتونی بهش بگی که خواستگارم بود و میخواست عکسم رو داشته باشه و
من هم چون دیدم خواستگارمه و میخوام باهاش ازدواج کنم بهش عکس دادم اما بعدا ازدواجمون جور نشد!
نگو دوست پسرم بوده که اعتمادش از بین بره! بگو خواستارم بوده! دروغ هم که نگفتی! بعد هم بگو اما نمیدونم
این آدم بیمار بعد این همه وقت از من چی می خواد و صلاح دیدم به تو بگم تا راه هر نوع شیادی این موجود رو
ببندم و اگه صلاح بدونی به پلیس شکایت کنیم ازش تا بفهمه به حریم نوامیس مردم و حریم پاک زندگیشون پا
نگذاره!
اگر به خاطر اشتباهت شماتت کرد بگو درسته که خواستگارم بوده اما میدونم که اشتباه کردم اما دیدم که اگر به تو
بگم اشتباهم رو ، هیچ کس تو دنیا مثل تو من رو دوست نداره و نمیتونه مثل تو شر این مزاحم رو کم کنه!
بعد هم سعی کن فضا رو تلطیف کنی!
ما هم برات دعا می کنیم! نگران نباش عزیزم ! تو لطف خدا ، صداقت و حمایت همسرت رو داری و کمک نیروی
انتظامی رو پس قوی باش!
خواهشا راه اشتباه رو نرو!
همین مسئله برای یکی از بچه های سایت پیش اومد و به لطف خدا و قاطعیت و کمک خواستن از خانوادش
مسئلش حل شد و حتی کار به پلیس نکشید پس نگران نباش خانومی
:72:
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
خیلی ممنون از راهنماییتون
امشب سعی میکنم یه جوری حرفشو پیش بکشم خدا کمکم کنه برام دعا کنین بچه ها خیلی میترسم
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
پارمیدا جان سلام.
گفتنی ها رو بچه ها گفتن و چقد هم خوب راهنماییت کردن.من فقط اومدم بهت بگم شرایطی تقریبا مشابه شرایط تو رو طی کردم و میدونم که چی میگی و چه حالی داری پس خیال نکن بیرون گود نشستم و میگم لنگش کن.
البته موضوع من کمی با موضوع تو فرق داشت و عکس و چیزی هم در کار نبود اما استرسهام همونی بود که تو الان میکشی.
اقا مهرداد حرف خیلی خوبی زد این ادم که به اینجا بسنده نمیکنه هر روز یه چیز تازه ازت میخواد و پاشو از گلیمش درازتر میکنه...و بازم سعی میکنه ازت مدرکهای تازه جمع کنه و اون وقت که از این بازی خسته بشه همه مدارکو برای شوهرت رو میکنه و میره.
اونموقع چی میخوای جواب شوهرتو بدی؟اگه بتونی قضیه عکسا رو توجیه کنی از این به بعد رو نمیتونی.اونوقت شوهرت دیگه تا اخر عمر بهت اعتماد نمیکنه و مدام با خودش فکر میکنه که اگه مثلا مچتو نگرفته بود تو ممکن بود تا کجا ادامه بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیگه هم اصلا جواب تلفناشو نده...چون اون همین که فکر کنه تو ترسیدی وقیحتر میشه...منم خیال میکردم اگه به اون طرف تند بشم لج میکنه و بدتر میشه اما یه بار قاطع جوابشو دادم و بهش گفتم هر غلطی که میخواد بکنه و تمام...دیگه هم جواب ندادم این شد که اون کشید کنار.
به شوهرت بگو ..مطمئن باش به مرور تو رو میبخشه..به هر حال زنی که قبلا دوست پسر داشته خیلی بهتر از زنیه که علاوه بر دوست پسر بعد ازدواج هم با اون اقا در ارتباط بوده هر چند به اجبار.
باور کن این استرس نابودت میکنه چون کشیدم بهت میگم.پس به همسرت بگو و خودتو خلاص کن.
میدونم گفتی میخوای بهش بگی اما چون گفتی ترسیدم خواستم بگم ترسو بذار کنار.
موفق باشی
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
عزیزم اینجور ادما خودشون هم میدونند که هیچ کار نمی تونن بکنن. اصلا باج نده . چون اگر بخواد کاری بکنه اول پای خودش گیره که اومده مزاحم یک خانم متاهل شده. فقط این حرفها رو می زنه چون فکر می کنه می تونه اینطوری سوء استفاده کنه.
RE: من یک خیانتکار بی گناهم! (دردسرساز شدن رابطه قبل از ازدواج)
عزیزم اگه فکر میکنی با جریان گذاشتن همسرت زندگیت به خطر می افته ،من فکر میکنم این راه هم بد نباشه که شما مساله رو اول با یک بزرگتر در میان بزاری.مثل عمو یا دایی یا یک نفر که بهش اطمینان داری .و ازش بخوای که با اون پسر دوستانه صحبت کنه و بهش بفهمونه که شما دیگه ازدواج کردی و ....و تهدیدش کنه که اگه دست بردار نباشه پلیس رو در جریان کار قرار میده .این طوری هم عمو یا داییت در جریان کار قرار میگیره و اگه روزی همسرت چیزی بفهمه بزرگترت در جریان بوده که شما بی تقصیر هستی .بعد اگه نتیجه نگرفتی با همسرت در میان بزار .
ولی دیگه به هیچ عنوان با اون پسره صحبت نکن.