RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
سلام
اگه به چت ادامه بدي دير يا زود شوهرتون همه چيز رو ميفهمه،اونموقه ديگه خيلي دير شده،خيلي...شايد خواست خدا بوده كه بياي اينجا و مشكلت رو عنوان كني تا بلكه زندگيت از پرتگاه خطرناكي كه لبش قرار گرفته نجات پيدا كنه،پس خوشحال باش كه هنوز فرصت داري.ولي بايد از همين الان ثانيه ها رو از دست ندي و دست به كار بشي...
به نظر من هيجان توي زندگيتون از بين رفته بنابراين در مسير ديگه اي داري دنبال اين هيجان ميگردي!
حالا اين وظيفه جفتتون هست كه اين هيجان رو به زندگيتون برگردونيد.قطعا بايد به مشاور مراجعه كني.
حتما لازم نيست كه همه چيز توي زندگي آدم خراب شده باشه تا آدم دچار همچين مشكلاتي بشه،اتفاقا برعكس،اين مشكلي كه گرفتارش شدي ناشي از اينه كه همه چيز زندگيتون آروم و عالي هست!!
راهنمايي هاي كامل رو دوستان انجام دادن.من فقط به عنوان يه پسر ميتونم بهت بگم كه اون آدمايي كه توي چت باهاشون قرار ميذاري انقدر پست و رذل و كثيف هستن كه باورت نميشه!
اي كاش خدا يك لحظه بهت چشم برزخي ميداد،تا از پشت وبكم يه بار چهره واقعيشون رو ببيني! شايد اونوقت از ترس تا عمر داري پشت كامپيوتر نشيني!!!!
.يه لحظه فكر كن...يه خورده همت كن و به خودت برگرد...نميدونم چرا ياد اين شعر(عقاب) افتادم:
اینک افتاده براین لاشه گند / باید از زاغ بیاموزد پند
بوی گندش دل و جان تافته بود / حال بیماری دق یافته بود
دلش از نفرت وبیزاری ریش / گیج شد بست دمی دیده ی خویش
یادش آمدکه برآن اوج سپهر / هست پیروزی و زیبائی ومهر
فرآزادی و فتح و ظفر است / نفس خرم باد سحر است
دیده بگشود بهر سو نگریست / دید گردش اثری زینها نیست
آنچه بود از همه سو خواری بود / وحشت و نفرت و بیزاری بود
بال برهم زدوبرجست از جا / گفت کای یار ببخشای مرا
سالها باش و بدین عیش بناز / تو و مردارتو و عمر دراز
من نیم لایق این مهمانی / گند و مردارتورا ارزانی
گردر اوج فلکم باید مرد / عمر درگند بسر نتوان برد
شهپرشاه هوا اوج گرفت / زاغ را دیده بر او ماند شگفت
سوی بالاشد وبالاترشد / راست با مهرفلک همسر شد
لحظه ای چند براین لوح کبود / نقطه ای بود و سپس هیچ نبود
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
به نظر من بعنوان یک هم رشته ایی ( تقریبا ) برای اینکه از یکنواختی بیرون بیاین ، با توجه به اینکه هم رشته هستین ، چه خوب میشه اگه با همسرتون شروع به طراحی های معماری کنین . یعنی بخشی از زمان بیکاری تون رو با همسرتون پر کنین ، از طرفی هم رشته ایی بودن و علاقه ایی که شما به هم دیگه دارین می تونه هم شما رو از این مشکل بیرون بیاره و هم شما رو به همسرتون نزدیکتر کنه. یا مابقی کارهای مسابقه ایی و ...
من بالشخصه آرزو دارم که همسر آینده ام هم رشته ایی ام باشه (از صمیم قلب می گم : آرزو دارم به خدا :316::323:) ، ساعت ها در مورد تک تک دروسی که پاس کردیم در دانشگاه صحبت کنیم و .... خیلی هیجان انگیزه به نظر من.
