شوهرم به من خیانت کرده بمانم یا طلاق بگیرم؟ (بر سر دوراهی)

با تشکر از پیدا جان:
باید در پاسخ به ایشان بگویم که : اری برادرزاده اش به مدت چهار سال است که با ما زندگی میکند شوهرم اهل رشت است و تمام فامیلش هم ساکن اطراف رشت هستند برادرزاده اش برای کار به تهران امده و با ما زندگی میکند ولی بشکند دستی که نمک ندارد من این همه به او خوبی کردم حال نه تنها اصلا حالی از من نپرسیدند بلکه حتی کلید را هم به من نداد تا بتوانم وارد خانه خودم بشم :302: باز هم حق با شماست کسی که در زندگی دایم کوتاه می امد من بودم و حال که میبینم هیچ ارزشی برای برای او ندارم به اشتباهم پی میبرم که خود کرده را تدبیر نیست و خیلی دیر است در زمینه مشکلم با هر کس که تا حدودی از زندیگم و اخلاقم با خبر است مشورت کردم میگویند اگر جای من بودند با اجرا گذاشتن مهر و... او را می ازردم تا قدر ان زمان و ارامش مرا بداند بعد مگر میشود با شرایط به وجود امده عصبانی و ناراحت نبود مگر با عصبانیت کار درست میشود و مشکلات حل میشود باور بفرمایید چه روزها و شبهایی رااشک نریختم و ناله نکردم بر بخت بد خود لعنت نفرستادم ولی چه میشود کرد تا باد همین بادا بیش از همه برای زمانهایی دلم میسوزد به او عشق ورزیدم و هیچ کوتاهی در حقش نکردم خودش هم این را اعتراف میکند ولی باز به من خیانت کرد و شگفتا که نمیتوانم او را دوست نداشته باشم و از او متنفر شوم.
باتشکر:72:

عزیزم
ازنظر مالی مستقل هستی شما؟
ساکن شهرستان هستید؟
خانواده پدری ازنظر مالی چطور هستن؟
نظر خانوادت چیه گلم؟

با سلام:
با تشکر از دوست گرامی و نازنینم باران جان:
نخیر عزیزم بر خلاف تحصیلات و اصرار هایم برای کار متاسفانه همسرم دوست نداشت خانمش بیرون از منزل کار کند من و همسرم و خانواده پدری ام و حتی تمامی اقوام پدر و مادرم ساکن تهران هستیم وضع مالی خانواده پدریم در حد متوسط است و از من در هر حال حمایت میکنند یک برادر و خواهر دارم که هر دو مجرد و دانشجو هستند مادرم خانه دار است این هم از اعضای خانواده خودم همسرم هم 4 برادر و 2 خواهر دارد و همگی ساکن اطراف رشت هستند و متاهل هستند پدر همسرم فوت کرده و ماردش تجدید فراش کرده است و ارتباط همسرم با خانواده اش کمرنگ است گر چه من خیلی به او اصرار میکردم که روابط و رفت و امد ها را حفظ کند شهریور ماه هم به اتفاق برادر بزرگش که به تهران امده بودند با او صحبت کردیم خانواده ام هم میخواهند زندگیم را در صورت اصلاح شدن همسرم نجات دهند ولی اگر همسرم باز بخواهد به کارهایش ادامه دهد انها راضی به بازگشت من به خانه ای که برایم جز دردسر و تحقیر دارد را نمیخواهند انها با حرف مشاورم مبنی بر یاداوری مسئولیت و تحت فشار گذاشتنش با اجرا گذاشتن مهریه موافقند
با تشکر:72:

خودت چی فکر میکنی؟ سبک سنگین که میکنی به نظرت در مجموع جدایی واست بهتره یا جنگیدن و ادامه زندگی؟

آيا توانستيد با آن خانم صحبت كنيد ؟ همسرتان مي داند شما همچنان به او علاقمنديد؟ شايد بهتر است كه همسرتان متوجه شود با اين برخورد او احتمال اينكه شما را از دست بدهد زياد است!

آخر زمان نزدیک است
:323:

دوست عزیز
شما باید به یک روانشناس مراجعه کنین مشاورها معمولا اشتباهات زیادی در راهنمایهاشون دارن،بستگی به نوع توضیحتون و در جریان قرار گرفتن کامل روانشناس هم هست.یک روانشناس حرفه ایی هیچ وقت نمی گه که چی کار کن و چی کار نکن بکمکت میکنه حودت تصمیم درستی بگیری اگر هر زمان دیدین که مشاوری گفت باید اینکار رو بکنی و تصمیم گیری رو به عهده ی خودتون نگذاشت بدونین که در کارش وارد نیست.

سلام لیلا


بعد از اینکه همسرت بهت گفت آن زن خودکشی کرده بود و...............اقدام به خودکشی کردی . چرا ؟
قبل از اینکه این مسئله را بدانی نیز این اقدام را انجام داده بودی ؟ یا اینکه با علم به اینکه این زن با بهانه ی خودکشی و جلب حس ترحم همسرت خودش رو بهش نزدیک کرده این کار را کردی و....................

در هر حال عملا واکنش همسرت آنگونه که تو انتظار داشتی نبود و نشد . خودت فکر می کنی چرا ؟

سلام دوست عزیز
بخاطر مشکل پیش آمده متاسفم. شما با اون خانم که صحبت کردید در جواب به شما چه گفت؟
چرا دست روی دست گذاشتی و هیچ اقدامی نمیکنی اگر واقعا صیغه نکرده اند یعنی ارتباط نامشروع دارن پس میتونی اونها رو محکوم کنی، باید بری آبروی اون خانم را در منزل و محیط کارش ببری. واقعا چه آدمهای بیخودی پیدا میشن زندگی ها رو بهم میریزن. خدا ازش نگذره.

دوستان خواهشا این دوستمونو تحریک نکنید.
همینطور که میبینید ایشون امید به اصلاح همسرش داره.

ایشون خودش الان به اندازه کافی ناراحت هستن .جو رو منشنج نکنید.به ارامش دعوتشون کنید و بهشون کمک کنید تصمیم درست رو بگیرن