RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tomcat
دارم فکر میکنم شاید اگه تحصیلات و تیپ زیبایی داشتم هیچ وقت این رفتار رو با من نمیکردن
این طرز فکر را باید اصلاح کنید، شما ارزشمند و با شایستگی هستید ، اتفاقی رو که افتاده به فال نیک بگیرید و در جهت مثبت ازش بهره برداری کنید
ارزش انسانها به تحصیلات و دارایی ها و زیبایی ظاهرشون نیست ، هرچند این موارد بی اهمیت نمی باشند و هم کفو بودن را شامل می شود
اما رفتار و منش ما هست که ارزش وجودی ما را معنا می کند
بهترین همسر برای ما ، کسی است که ما را به خاطر وجودخودمان بخواهد ، و این خودمان، یعنی شخصیتی که ما با زحمت و تلاش می سازیمش
شایدم بهتر باشه برم دنبال یه مدرک دانشگاهی بعد ازدواج کنم بابت همین مسئله تحصیل از خیلی ها جواب نه شنیدم
خوشبختانه شما جوان هستید و پر از انرژی
چرا که نه ، می توانید برای ادامه تحصیل اقدام کنید ، البنه با این دیدگاه که برای بالا بردن آگاهی تون اقدام به تحصیل می کنید نه برای گرفتن زن!
می دانید چرا؟
چون اگر با دیدگاه بدست آوردن تحصیل جهت گرفتن زن ، مشغول به تحصیل شوید
دوران تحصیلتون بسیار ملال آور میشه و چنانچه بعد از اتمام تحصیلات با جواب منفی مواجه شوید ، بسیار سرخورده می شوید مگر اینکه از همین امروز روی عزت نفستون کار کنید
بنابراین
یکم) روی عزت نفس خودتون بیش تر از قبل کار کنید تا این فکر که عدم داشتن تحصیلات ، مشکل شخصیتی برای شماست در ذهنتون تعدیل بشه ( ما تحصیلات بدست می آوریم که اولا با داشتن تحصیلات و تخصص موقعیت های بهتر و فرصت های زیادی در جهت کار و درآمد در زندگی داشته باشیم و ثانیا آگاهی و دانش خودمون را بالا ببریم ) لذا وقتی شما کار خوب و درآمد کافی دارید می بایست هدف از داشتن تحصیلات برای خودتون کاملا مشخص و روشن بشود
دوم) مدتی هم زمان بدهید ( مثلا دوماه )، و اجازه بدهید مرور زمان بخشی از مشکلات را حل کند
اگر آن خانواده چراغ سبز نشان داند ، و چنانچه شما همچنان خواستار آن دختر خانوم بودید با حفظ عزت نفستون ، با دید مثبت استقبال کرده و ادامه دهید ، منتها خطوط اصلی زندگیتون را مشخص کنید ، و به آنها پایدار بمانید ، ببینید شما بسیار صادقانه و بی ریا برای ازدواج اقدام کرده اید ، اما رفتار آن خانواده( ابتدا پذیرفتن شما با همین شرایط فعلی ، و بعد تغییر موضع دادن و عنوان اینکه شما بیسواد هستید و اهمیت دادن به حرف دیگران ) نشان دهنده آن هست که این خانواده از استقلال نظر برای خود برخوردار نبوده و چه بسا در طول زندگی مشترک این مشکل به عنواین مختلف حتما دردسرساز خواهد شد -- دقت کنید که این دختر خانوم نیز تصمیماتش بر اساس حرف دیگران و با تغییر موضع پدر خانواده تغییر می کند )
سوم) چنانچه مدت زمان در نظر گرفته شده طی شد و اقدامی از سوی آن خانواده جهت ادامه برقرار نشد ، مسلم بدانید که جواب آن خانوده منفی است و اصرار بیشتر شما ، شرایط و تحمل را برای شما سخت تر خواهد کرد
چهارم) دوران نامزدی ( شش ماه تا یکسال) ، دوران شناخت هست ... حرف یک عمر زندگی است .به همین خاطر توصیه می شود در این دوران احساسات را دخیل نکنید تا بتوانید با اگاهی و بررسی همه مزایا و معایب تصمیم نهایی و سرنوشت ساز را برای خودتون بگیرید.