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
مینومهراز عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
عزیزجان
از جمله عوارض هیجان محوری که شما هم گرفتار آن هستی :
وابستگی به شادیهای زودگذر و سطحی ، لحظه ای فکر کردن بدون توجه به تبعات و عواقب ( عدم دوراندیشی ) ، بی باکی ، ماجرا جوییهای نسنجیده و .....
مهمترین راه چاره شما بیرون آمدن از هیجان محوری و تمرین عقلانیت محوری است . که لازمه به این منظور مطالعه کنی . و یاد بگیری مهارتهای کاربردی مؤثر در کنترل هیجان و بهره گیری از آن در جهت دادن عنان هیجان به دست عقل را .
تکنیک توقف خیال و استپ در جریان عمل می تواند به عنوان هم راهکار اورژانسی ، و هم راهکار اساسی کمکت کند . یعنی وقتی خیال لذت چت و حرف زدن با افراد دنیای چت میاد سراغت به ذهنت توقف بدهی و آنرا یا به سکوت ( خاموشی خیال ) توجه دهی یا یک سوژه برای فکر کردن به او بدهی . و توقف در جریان عمل را هم یعنی مثلاً همینکه نشستی پای سیستم به قصد آنلاین شدن و وارد مسنجر شدن به خودت ایست بدهی و ضربتی بلند شوی و سیستم را هم خاموش و سراغ کاری دیگر بروی و عمدتاً هم کاردیگر شما یک کار مهم و مفید باشد . در هرمرحله این ایست را بدهی بسیار در تقویت اراده و کنترل هیجان شما مؤثر است .
سپس یک دفتر تهیه کن و کارهایی که بعد از ایست درحین عمل انجام داده ای را یادداشت کن . بعد از مدتی این دفتر را ورق بزن و تصور کن که در آن وقت به جای این کارها اگر به چت پرداخته بودی چه می شد ؟ آیا این کارهای مفید که انجام داده ای انجام شده بود ؟ حالا که چنان نشده و چنین شده چه احساسی داری ؟ ( احساس لذت و مفید بودنت از تغییر جریان عمل را مزه مزه کن )
این کار عقل محوری را در شما بالا می برد و یادداشت و مرور و تحلیل آن ، لذت عقلانیت و کنترل هیجان را در شما بالا می برد .
به عبارتی شما هم در جریان مطالعه و تحلیل شخصیت و تغییر رفتار ، هم در مسیر به کار گیری تکنیک ها تغییر ذائقه لذت جویی را تجربه خواهی کرد . و لذتهای شما به سوی برنامه های محتوایی و سازنده و مفید پیش میرود و از سرگرمیهای کاذب و مخرب و خطرساز دور می شود .
یقیناً اگر به آنچه گفته شد توجه و عمل کنید در عمل آنچه گفتم را خواهی چشید .
اگر اهل عمل باشی مدتی به این روند عمل خواهی کرد و نتیجه را منعکس نموده در این صورت در ادامه مسیر تغییر شخصیت و رفتار به سوی بالندگی هرچه بیشتر و رشد و تقویت بالغ حرفهای دیگری هم برای شما داریم .
موفق باشی
.
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
عزیزم
جواب دوستان قانع کنندست که!
یکی از تنهایی رومیاره به چت کردن باهرکسو ناکس
حرف ادماییو به جونش میخره که فقط اومدن تفریح کنن
وشخصیتشو جلوشون خواسته وناخواسته لگدمال میکنه
اون وقت شماهمچین شوهر خوبی دارید
همچین زندگی خوبی دارین برای چی چت میکنین؟
واقعا برام عجیبه
مگه نمیگید یاهورو انیستال کردین؟پس دیگه دنبال چه جوابی میگردین؟
میدونین خیلیا توتنهایی اشک میریزن وحسرت یه همفکر,یه همراه واقعی , .....یه آغوش گرمو دارن؟
چرا به خودت نمیای؟
شیطون رفته توجلدت
تنهایی نکشیدی تاقدر خوشبختیتو بدونی
اون ادمایی که باهات چت میکنن رفیق یه ثانیت هستن
خوشیه لحظه ای
معلوم نیست اصلا کی هستن
یه دختر درلباس پسر یا یه پیرمرد که توبیکاریش اومده بخنده....
