RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
سلام - حالا که کار به اینجا کشیده شده سعی کنید واقعیت رو بهش بگین
اگه تصمیمی ندارید که با او ازدواج کنید در رابطه با این موضوع هم صحبت کنید
زندگی بدون صداقت و پاکی از دیدگاه من معنی نداره
و بعد از گفتن حقیقت ها به او بگویید تصمیم بگیرد و بگویید که چون نمی خواستید اطلاعات واقعی تون رو تو پروفایل قرار بدین اطلاعات دروغین را وارد کردید .
من همیشه گفتم و دوباره می گم زندگی یعنی صداقت
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
سلام bahar.shadi گرامی، از توجه و پاسختون خیلی ممنونم. :72:
در مورد مسئلهء من اتمام رابطه جای بحث نداره و تصمیمیه که خودم هم گرفتم و حتی در موضوع تاپیک عنوان کردم و فقط از مشاورین محترم و اعضای عزیز سایت، در مورد این سوال داشتم که آیا حقیقت رو هم بگم یا عدم مناسب بودن برای ازدواج برای اتمام رابطه کافیه.
و مرسی که پاسخ سوالم رو دقیق دادید و اونو با دلیل بررسی کردید. :46: فکر میکنم همین روشی که گفتید بهترینه.
و اما در مورد اینکه دوستیها غلط هستند یا درست، قبلاً هم اینجا بحث شده و من تاپیکش رو مطالعه کردم. فکر میکنم من بهتره در اینمورد بر اساس شرایط، اعتقادات و روشهای خودم و خانوادهم عمل کنم.
چرا که مطالبی که شما و سایر دوستان برای مخالف با دوستی عنوان کردید برای من قابل پذیرش نیست.
برای اولین دلیل شما افرادی که در دوستی مشکل دارند مثال میزنید ولی برای هر یک مثالی که از مشکلات روابط دوستی میبینم یک مثال عینی هم از به بن بست رسیدن ازدواج سنتی میبینم.
دومین دلیلی که من از نوشته تون استنباط کردم این بود که دوستی ها غلطند چون « خدا دوست داره که ما توی چهار چوب با جنس مخالف رابطه داشته باشیم » و خب الان من در چارچوب خاصی توی روابطم حرکت میکنم و مشکلی از این نظر ندارم، اگر هم کسی خارج از این چارچوب تقاضایی داشته باشه از دایره روابطم خارج میشه.
سومین دلیلتون « توی دوستی هم برای ازدواج شناخت درستی حاصل نمیشه و بهتره اگر آشنایی هم هست زیر نظر خانواده ها به دور از احساس انجام بشه تا به دلیل احساس محوری دچار خطای شناختی نشیم و عاقلانه تصمیم بگیریم! » اگر در دوستی شناخت کافی برای ازدواج حاصل نشه در هیچ رابطه دیگه ای هم نمیشه . بعلاوه دوستی میتونه زیر نظر خانواده باشه همونطور که برای من و دوستانم اینطوره. اما تعادل احساس و عقل، درست تصمیم گرفتن و درست ارتباط برقرار کردن مهارتهاییه که برای هر ارتباطی ضروریه و هرکس باید اینها رو یاد بگیره و ربطی به دوستی نداره.
در هر حال ممنونم دوست نازنینم از اینکه وقت گذاشتید و نظرتون رو برام نوشتید و صبورانه توضیح دادید
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
خوبم "scret" و "ابتسام" گفتم که می گن ازدواج سنتی شناخت نمیده...خود scret عزیز از این دوستیها آسیب
زیادی دیده و بعد فهمیده که دوستی شناخت کامل نمیده...اگر اصراری بر قطع ارتباط هست باید دلایلشم گفته بشه
و بعد منطق بهش حاکم باشه! هر چیزی تعریف شده اش مناسبه...متوجهین که چی می گم..
[/color][/b]
موفق باشی دوست عزیز
:72:
----------------------------------------------------------------------
بله من ضربه زیادی خوردم ممنون از اینکه یادآوری کردین و برای همینه که معتقدم تا زیر یک سقف نری نمیتونی طرفو بشناسی
اگر بر خلاف خواسته خدا هم هست بهر حال چیزیکه توی جامعه ما خیلی دیده میشه شما که نمیتونید اینو از اینجا ریشه کن کنید
شما میتونید کمک کنید که بتونن رابطه رو کنترل کنن
در حال حاضر کی توی جامعه ما طبق چیزی که خداوند گفته پیش میره ؟؟؟
شما به من هم گفتید رابطه رو قطع کنم ولی من پیش مشاور رفتم ایشون همچین چیزی نگفتن بلکه خواستن رابطه رو وسعت بدم و مادرم رو هم وارد رابطه کنم تا از دید ایشون رابطه رو بسنجن ولی خودم به جایی رسیدم که نبودن این رابطه رو به بودنش ترجیح دادم
خیلی هام این رابطه رو زیر نظر خونوادهاشون دارن همونطور که این خانم گفتن
مسلما همه دنبال شناخت قبل از ازدواجن وقتی کسی که بعنوان خواستگار میاد و خونواده اجازه میده با هم رابطه داشته باشن فکر نمیکنم بیشتر از چند ماه اجازه این رابطه رو بدن به نظر شما کسی که ذاتش خرابه نمیتونه توی چند ماه فیلم بازی کنه و بعد از ازدواج خودشو نشون بده ؟؟
همه آدما هم که زرنگ و تیز نیستن بتونن در مدت زمان کمی اطرافیانو بشناسنو و از هر حرکتی تجزیه و تحلیلی داشته باشن
خیلیام مثل من هر چیزیو که میبینن فبول میکنن!!!