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tomcat
دارم فکر میکنم شاید اگه تحصیلات و تیپ زیبایی داشتم هیچ وقت این رفتار رو با من نمیکردن
این طرز فکر را باید اصلاح کنید، شما ارزشمند و با شایستگی هستید ، اتفاقی رو که افتاده به فال نیک بگیرید و در جهت مثبت ازش بهره برداری کنید
ارزش انسانها به تحصیلات و دارایی ها و زیبایی ظاهرشون نیست ، هرچند این موارد بی اهمیت نمی باشند و هم کفو بودن را شامل می شود
اما رفتار و منش ما هست که ارزش وجودی ما را معنا می کند
بهترین همسر برای ما ، کسی است که ما را به خاطر وجودخودمان بخواهد ، و این خودمان، یعنی شخصیتی که ما با زحمت و تلاش می سازیمش
شایدم بهتر باشه برم دنبال یه مدرک دانشگاهی بعد ازدواج کنم بابت همین مسئله تحصیل از خیلی ها جواب نه شنیدم
خوشبختانه شما جوان هستید و پر از انرژی
چرا که نه ، می توانید برای ادامه تحصیل اقدام کنید ، البنه با این دیدگاه که برای بالا بردن آگاهی تون اقدام به تحصیل می کنید نه برای گرفتن زن!
می دانید چرا؟
چون اگر با دیدگاه بدست آوردن تحصیل جهت گرفتن زن ، مشغول به تحصیل شوید
دوران تحصیلتون بسیار ملال آور میشه و چنانچه بعد از اتمام تحصیلات با جواب منفی مواجه شوید ، بسیار سرخورده می شوید مگر اینکه از همین امروز روی عزت نفستون کار کنید
بنابراین
یکم) روی عزت نفس خودتون بیش تر از قبل کار کنید تا این فکر که عدم داشتن تحصیلات ، مشکل شخصیتی برای شماست در ذهنتون تعدیل بشه ( ما تحصیلات بدست می آوریم که اولا با داشتن تحصیلات و تخصص موقعیت های بهتر و فرصت های زیادی در جهت کار و درآمد در زندگی داشته باشیم و ثانیا آگاهی و دانش خودمون را بالا ببریم ) لذا وقتی شما کار خوب و درآمد کافی دارید می بایست هدف از داشتن تحصیلات برای خودتون کاملا مشخص و روشن بشود
دوم) مدتی هم زمان بدهید ( مثلا دوماه )، و اجازه بدهید مرور زمان بخشی از مشکلات را حل کند
اگر آن خانواده چراغ سبز نشان داند ، و چنانچه شما همچنان خواستار آن دختر خانوم بودید با حفظ عزت نفستون ، با دید مثبت استقبال کرده و ادامه دهید ، منتها خطوط اصلی زندگیتون را مشخص کنید ، و به آنها پایدار بمانید ، ببینید شما بسیار صادقانه و بی ریا برای ازدواج اقدام کرده اید ، اما رفتار آن خانواده( ابتدا پذیرفتن شما با همین شرایط فعلی ، و بعد تغییر موضع دادن و عنوان اینکه شما بیسواد هستید و اهمیت دادن به حرف دیگران ) نشان دهنده آن هست که این خانواده از استقلال نظر برای خود برخوردار نبوده و چه بسا در طول زندگی مشترک این مشکل به عنواین مختلف حتما دردسرساز خواهد شد -- دقت کنید که این دختر خانوم نیز تصمیماتش بر اساس حرف دیگران و با تغییر موضع پدر خانواده تغییر می کند )
سوم) چنانچه مدت زمان در نظر گرفته شده طی شد و اقدامی از سوی آن خانواده جهت ادامه برقرار نشد ، مسلم بدانید که جواب آن خانوده منفی است و اصرار بیشتر شما ، شرایط و تحمل را برای شما سخت تر خواهد کرد
چهارم) دوران نامزدی ( شش ماه تا یکسال) ، دوران شناخت هست ... حرف یک عمر زندگی است .به همین خاطر توصیه می شود در این دوران احساسات را دخیل نکنید تا بتوانید با اگاهی و بررسی همه مزایا و معایب تصمیم نهایی و سرنوشت ساز را برای خودتون بگیرید.
