ساناز حون راستش نمی دونم چی بگم. منم الان بچه میخوام ولی آقای شوهر دست دست می کنه. البته اون نمیگه نه. میگه سال دیگه. ولی در مورد شما واقعا نمی دونم. مشاوره رفتی؟ و اینکه چطور جلوگیری میکنی؟
نمایش نسخه قابل چاپ
ساناز حون راستش نمی دونم چی بگم. منم الان بچه میخوام ولی آقای شوهر دست دست می کنه. البته اون نمیگه نه. میگه سال دیگه. ولی در مورد شما واقعا نمی دونم. مشاوره رفتی؟ و اینکه چطور جلوگیری میکنی؟
راستش خوش خبر جان، جدای از احساس نا امنی من واقعا بچه خیلی دوست دارم مخصوصا دختر، بهش گفتم آرزوی منه که دختر داشته باشم و اگه تو منو محروم کنی همیشه نفرینت میکنم ولی میگه گرفتاریه مگه بچه میخواد برای ما چیکار کنه؟ شوهرم بچه نداره، تعجب میکنم چطور اصلا بچه نمیخواد! راستش خانواده اش از قبیل خواهر یا برادرهایی که حتی سالها از شوهرم بزرگترن بخاطر اینکه ما دونفر شاغلیم و وضع مالی خوبی داریم و بچه نداریم همش از شوهرم طلب پول میکنن و هرچیزی که ما توی زندگیمون بخریم اونها همش پیش ما ناله میکنن که همسرم مجبور بشه به اونها هم پول بده ولی اگه ما بچه داشته باشیم دیگه کسی از ما طلبکار نمیشه میگن خودشون بچه دارن و خرج زندگیشون بالاست.
نازنین جان شوهر منم از اول میگفت یک سال دیگه یا چند ماه دیگه تا الان که کلا منصرف شده، نه پیش مشاور نرفتم ولی من توی تاپیک های قبلیم نوشته بودم که مقداری شوهرم رو کنترل میکنم شاید علتش این باشه آخه یک وقت توی حرفهاش به من گفت اگه بچه دار بشیم تو فشارتو روی من بیشتر میکنی. نازنین جان شما چندسالته؟؟ چند ساله ازدواج کردید؟؟
نازنین جان ما طبیعی جلوگیری میکنیم ولی به قول مامانم میگه تعجبم چطور تا حالا ناخواسته باردار نشدی، آخه خیلی ها ناخواسته باردار میشن ولی ما نشدیم. بعضی از دوستام به من میگن که بدون اینکه به شوهرم بگم خودم اقدام به بارداری کنم ولی نمیدونم درسته یا نه؟ چون دوست دارم دوطرفه باشه. ولی خودم حدس میزنم شوهرم از اون آدمهایی نیست که اگه بفهمه من باردارم بگه باید سقط کنی. ولی درست و غلطشو نمیدونم.
ساناز عزيز!
به نظر منم يه مدتي جلوگيري نكن ببين چي ميشه؟
آخه اون خودش جلوگیری میکنه ، مگه اینکه من الکی بگم قرص میخورم ولی نخورم. شما دید کسی رو که شوهرش نخواسته و اون خانم اقدام به این کار کرده ؟ میخوام ببینم بعدا دچار مشکل نشدن؟
دوستان عزیز
کمی پوشیده تر در مورد مسائل زناشویی صحبت کنبد..چرا که در همه سنین به این سایت سر میزنن.
ساناز عزیز به هیچ عنواااااااااااان بدون رضایت شوهرت اقدام به این کار نکن.
حدس شما معیار درستی برای اقدام این کار نیست
اومدیم و گفت باید سقط کنی....اون موقع مشکلاتت میشه 100 برابر.
چرا توکل به خدا نمیکنید؟
هم شما و هم خوش خبر و هم نازنین جان به خدا توکل کنید
اگر خدا بخواد یک لحظه این اتفاق میفته و شما به ارزوتون میرسید.
این همه دعا داریم جهت بچه دار شدن.
http://www.hamdardi.net/thread-21309.html
لينك بالا مربوط به يه تاپيك كه بدون اينكه با شوهرش هماهنگ كنه حامله شده بهش يه سري بزن اميدوارم كمت كنه!:323:
عزیزم گفتی که با همسرت مشکلاتی دارین و همسرت گفته تا این مشکلات بینمون باشه بچه دار نمیشیم.مگه مشکلتون چیه؟بهتر نیست اول اون مشکلات رو حل کنی؟
یک چیز دیگه اینکه چرا به همسرت گفتی اگه بچه نمی خوای طلاقم بده؟این طوری که خرابترش کردی.این طوری به همسرت فهموندی که من تورو به خاطر بچه می خوام .اگه بچه نباشه پس طلاقم بده .این حرف اشتباهیه .بهتره به همسرت نشون بدی که اگه بچه هم نباشه من تورو می خوام .تا خیالش از این بابت راحت بشه.چون در کل با اومدن بچه ناخودآگاه بیشتر حواس مادر به بچشه و کمتر حواسش به همسرشه و این باعث دلخوری مردها میشه .شما هنوز بچه نیومده داری به همسرت می گی اگه بچه نمی خوای من رو طلاق بده.
