RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
خب بذارید بیاد جلو، همون تا خرداد بهش وقت بدید. اگر نیومد کلا بیخیال بشین و به بقیه خواستگارها فکر کنید. حتما شرایط شمارو درک کرده که میخواد بیاد جلو. شما اگر واقعا دوست دارید که بیاد جلو این فرصت یکماه رو ازش نگیرید ولی بهش بگید این یکماه رو وقت داره. خودتون هم کمی از دسترسش خارج شید تا با احساس واقعیش پا جلو بذاره
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
چرا تلگرافی حرف میزنید خوب 2 تا دلیل بگید یا بگید بهش چی بگم؟انگار باهام قهرید. واااا !
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
سوفیا جان به نظر من شما اینجوری قطع ارتباط نکن چون هر ارتباطی و قطع اون باید دلیل داشته باشه
باهاش صحبت کن و کاملا دلیلتو بگو
اون آقا هم بچه نیست 25 سالشه...میتونی کاملا واسش توضیح بدی و دلایلتو بیاری
اگه هنوز اصرار داشتن بشون فرصت یه ماهه بده که بیاد خاستگاری ولی اصلا دیگه کشش نده و بگو من حتما باید به خانوادم بگم باور کن اینجوری تصور خودش هم نسبت به شما عوض میشه و میبینه که نظر خانوادت مهم:305:
اما اگه نیومد دیگه ادامه نده:)
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
سلام مرسی که جوابمو دادی عزیزم این خانومه که انگار دعوا داره
منم همینو میگم حداقل باید بهش یه چیزی بگم نمیشه که همینطوری کات کم بحث دو سال دوستیه
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
دليل چي ميخواي ؟ كه چرا رابطتو قطع كني ؟
بنا بر دلايل زير :
1) همدردي با روابط دختر و پسر مشكل داره .:311:
2)فارغ از شوخي : برو تاپيك بچه هارو بخون چند نفر عمرشون رو پاي پسرهاي مختلف گذاشتن و به هيچ رسيدن . حتي تاپيك هاي در جريان هم داريم . ميدونم كه شما هم عين همه دخترهاي ديگه فكر ميكني كه مورد تو با بقيه فرق داره .
3)اگر خيلي شيفته اين آقا هستي و ايشون هم همينطور قراري براي خواستگاري بزار و تا اون موقع رابطه رو كامل قطع كن .
4 ) كه مهمترين دليله : تو 25 سالته اونم همينطور . تو 2 ، 3 سال ديگه عمرت رو هدر كني تقريبا سن ازدواجت ميگذره (البته به شرايط زندگي آدمها هم ربط داره ) اما اون آقا پسر ميشه 27 ، 28 ساله كه تازه بازم شايد ازدواج براش زود باشه .
دختر خوب فكر نكن سن مادربزرگتو دارم كه اينطوري حرف ميزنم ، منم ميدونم جووني و عاشقي چه حسي داره اما اگر راهنمايي ميخواي قطع رابطه كن . همين .
شان خودت رو حفظ كن . :72:
سوفيا كسي باهات دعوا نداره .
ويدا از بچه هاييه كه به همه كمك ميكنه اما كاش ميشد همه دخترها يه كم چشم و گوششون رو بيشتر باز ميكردن . ما كه نديديم از دل اين دوستيها چيز به دردبخوري واسه ازدواج دربياد . به خدا تو مدرنترين خونواده ها هم نديديم .
دلمون ميسوزه . همين .
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
بهار جون منم نگفتم دوستیشون ادامه بدن عزیزم
ایشون گفت اون آقا بش گفته خرداد میاد خاستگاری!!خب اگه علاقه دارن به نظر شما یه فرصت 2 هفته ای ندن؟!!
منم با حرف شما موافقم تاکید کنن که میخام خانوادم در جریان بزارم و ارتباط فعلا قطع کنن تا خاستگاری ولی توضیح بدن
RE: من بزرگترم و میترسم باهاش ازدواج کنم
سوفیا جان دوست عزیزم من در پست اولم با دلیل گفتم ادامه دوستی به ضرر شما هست
وقتی بازم میگی یکی جوابم بده مستقیم و با تاکید گفتم قطع رابطه
نه با تو عزیزم دعوا دارم و نه تلگرافی هستم دوست داشتم تاکیدمو حس کنی
الانم بازم میگم اگه پسری دختری رو از ته دل و برای همیشه بخواهد با خانواده و جدی قدم برمیداره
عزیز دلم خواهرانه دوست ندارم یه مدت دیگه تاپیک باز کنی که چند سال با پسری بودم و الان ولم کرده
باور کن از این تاپیک ها اینجا زیاده
پس محکم و عاقلانه رفتار کن
اگه باعث ناراحتی شدم عذر میخوام
کبوتر عزیز از توصیه شما هم ممنونم و چشم
بهار رهنورد از توجه شما هم ممنونم :46:
موفق باشی