در مورد گزینه دوم بیشتر توضیح بدید یعنی من خودم جلو برم و باز هم پیشنهاد بدم که برگردیم یا اینکه منتظر باشم که اونها بگن که برگرد
یعنی غرور اونها اجازه اینکار رو بهشان خواهد داد
بعد اگه که قرار باشه که بعد از 2 ماه خودم به اونها پیشنهادم رو بدم باید به خود دختر خانم به صورت غیر مستقیم(آخه از خانواده مذهبیه و اجازه نمیده که من به صورت مستقیم با اون صحبت کنم) یعنی از طریق دوستش بهش برسونم یا از طریق خانواده دختر خانم پیشنهادم رو بدم
لطفا راهنماییم کنید
بابا یکی جواب مارو بده
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tomcat
من پسری هستم 27 ساله دارای یک منزل و یک مغازه که به نام خودم هست تحصلاتم هم دیپلم هستم و دانشگاه هم قبول شدم ولی دیدم که بازار بهتر میتونم موفق باشم که همه اینها رو هم در جلسه خواستگاری گفته بودم
من یک چیزی که طی دوران نامزی متوجه شدم این بود که پدر دختر خانم با این وصلت مخالف و مادر و خود دختر خانم موافق بودن
علت مخالفت اولیه پدر و موافقت دختر و مادر را متوجه نشدید؟ اگر پدر مخالف بود و شما هم متوجه شدید چرا پی گیر نشدید و جدی نگرفتید؟
وقتی قرار شد خرید کنیم پدر ایشان خریدی بیشتر از اون چیزی رو گفتن که ما در خواستگاری توافق کرده بودیم یعنی حرف خودشون رو عوض کردن یه چیزی تقریبا دوبرار قرارمون قبلیمون
پدر زیر حرف و قول خودش زد. دلیل خوبی برای قابل اعتماد نبودن این خانواده است. چرا ناراحتید؟
خلاصه جرو بحث ما شروع شد و کا به جاهای باریک و خلاصه قهر کردن دختر ایشان شد وقتی من به اتفاق پدرم خواستیم برای حل موضوع به خانه ایشان بریم پدر ایشان زنگ زدن و گفتن که پدرم نیاید و خودم تنها برم
چرا قبول کردید؟ اگر قرار است خانواده ها صحبت کنند شما هم باید با خانواده می رفتید و قبول نمی کردید.
در اونجا چیزهایی شنیدم که مغزم سوت کشد اول دختره بود که میگفت به نظرم ما با هم تفاهم نداریم اگه العان به هم بزنیم بهتره که بعداز عقد بهم بزنیم (اصلا 180 درجه قبل صحبت میکرد چون واقعا من رو دوست داشت و عاشقم بود و من هم همین طور) که من در جواب گفتم که ما 1 ماه بیشتر باهم صحبت نکردیم یکمی زوده که قضاوت کنیم و بهتره که بازم بیشتر روی این موضوع فکر کنی.
خب وقتی دختر اعلام نارضایتی کرده و جوابش منفی بوده چه اصراری به ادامه دارید؟
بعد پدرش بود که میگفت خانواده خودم میگن دختر تو دادی به یه کاسب بیسواد
پدرشون خیلی راحت به شما توهین کردند و کلا پدر با شخصیت و عاقلی به نظر نمی رسند. اگر مخالف نامزدی دخترشان بودند چرا قبول کردند؟ بعد هم که خرید را دو برابر کردند و حالا هم که به شما از قول فامیلشان می گویند بی سواد. اگر در تصمیمش شک دارد و تحت تاثیر حرف فامیل است، بی خود خودت را گرفتارشان نکن. این که پدر است و سنی ازش گذشته اینجوری است، دختر و مادر ؟؟؟
وقتی این صحبت ها شد و حرف ها رد و بدل شد پدر ایشان گفتن که تا 1 ماه دیگه باز هم صحبت کنیم که اگه به تفاهم رسیدیم اونوقت عقد کنیم که البته ایشان باز هم حرف بیشتر از دوبرار شدن خرید رو پیش کشیدن و گفتن باید حتما انجام بدین.