به نظرم اصلا بدون موافقت همسرت بچهدار نشو .چون بعدا مشکلات بیشتر میشه.از حرفای دلخوری و ناراحتی های همسرت که بگذری 2 روز دیگه برای بچت هر مشکلی پیش بیاد فقط به تو واگذارش میکنه و میگه من که بچه نمی خواستم و اون طوری خیلی اذیت میشی چون بیشتر مسولیت بچه به عهده خودت میشه
دوست عزیزم اول اینکه یه مدتی هیچی نگو تا اوضاع آروم تر بشه.
بعدش سعی کن به همسرت بیشتر محبت کنی و این حرفها که یا بچه یا طلاق رو نزن :163:
آخه این دیگه چه حرفهاییه؟!
در این مدت سعی کن کمتر دعوا کنید و هر وقت دعواتون شد بیشتر شما کوتاه بیاین و این بهونه رو از همسرتون بگیرین که به خاطر دعواها بچه دار نمیشیم.
احتمالا ایشون که چنین تغییر مثبتی رو در شما ببینه خودشون به شما پیشنهاد بچه دارشدن میدن :43:
اما یه احتمالی هم داره که شما تمام این کارها رو بکنی اما ایشون واکنشی نشون نده!
در این مورد دست نگه دار و دوباره شروع نکن به گفتن اینکه من بچه میخوام و اینا ...
کلا در تمام مدت باید از گفتن جمله ی من بچه میخوام پرهیز کنی :160:
بعد از اون آروم آروم شروع کن براش فانتزی سازی کن در مورد بچه دارشدن!
می دونی چیه؟
سارابانو تو این چیزا استاد هستن:72:
اما حالا منم دست پاشکسته یه ذهنیتی بهت میدم:
ببین به جای مستقیم گفتن و دعوا راه انداختن مثلا یک عروسک دختر زیبا بخر و شبا پیش خودتون بخوابونش! براش اسم انتخاب کن و با اون اسم صداش کن بوسش کن :43:
سر سفره ی غذا مثلا به اون عروسکه صبحانه بده و بگو این دخترمه و به شوخی بگو :
چون شما و من میخواهیم به زودی بچه دار بشیم ایشالا دارم خودم رو برای بچه داری آماده میکنم و ...:311:
شاید اولش اثر نکنه اما اگر با دقت و خلاقیت انجامش بدی اثر میکنه بازم از فرشته ی مهربان جون و سارابانو و خانم سیسیلی بخواه بیشتر در این مورد بهت بگن چون من دقیق یادم نیست.
البته بپا تو فانتزی سازی اغراق نکنی که یهو شوهرت بگه دیدی زنم دیوونه شد رفت (دور از جون شما) و طلاقت بده! :D
ممنون از راهنمایی های شما دوستان خوبم. چشم این کاررا رو میکنم ، من خودمم فکر میکنم اگه یه بچه اطراف ما بود و شوهرم زیاد اونو میدید شاید به بچه دار شدن علاقمند میشد ولی متاسفانه ما در فامیل و اطرافمون بچه کوچک نداریم ولی از سارا بانو و دیگر دوستان میخوام در مورد فانتزی سازی در مورد بچه برام توضیح بدین.:310:
واقعا ازکارای شوهرم موندم ، میگه بیا گربه بخریم که حوصلون سر نره، بهش میگم گربه خرجش فکر کنم زیاد تر از بچه است و دردسرش بیشتر. ولی میگه خوبه سرگرمیه. به نظر شما این آدم عقلش سالمه؟؟
ساناز جان سلام
الان داشتم پستی رو که برای دریا داده بودی میخوندم.
راستش به همسرت حق میدم به خاطر یکسری مشکلات حاضر به بچه دارشدن نباشه
مثلا اینکه چون لباس شیک میپوشه شما باهاش دعوا میکنی...
اینکه میگی شوهرم از حرفها و توهینهای من داغون میشه
ساناز جان به نظرم برای بچه دار شدن عجله نکن.
به فکر رفع موانع و تقویت خودت باش
موفق باشی