RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
کجا فرار کنی.:324: با این همه گرگ که منتظرن تودامشون بیوفتی.
فکر میکنی فرار کنی آزاد میشی .نخیر تازه بدبختیات شروع میشه.:305:
کجا بخوابی .زیره پل عابر؟ که هرکسی از کنارت رد میشه یه سکه بندازه کنارت.
بری باپسرهای گرگ نما رفاقت کنی تابهت جای خواب بدن. میدونی چه بلای به سرت میاد.
بخاطره یه کف دست نون باید دست تو به ناکس دراز کنی.
الان هوا خوبه زده به سرت فرار کنی. زمستو ن استخوانات میترکه از سرما.
صبر کن دوست عزیز راه کارهای که دوستان میگن رو خوب گوش کن وبهشون عمل کن.
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط کبوتر
کجا فرار کنی.:324: با این همه گرگ که منتظرن تودامشون بیوفتی.
فکر میکنی فرار کنی آزاد میشی .نخیر تازه بدبختیات شروع میشه.:305:
کجا بخوابی .زیره پل عابر؟ که هرکسی از کنارت رد میشه یه سکه بندازه کنارت.
بری باپسرهای گرگ نما رفاقت کنی تابهت جای خواب بدن. میدونی چه بلای به سرت میاد.
بخاطره یه کف دست نون باید دست تو به ناکس دراز کنی.
الان هوا خوبه زده به سرت فرار کنی. زمستو ن استخوانات میترکه از سرما.
صبر کن دوست عزیز راه کارهای که دوستان میگن رو خوب گوش کن وبهشون عمل کن.
میدنم راه درستی نیست ااما حس بدی دارم
نمیخوام اینجا باشم
از خدا میخوام منو بکشه کفر میگم اما نمیدونم چرا نمیمیرم
میترسم بکشمش
چند بار خواستم خفش کنم تو خواب
وقتی عصبانی میشه همه وسایلم خراب میکنم خودمو میزنم
اما من نمیخوام دیگه
دلم ارامش میخواد
نمیخوام همه بگن فلانی زود جوشه
همه میگن کوتاه بیا اما من دوسش ندارممم دلم میخواد بمیره چجوری کوتاه بیام اخه؟؟؟
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 2222
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid- zendegi
20 سالمه. از زندگیم ناراختم در ظاهر خیلی موفقم همه مسگن چه خوشبختم اما میخوام بیام خونه افسرده میشم و همش باهام دعوا میکنه و کتک کاری
البته منم توهین میکنم اما هیچ خاطره خوبی ازش ندارم از همشون متنفرممممم
چندین بار خواستم فرار کنم اما نشد .
من دیگه بزرگ شدم تا کی باید کتک بخورم؟؟؟
خودم میدونم بد دهنی میکنم اما خشونت زیاد دیدم روی رفتارم کنترل ندارم .زود عصبی میشم
وزنم کم شده . صورتم پیر شده انگار افسردم
حتی صداش منو عصبی میکنه
نازنين ببين عزيزم
اين شخص كيه كه همش در موردش حرف ميزني
پدر؟
مادر؟
برادر؟
خواهر؟
يا از نوع ناپدري و نامادري و ....
چون گفتي مجردي....
عزيز من چيزي از خودت نميگي كه بشه راهنماييت كرد.
ببين اگه نمي ×واي در مورد اون سوم شخص چيزي بگي، ما فقط يكسري اطلاعت از خودت داريم؛
اينكه زود عصباني ميشي و جوش ميآري
خيلي وارد بحث و جدل با اون شخص ميشي
و خيلي خودت را درگير و متمركز كارها و رفتارهاي اون كردي
خوب عزيز من بيا و در مورد اين سه رفتارت كمي مطالعه كن
نحوه مقابله با عصبانيتت را ياد بگير (مقالات و تاپيكهاي زيادي توي اين تالار وجود داره كه ميتونه بهت كمك كنه)
تا مدتي اون شخص را به حال خودش بگذار
وارد بحث نشو
به درس و دانشگاهت برس (امتياز خيلي بزرگيه ازش به راحتي نگذر)
سعي كن اگر مي توني كار خوب پيدا كني حتي شده موقت تا كمي از تمركزت را از اون شخص برداري
يكسري از مشاجراتت را هم براي ما بنويس تا بشه بهتر كمكت كرد.