وقتی من آمدم خانه و مشورت با چند نفر از بزرگان و مشاور هم چند جلسه رفتم به این نتیجه رسیدم که بهتره وصلت نشه
خب بزرگان و مشاور هم که گفتند بهتر منتفی بشه.
العان این 1 ماهه که بهم زدم بد جوری دارم عذاب وجدان میکشم که کارم درست بوده یا نه
تورو خدا بگید کارم درست بوده یا نه و کجای کارم اشتباه بوده
عذاب وجدان داری که حقی از دختر خانم و خانواده اش ضایع شده؟ به نظر من خیر. عذاب وجدان شما اشتباه است. شما که کار اشتباهی نکردید.
اما اگر ناراحت هستید که نامزدیتان به هم خورده، باید بگویم که فقط یک ماه و برای آشنایی بوده که متاسفانه شما زوج مناسبی برای هم نبودید و تمام شد. این که ناراحتی ندارد. خوب بود عقد می کردید و بعد عروسی با هزار دردسر و دادگاه و مهریه و ... مکافات جدا می شدید؟ الان فهمیدید مناسب هم نیستید و انشالله همسر مناسب خودتان را پیدا می کنید.
پرسیدید که چون دانشگاه نرفتم با من این برخورد را کردند؟ شاید دلیل آنها این باشد، اما شما نباید اعتماد به نفستان را از دست بدهید یا در تصمیمتان شک کنید. شما تشخیص دادید که بازار کار برایتان از دانشگاه مفیدتر است. الحمدلله که از نظر مالی هم از خیلی از دانشگاه رفته ها جلوتر هستید.
الان توی هر روستایی هم یک شعبه از دانشگاه .... هست. هر کس را که می بینی یا دانشگاه درس می دهد یا دانشگاه درس می خواند. سرعت رشدش از قارچ هم بیشتره.
3-4 سال بعد از ظهرها دو روز در هفته تفریحی بری کلاس لیسانس می گیری.
مهم مدرک نیست، مهم تاثیر این آموزشها بر دانش، نگرش و رفتار شماست.
با این تعاریفی که شما از اون خانواده کردید فکر می کنم مایل به هم خوردن نامزدی نیستند فقط خواستند سخت گیری کنند و توقعشان را ببرند بالا. اما من بودم بخاطر بدقولی و بی تربیتی و دهن بینی شان اصلا دیگه نزدیک نمی رفتم.
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
دوست عزیز
یعنی شما این همه بی ثباتی در نظر پدر و خود این خانم رو می تونید نادیده بگیرید؟فکر نمی کنید اینا همش یک نشانه بوده تا دقت بیشتری در تصمیم گیریتون داشته باشین؟باید دنبال کسی باشین که شما رو همینطور که هستین بخواد با تمام خوبیها و بدیها.
هیچ کسی به خاطر اینکه صرفا بخواد بقیه رو راضی کنه در تحصیل موفق نمیشه،اینکار با توجه به شغلی که برای خودتون انتخاب کردین فقط وقت شما رو تلف میکنه.جوری باشین که خودتون به خودتون افتخار کنین نه اینکه به چیزی تبدیل بشین که یک عده از شما خوششون بیاد!
خانواده ی ایشون باید نگران باشن که اسم کسی روی دخترشونه و حالا بر خلاف نظر قبلیشون دارن عمل می کنن و همه چیز رو بهم می زنن شما که در این ماجرا مقصر نبودین که بخواین عذاب وجدان داشته باشین،با توجه به اینکه من صیغه به این شکل رو شخصا بر خلاف تعالیم قران می دونم،اما در این دوره زمونه خوشبختانه جامعه نگاه سنتی به این مقوله ی به اصطلاح اسم گذاشتن روی کسی نداره پس عذاب وجدان شما کاملا بی دلیله.