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
golden-angle سلام
از این که به نتیجه رسیدی و کارشناسان راهکار درست رو بهت ارائه دادن خوشحالم
بهتره بحث و عقاید شخصی رو در انجمن آزاد مطرح کنی
برای شما دوست عزیز آرزوی موفقیت دارم
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
golden-angle عزیز ، ابتسام گرامی و scret نازنین
اول از درک بالای شما در مباحثه واقعا تشکر می کنم و خوشحالم که با چنین افراد دارای خردی دارم بحث می کنم
واقعا آفرین به شما :104: :104: :104: :72:
من هم همه حرفم و منظور نظرم همین بود...روابط اگه تو چارچوب باشن برای ما مشکل درست نمی کنن...مشکل
جامعه ما اینه که به دختر و پسر رابطه درست رو یاد نمیدن و یاد نمیدن که در مواجهه با همدیگه برخورد صحیح چه
هست و در نهایت یا ما شاهد ازدواج های سنتی منجر به شکست هستیم که به دلیل سخت گیری زیاد و عدم
شناخت کامل و عدم آموزش نحوه ارتباط صحیح با جنس مخالف به شکست منجر میشه! و یا از اون طرف به دلیل
چارچوب نداشتن روابط دختر و پسر به شکل صحیح ، مشکلات زیادی برای 2 طرف درست می کنه!
من قوانین دین رو گفتم اما مشکل اینجاست که جامعه ما دین مدار نیست و این شیوه های سنتی برای فرهنگ ایرانی
هست نه اسلام...که به قول شما با حذف صورت مسئله سعی دارن این قضیه لا پوشانی بشه ولی اگر دوست داشته
باشین نظران من و بقیه رو بدونین برای رعایت قوانین تالار به انجمن آزاد مثل من بپیوندید تا بحث رو اونجا دنبال کنیم
من موافقم که شیوه صحیح ارتباط دختر و پسر رو به ما از کودکی آموزش بدن که ما در بزرگسالی دچار خسران
نشیم! شما هم انقدر عاقل هستی که بدونی تصمیم صحیح چیه...من فقط قضیه رو با محدودیت های این انجمن تا
حدودی باز کردم و میدونم که هم ابتسام عزیز درست می گن و هم scret تا حدودی حق داره اما این شیوه صحیح
به چه صورتی هست اگه دوست داشته باشین تو انجمن آزاد دنبالش کنیم
فقط خواستم بدونین من نه دوستی رو تایید می کنم نه ازدواج سنتی بدون شناخت رو!
من شناخت آگاهانه و در چارچوب رو که از ابتدا مرز بندی شده تایید می کنم...معتقدم اگر اسم رابطه ای دوستی
هست باید پایدار باشه و اگر اون دوستی هدفمند و پایدار نباشه و ترس از دست دادن توش باشه و یا سرانجامی
توش نباشه یک کار بیهوده است و ما یاد گرفتیم که کارهای ما حتی احساسات ما باید هدفمند باشه!
مثلا در ارتباط با جنس مخالف ، اگر بحث کار یا فعالیت های اجتماعی یا درس در میون باشه یعنی این رابطه چارچوب
و معنی داره و اگر حریم ها رعایت باشه مشکل خاصی وجود نداره و این حریم ها هم برای حفظ شان و منزلت ما
هست...در این نوع روابط نه با احساس کسی بازی میشه و نه برای کسی مشکلی درست میشه و حتی میتونه
شناخت نسبی و شرایطی برای ازدواج های آگاهانه به افراد بده تا بتونن عاقلانه و با کمک گرفتن از خانواده ها
سعی کنن به یک شناخت برسن و پس از طی دوران نامزدی با بررسی فراوان یک انتخاب خوب داشته باشن!