موفق باشي عزيزم
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
نازنین عزیزن با فرار که کار درست نمیشه تازه بدتر از قبل هم میشه خوبه خودت هم میدونی
دوست خوبم((omid- zendegi )) پرسید ازتون اون شخصی که ازش خرف میزنید کیه
کیه که شمارو کتک میزنه همش باهاتون دعوا میکنه؟
یکم منطقی فکر کن نازنین جان
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
در مورد هر چی که بگین ما دعوا داریم .احساس میکنم اگه بگم کیه میفهمه اونجوری اوضاع بدتر میشه . بارها اومدم اینجا نوشتم اما پاک کردم اخه فقط افراد نزدیک میدونن من این مشکلو دارم
سعی کردم برم سر کار اما نشد 1 ماهی رفتم اما خودم امودم بیرون اخه با این که شب میومدم بازم از من توقع داشت
بین من و خواهرم فرق میزاره منو دوس نداره
همه چیزو از من دریغ میکنه
بارها بیرونم کرده میگه ج.ابشو میدم
دست خودم نیس
دلم میخواد تا حرف میزنه که سرزنشم کنه بکشمش
روزی 10 15 بار دعوا داریم
از شیر اب دستشویی منترل تلوزیون نور اتاق و ....
جوری که من تا جایی که ممکنه دیگه تو خونه نمیمونم
وقتی میرم بیرون زنگ میزنه که بیام و ....
همش بهم حمله میکنه توقع داره که اوم منو بزنه . من شاگرد اول باشم و تو خونه مثل کلفت باشم و هرگز پول نخوام و ....
هی میگه شوهر کن برو به من چه
میگه قرص بخور. خودتو بکش
بعضی وقتا هم خوبه اما خیلی کم
باهاش قهر میکنم حرف نمیزنم میاد معذرت میخواد اما باز روز از نو .....
اون هم به ظاهر نمونست و خوبه همه میگن وای چه .... باحال و امروزی داری
اما نمیدونن که عجب موجودیه
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
بعد از 15 پست ما نفهمیدیم که نازنین 222 راجع به چه کسی صحبت میکنن.
نازنین جون عزیزم جواب بده چه کسی کتک میزنه و ....
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 2222
madaram
عزیزم اینجا نباید به انگلیسی جواب بدی چون خلاف مقرراته.
از این به بعد هم تمام جوابات به فارسی باشه
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
نازنين
مگه اين سايت را اطرافيان و اون شخص ميشناسه و آدرس اون را داره كه بياد و بفهمه
به فرض هم كه داشته باشه
شما چيز بدي نميگيد
داريد از مشكلاتتون صحبت ميكنيد و دردل مي كنيد. اگر اينها را بشنوه شايد تغيير رويه بده.
هر چند من احساس ميكنم شما كمي با يادگيري رفتارهاي صحيح اين مشكلات را به حداقل ميرسوني و اون را هم وادار به تغيير ميكني.
نازنين
تعداد پستهاي تاپيكت همينطور داره بالا ميره و ممكنه كه قفل بشه بدون اينكه بتوني نتيجه بگيري و مشكلت را حل كني.
نمي خواد مشخصات و آدرس واضحي بدي ولي مسائلت را طوري عنوان كن كه بگيم مثلاً كجا حق با تود و كجاها اشتباه كردي
بعد بهت بگيم كه بايد چكار كني
اما اگر همنطور ناقص صحبت كني متاسفانه كمك زيادي نميشه كرد و فقط همه ميگين
نازنين هيچوقت كار غيرعاقلانه و اشتباه نكن كه نتايج بسيار بد به دنبال داره
[b][font=Arial][size=x-large]
كه مطمئناً خودت هم اينو ميدوني و الا برنميگشتي خونه و به اين تالار پناه نميآوردي تا كمك بگيري و مشكلت را حل كني
خوب حالا واضح مشكلت را بيان كن
RE: دلم میخواد از خونه فرار کنم
مشکلم اینه که:
من خودمو با بقیه که مقایسه میکنم میبینم خیلی هم خوبم و تواناییام زیاده . اما از وقتی یادمه باهاش مشکل داشتم
هیچوقت بغلم نمیکنه بوسم نمیکنه. همیشه میگه کاش فلانی دخترم بود
من سعی کردم نظرشو جلب کنم (تمیز کردن خونه . غذا و کم خواهیی.. ) اما انگار فکر کرده چون کتکم میزنه من رام شدم نمیفهمه که من دارم سعی میکنم عوض بشم .
من الان ایتقدر هر لحظه تو خونمون تنش هست که دیگه فراری شدم
با خواهرو برادرامم اینجوری تو زندگی هم دخالت میکنه اما چون من فقط پیششم با من تلافی میکنه
به همه محبت میکنه و میگن وای چه زن خوبیه
نمیگم من مقصر نیستم اما دعواها از اونجا شروع میشه که من میگم باهام حرف نزن بحث نکن بدتر جیغ و داد میکنه و .....
منم خیلی این سالهل تحمل کرددم اوایل گوشه گیر و منزوی بودم اما دیگه الان میرم تو خیابون و خونه دوستام تا نبینمش
چند بار سعی کردم خودمو از بین ببرم اما نشد