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
به نظر من علت مخالفت پدر ایشان این بود که ما به نظر ایشان سر مهریه زیاد چانه زدیم و از 700 سکه به 200 سکه کاهش دادیم که به نظرم زیاد تو ذوقش خورده بود و سر مهریه صیغ هم بازم ناراحت شده بودن چون پدر ایشان 1 سکه برای مهریه صیغه اعلام کردن کهپدرم من گفتن یک ربع سکه(که به نظر خودم هم نیازی نبود که سکه مهریه رو هم کم میکردیم). و فکر کنم که ایشان با مبلغ برای خرید مخالف بود. و من وقتی پی بردم که مار از کار گذشته بود البته قبول دارم من اینجا یکمی کوتاهی کردم شاید اگر پیگیر ماجرا بودم هیچ وقت کار به جاهای باریک کشیده نمیشد و همون دختر بارها گفت بیا موضوع رو حل کن و من به جای این کار با اونها لج کردم و به دختر خانم گفتم که خود پدرت کار رو خراب کرده و خودش هم درستش کنه که اشتباه بزرگ من اینجا بود و باعث شد که دختره فکر کنه من باباش رو تحویل نمیگرم (البته همه اینا نحلیل منه شاید اصلا درست نباشه و این خانواده خواستن با اینکار من رو جواب کنن در واقع بهانه گیری کردن)
بابت اینکه چرا خودم تنها رفتم چون ایشان میگفتن من نمیتانم جلوی پدرم صحبت کنم در واقع پدر دختر خانم روشون نمیشد بنابراین گفتن که بدون پدرم برم (البته توی اون جلسه پدر ایشان گفتن که چرا مسائل رو خودت بدون حضور کسی دیگه و به تنهایی حل نمیکنی و کسانی دیگر رو وساطت میکنی که البته چون من توی این مسائل خصوصا مادی زیاد تجربه نداشتم به خاطر همین سعی میکردم با حضور پدرم حل کنم ک این برای اونها قابل تحمل نبود)
به نظرم دختره تحت فشار خانوادش این صحبت رو کرده بود شایدم واقعا خودش به این نتیجه رسیده بود
والله عقل من هم همین رو میگه و نباید دیگه ادامه بدم ولی نمیدانم با احساسم و دلم چه کار کنم؟ دلم به حال اون دختره هم میسوزه
البته نمیدونم شاید علت این همه اسرار من و دل سوزی ها و عذاب وجدانم به خاطر این باشه که تا حالا با هیچ جنس مخالفی ارتباط نداشتم و به خاطر همین که حالم اینطور خرابه
نمیدانم ...
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
tomcat گرامی
به تالار همدردی خوش آمدید
با توجه به اینکه مشاوره رفته و راهنمایی گرفته اید ، و با توجه به گفته های شما و اینکه آنها منصرف شده و عقب نشینی کرده اند ، و بدقولی ها .
بهتره از این موضوع کاملاً صرف نظر کنید ، و منتظر نباشید و بعد از مدتی ترمیم عاطفی و احساسی پی گیر کیس های دیگر باشید .
هرگز در دوران نامزدی که هدف شناخت هست وارد فاز احساسات نشوید .
پا ورقی
======
عنوان تاپیک شما کلی و مبهم است لطفاً عنوانی متناسب با مسئله خود را در پست بعد ارسال کنید تا جایگزین کنیم .
.
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
عذاب وجدان بعد از بهم خوردن نامزدی
این عنوان خوبه
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
salam bebin doste man man ham hodode 6 mahe pish rabetam ro ba namzadam be ham zadam mikham az negahe ye dokhtar begam ke in majara kheili sakht bod vali kam kam man ham paziroftam ke bedarde ham nemikhordim pishnahadam in e ke zaman bede
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
ببینید العان چند روزه که من سعی میکنم بهش فکر نکنم ولی باز دارم بدتر میشم حتی مسافرت هم رفتم ولی از قبل بدتر شدم و نمیتونم از یادم پاکش کنم یا حداقل کمتر یادش کنم ولی میبینم که باز نمیشه
RE: خواهش میکنم شما بگید کارم درست بود یا اشتباه دارم دیوانه میشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pinash
salam bebin doste man man ham hodode 6 mahe pish rabetam ro ba namzadam be ham zadam mikham az negahe ye dokhtar begam ke in majara kheili sakht bod vali kam kam man ham paziroftam ke bedarde ham nemikhordim pishnahadam in e ke zaman bede
تایپ غیر فارسی بر خلاف قوانین تالار است. لطفا ازین به بعد پستهای خود را به فارسی بفرستید