سلام سمانه جان من تاپیک قبلی شما رو نخوندم اما از نوشته هاتون دستم اومد که چه خبره
اما چون دوستان از اینکه شما به صحبتهاشون بی توجه بودید گله مند بودن راستش دیگه رغبت نکردم مفصل توضیح بدم
فقط یک کلام
این راه به نا کجا آباد میرود.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام سمانه جان من تاپیک قبلی شما رو نخوندم اما از نوشته هاتون دستم اومد که چه خبره
اما چون دوستان از اینکه شما به صحبتهاشون بی توجه بودید گله مند بودن راستش دیگه رغبت نکردم مفصل توضیح بدم
فقط یک کلام
این راه به نا کجا آباد میرود.
والا زمانی که من همسن شما بودم، اصلا به جز درس به چیز دیگری جرات فکر کردن نداشتم! آن هم 2-3 ماه مانده به کنکور! ساعت 10 صبح در مورد خواستگاری سوال می کنید، ساعت 7 عصر می خواهید فراموشش کنید!
اولا که خواستگاری دختر از پسر(؟) در جامعه ایرانی معمولا نتیجه جالبی ندارد.
ثانیا که سبک نگارش پست های شما نشان می دهد که هنوز در عالم فانتزی کودکانه به سر می برید، اقتضای سنتان هم هست و اشکالی هم ندارد، ولی زندگی مشترک و این حرف ها به کل چیز دیگری است که شما اصلا نمی دانید و نمی شناسید...
توصیه من به شما: درست را بخوان، به یک دانشگاه خوب برو، سعی کن به جایی برسی که برای گذران زندگی بی نیاز از هر مردی باشی، به وقتش خواستگارانی پیدا می کنی که این معلم در برابرش به چشمت هم نمی آید.