در مورد اینکه کسی فیلم بازی کنه هم دیگه واقعا باید از خدا خواست تا پنهان امور رو بر ما آشکار کنه چون کسی که
بخواد دائم فیلم بازی کنه تو دوره دوستی هم میتونه اینکار رو بکنه اما در اکثر موارد اگر مخاطب رو چندین ماه
به دور از احساس زیر نظر بگیریش خودش رو نشون میده و اگر بعضی ها متوجه این موارد نمیشن به دلیل احساسی
عمل کردن و ساده انگاری هست که دچار خطای شناختی میشن زیرا در اون دوره که باید عاقلانه انتخاب کنند قبل از
شناخت کامل ، وارد فاز احساسات کنترل نشده میشن و از دیدن نکات قابل تامل غافل میمونن و فکر می کنن که
این فرد شخص دیگه ای شده در حالیکه این شخص همون شخصه و فقط اون موقع احساسات پر رنگ تر بودن و الان
چشم عقل فرد تازه باز شده...منظور از این مباحثات این بود...اگر بیشتر دوست داشتید بحث کنیم تو انجمن آزاد
منتظرتون هستم چون در این تاپیک بحث بیشتر نمی گنجه :43:
و سخن آخر اینکه golden-angle عزیز
خوشحالم که میخوای منطقی و با صداقت قضیه رو بهش بگی تا به احساسات پاک اون پسر لطمه ای وارد نشه و
خوشحالم که تونستم حرفی بزنم که به دردی دوستی چون شما بخوه
موفق و پیروز باشید
:72:
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
scret عزیز حتماً لینک زیر را مطالعه کن :
http://www.hamdardi.net/thread-19072-post-176548.html#pid176548
.
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
سلام دوستان گلم.
ممنون فرشته مهربان عزیز برای لینکی که گذاشتید. هرچند من با همش موافق نیستم :72:
فکر کردم خوبه بیام و تعریف کنم که بعد از صحبت با شما چکار کردم.
وقتی تصمیم خودمو گرفتم، چندبار تمرین کردم که چی و چطوری بگم و بعد رفتم دیدنش و همه چیز رو همونطوری که توی ذهنم بود بهش گفتم.
اولش هیچ عکس العملی نشون نداد و من منتظر دیدن عکس العملش بودم و احساس خیلی بدی داشتم.
حس میکردم خودمو تحقیر کردم، از خودم به خاطر دروغ گفتنم عصبانی بودم.
اما از طرفی احساس نیاز به حمایت داشتم دلم میخواست یکی پیدا میشد و منو بغل میکرد.
بعد از چند دقیقه شروع کرد به حرف زدن، لحنش خیلی با همیشه فرق میکرد. سرد و خشن بود. یخ زدم. اون حمایت و علاقه ای که بهش دل بسته بودم در چند دقیقه از دست داده بودم، حس خیلی وحشتناکی بود. میخواستم گریه کنم.. دیگه فقط احساس تنهایی میکردم و میخواستم زودتر برم.
ولی ازم سوال داشت.
نشستم و به سوالاش جواب دادم.
بعد از چندتا جوابی که دادم، تیکه انداخت که: «حالا اینا رو داری راست میگی یا بازم دروغ؟»
دیگه نمیتونستم صبر کنم. بلند شدم و خداحافظی کردم.
بعدش بازم بهم زنگ زد و گفت که رابطه رو ادامه بدیم ولی من دیگه نخواستم.
همه چی بین ما تموم شد.
خب راستش الان دلگرمی همیشگی که بهش داشتم و محبتها و نوازشهاشو کم دارم. احساس تنهایی میکنم اما از گفتن حقیقت خیلی خوشحالم. کاری که بنظرم درست بود انجام دادم و امیدوارم دوستم هم بتونه واقعاً منو ببخشه.
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
golden-angle سلام صبحت بخیر
دوست عزیز از اینکه صداقت رو انتخاب کردی خوشحالم و احساست رو درک میکنم
وقتی پستت رو دیدم حس کردم کاری که انجام دادی در کمال صداقت و شهامت بوده بهت تبریک میگم
حالا که واقعیت رو میدونه حتما ادامه رو در کنار خانواده قرار بده اگرنه بزار قطع باشه
ممنون که اطلاع دادی اگه دلت گرفت بیا اینجا درددل
موفق باشی عزیزم:46:
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
وقتی به رابطه خاتمه می دی
می فهمی مالی هم نبوده!
RE: پایان دادن به رابطهء دروغین
سلام عزیزم. مرسی که بهم خبر دادی. خیلی خوشحال شدم این و شنیدم الان میدونم که خیلی ارومی و به نظر من همین مهم بود. تموم کردن بهترین راه حل بود، کار خوبی کردی که احساسی تصمیم نگرفتی بعد تقاضای اون برا ادامه رابطه. ایشالا منم بتونم نقطه ی پایان و تو رابطم بزارم.:72: