نمایش نسخه قابل چاپ
راستش من هم مي خواستم پاسخ بدم اما چون مشاهده كردم از 13 آذر 1386 تا الان جناب intelligentsias
به تاپيكشون سر نزدن و اين پست يه پست قديمي هست ، ديگه منصرف شدم اما اميدوارم تا الان مشكلشون حل شده باشه و يا اينكه زندگي جديدي رو شروع كرده باشن به هر حال اميدوارم همه دوستان هميشه خوشبخت و شادكام باشن . و از جناب kasra61 هم به خاطر پاسخشون هر چند احتمالا دير شده باشه ولي سپاسگزاري ميشه
سلام
به نظرم شما به قول آقای کسری یه مدت ازش دور باش و حتی باهاش حرف نزن تا تکلیف خودت رو باخودت معلوم کنی نمی شه که این موضوع را کش داد نه برای شما خوبه و نه برای اون خانم و اگرمتوجه شدین شمارودوست داره و باهات روراسته و نیز شرایطش روهم دارین برای موضوع های جدی تر اقدام کنید...
مقصرخودتون هم هستیدچراکه نباید تااین حدپیش می رفتین ... :305:
حالاهم دیرنشده ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است. البته اگه شما به کشتنش ندین:47:
شیلا عالی بود موفق وشاد باشید
اي بابا من هدفم از پاسخ شماره 11 اين بوده كه اين قضيه مربوط به 9 ماه پيشه و شخصي كه مشكل رو مطرح كرده اند از اون تاريخ به بعد به پستشون سر نزدند حالا اگه دوستان مي خوان بازم پاسخ بدن ايرادي نداره ولي تمركزمون رو بيشتر روي پستهايي بزاريم كه نويسندش منتظر جواب هست خيلي بهتره اينطور نيست ؟!!!!
سلام دوست عزيزم.
به جاي اينکه خودتو درگيره اين مسائل کني چرا خودت نميري و از نزديک با دوستاشآشنا نميشي؟ چرا وقتي ميخواد بره با دوستاش مسافرت همراش نميري يا اينکه اگر دوست نداشته باشي يکم با ديده بازتر با اين مسائل برخورد نميکني؟ شايد اون دختر فکر ميکنه بعد از اين مدتي که خودشو بهت ثابت کرده الان موقع برداشت اعتماده.شايد ميخواد با اين کار ميزانه اعتمادتو بسنجه.من از تجربه خودم واست ميگم.من يک دوست پسر داشتم که دقيقا" شرايطش با تو يکي بود.با اين تفاوت که سن من و اون 1 سال تفاوت داشت.مدت رابطمون 5 سال بود.دقيقا" من با اين آقا سکس داشتم.من يه ختر آزاد بودم.دوستش داشتم.ميخواستم باهاش بمونم.هيچ وقت به جدايي باهاش فکر نميکردم.نه به خاطره اينکه باهاش سکس داشتم.فقط چون بهش علاقه داشتم و فکر ميکردم بهتر از اون نيست.اما اون انقدر بهم فشار آورد که به اين نتيجه رسيدم که بهتره که يک هفته ازش دور باشم.توي اون يک هفته به اين نتيجه رسيدم که بدونش چقدر آرامش دارم.با وجوده اينکه دوستش داشتم و زندگيمو واسش داده بودم(همونطور که خودت گفتي به واسطه دکتر قابله تشخيصه) به اين نتيجه رسيدم که بايد ازش دل بکنم.ناراحتم از اتمامه رابطه اما آرامش به زندگيم برگشته.من دانشجوي فوق ليسانسم و کارمند .خيلي دوست دارم.با همکارام رابطه نزديک دارم.اما شبا از دوريش گريه ميکنم.احساسه کمبودشو به خوبي حس ميکنم.نميتونم يکي رو جايگزينش کنم.اونم پشيمونه اما ديگه نميتونم قبولش کنم.نزار رابطتون به اينجا بکشه.به جايه اينکه اعصابشو خرد کني و اعصابت خرد بشه.به جاي نا مهربوني و تهديد.يارش باش.مطمئن باش يه دختر تا دلبستگي نداشته باشه نميزاره بهش نزديک بشي.توي اين دوره و زمونه يه دختر و پسر ديگه احتياجي نيست واسه نگه داشتن همديگه دست و پا بزنن چون وقتي يکي کم ميشه يکي ديگه پيدا ميشه.پس الکي مغزه خودتو مسموم نکن.گير نده.مهربون و صبور باش.قرار نيست اون مثله تو فکر کنه.روابطه دوستانه همش عشق و هوس نيست.ميتونه صرفا" دوستي باشه.باهاش باش.بهش فرصت بده.يارش باش و همدلش.بزار احساس کنه مورد اعتمادته.اشتباه منو عشقمو تکرار نکن.بهش اعتماد کن.به خدا الان که اينارو واسط مينويسم آرزو ميکردم کاش يه نفر به دوسته من اينارو ميگفت تا درکم کنه.اگر اينجور بود الن پيشه خودم داشتمش و با هم خوش بوديم.هيچکس مثل اون تو زندگيم نمي ياد.هيچ وقت اونو يادم نميره.اميدوارم تصميمه عاقلانه بگيري.
رشته ي تحصيلي اين خانم چيه؟تو بعضي رشته ها مثل معماري ادم مجبوره كه با پسرا هم گروه بشه و اكيپ ميشن اين اصلا به معني رابطه خاصي نيست.برقراري رابطه اونم به اين شكل براي يه دختر به اين اسوني ها نيست حتما به شما علاقه داره اونم تو اين سن به نظر من برقراري اين رابطه سردرگمش كرده فرصت بهش بدين.
intelliegentsias عزيز سلام
مي خوام بدونم اين رابطه نزديك شما از كي بوده و سن اين خانم در اون موقع چقدر بوده
ميخوام سن كمش را در نظر بگيريد شايد متوجه موقعيت خودش نيست ولي خودتون اگه احساس مي كنيد كه به اندازه كافي با او صحبت كرده ايد و او كاملا با درك موضوع باز هم اصرار به ادامه ارتباط خودش به همكلاسيهاش داره ديگه كاري از دست شما بر نمي آد
عزیزم دلت به چی اون خانوم خوشه؟؟؟!!! خودتو گذاشتی سر کار!!