یک ادم شیاد ویاهرکس دیگه ای ....
عمرتو تلف نکن
یک روزی توزندگی ادم میاد که فقط آرزو میکنه زمان برگرده عقب وبتونه از لحظه لحظه زندگیش بهترین استفاده رو بکنه
............
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
سلام از همه تون ممنونم
تلنگره بزرگی بود..بغض تو گلومه..برای اولین کار یاهو رو uninstallکردم.وقتی داشت پاک می شد صلوات فرستادمو گریه می کردم...
اما باید به فکر درمان قطعی باشم..
احساس می کنم کلا انرژیم زیاده ..یه مدت ویلن می زدم و خیلی تخلیه می شدم حالا یکی دو ماهه قطعش کردم..نمازم رو کاهل ام..مشکلی ندارما .. منتها همش تنبلی می کنم و قضا می شه...من گاهی اوقات بوده که زیارت عاشورا و نماز شبم قطع نمی شده حالا هم پشت سر هم قضا..
اما این احساس که می خوام دلم هرررری بریزه
این حسی که انگار رابطه پنهانی بهم می ده رو هم باید ریشه کن یا درمان کنم..
میدونین رابطه پنهانی نداشتم هیچ بارواقعی..
اما اینم یه شیطونه..می دونم اما میخوام بدونم این احساس اشتباه رو چه کنم
میدونین با همسرم اوقات خوشی رو دارم..او میگه که هنوز من مثل روز اولم براش..تازگی دارم از همه لحاظ...
اماحس من اینطوری نیست..میدونین خیلی برام ارزش قائله به فکر همه نیازام هست..وقتی ناراحتم تو یه ثانیه غممو از نگام می فهمه اما من نمی دونم چرا اینطوریم..عشقمو بهش دارما..تو قلبم برام مقدسه با ارزش ترین چیزه ..اما ازون طرف غلطای زیادی هم می کنم...
شایدبه خاطر اینه که من از اضافه وزنش ناراحتم..دوست دارم هیکلش ورزشکاری باشه..میدونین درشت و خوش اندام هست یعنی مایه شو داره اما هی رژیم می گیره هی ول می کنه..نمی دونم یعنی به این خاطر تحریکم نمی کنه..
من از همه چیش راضی ام تنها مورد همینه...عین پسرای هیز به مردای مردم نگاه می کنم البته نه با شدتی که گفتما.. وقتی آدم تر بودم از قصد چشممو برمی داشتم..اما حالا نه...
ازون احساسه بیشتر برام بگین اون قلقلکه..این که دلت هررری بریزه...این که این احساسو می خوام داشته باشم بده؟یا اینکه با همسرم ندارم بده؟اصلا میشه ادم با همسر قانونیش این احساسو داشته باشه؟یا حتما باید یه چیز یواشکی باشه..
منتظر سوالاتون هستم..میدونین درد من رفاه زدگیه.. مامانم بهم گفت..
من چت رو کنار گذاشتم..با removeکردن یاهو
اینکه گفتم جوابمو ندادین به خاطر این مطلب بالا بود موناجون ..
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
درد رفاه زدگی ...........................
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
سلام
باید خانومی با خودت کنار بیای...
هرچقدر هم ما اینجا بگیم فلان کر بده یا خوبه..یا نکن...
شما خودت باید تصمیم بگیری و کنار بیای
داری دنبال بهونه میگردی...بد جوری هم داری دنبال بهونه میگردی...
خوب خوش اندام نباشه !
همین که میبین تلاش میکنه باید قانع بشی...
اخه مرد ازین بهتر؟در یه نگاه غم تورو میفهمه....
تو خودت کاملی خانومی؟
از نظر قد و هیکل و زیبایی و ...کاملی/؟
اگر همسرت بگه به خاطر فلان ایراد مینو به زنای دیگه نگاه میکنم بهش حق میدی؟!
تو با خودت باید کنار بیای..
از اینکه از زندگی چی میخوای...
همسر خوش اندام میخوای ولی دست بزن دار؟
...............................
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
مینومهراز نازنین:324:
پست بنده را اصلاً توجه کردی ؟:316:
فکر نمی کنم ، چون اگر توجه کرده بودی و اهمیت داده بودی می دیدی که پاسخ سئوال شما که چرا دوست داری دلت هری بریزه در اون پست هست ، این هیجان مداری و همچنین ماجراجویی ناشی از آن است و مطمئناً درست نیست و اشتباه هست و یک اشکاله . اگر پست را دقیق بخوانی بهت راهکار هم داده شده .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
مینومهراز عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
عزیزجان
از جمله عوارض هیجان محوری که شما هم گرفتار آن هستی :
وابستگی به شادیهای زودگذر و سطحی ، لحظه ای فکر کردن بدون توجه به تبعات و عواقب ( عدم دوراندیشی ) ، بی باکی ، ماجرا جوییهای نسنجیده و .....
مهمترین راه چاره شما بیرون آمدن از هیجان محوری و تمرین عقلانیت محوری است . که لازمه به این منظور مطالعه کنی . و یاد بگیری مهارتهای کاربردی مؤثر در کنترل هیجان و بهره گیری از آن در جهت دادن عنان هیجان به دست عقل را .
تکنیک توقف خیال و استپ در جریان عمل می تواند به عنوان هم راهکار اورژانسی ، و هم راهکار اساسی کمکت کند . یعنی وقتی خیال لذت چت و حرف زدن با افراد دنیای چت میاد سراغت به ذهنت توقف بدهی و آنرا یا به سکوت ( خاموشی خیال ) توجه دهی یا یک سوژه برای فکر کردن به او بدهی . و توقف در جریان عمل را هم یعنی مثلاً همینکه نشستی پای سیستم به قصد آنلاین شدن و وارد مسنجر شدن به خودت ایست بدهی و ضربتی بلند شوی و سیستم را هم خاموش و سراغ کاری دیگر بروی و عمدتاً هم کاردیگر شما یک کار مهم و مفید باشد . در هرمرحله این ایست را بدهی بسیار در تقویت اراده و کنترل هیجان شما مؤثر است .
سپس یک دفتر تهیه کن و کارهایی که بعد از ایست درحین عمل انجام داده ای را یادداشت کن . بعد از مدتی این دفتر را ورق بزن و تصور کن که در آن وقت به جای این کارها اگر به چت پرداخته بودی چه می شد ؟ آیا این کارهای مفید که انجام داده ای انجام شده بود ؟ حالا که چنان نشده و چنین شده چه احساسی داری ؟ ( احساس لذت و مفید بودنت از تغییر جریان عمل را مزه مزه کن )
این کار عقل محوری را در شما بالا می برد و یادداشت و مرور و تحلیل آن ، لذت عقلانیت و کنترل هیجان را در شما بالا می برد .
به عبارتی شما هم در جریان مطالعه و تحلیل شخصیت و تغییر رفتار ، هم در مسیر به کار گیری تکنیک ها تغییر ذائقه لذت جویی را تجربه خواهی کرد . و لذتهای شما به سوی برنامه های محتوایی و سازنده و مفید پیش میرود و از سرگرمیهای کاذب و مخرب و خطرساز دور می شود .
یقیناً اگر به آنچه گفته شد توجه و عمل کنید در عمل آنچه گفتم را خواهی چشید .
اگر اهل عمل باشی مدتی به این روند عمل خواهی کرد و نتیجه را منعکس نموده در این صورت در ادامه مسیر تغییر شخصیت و رفتار به سوی بالندگی هرچه بیشتر و رشد و تقویت بالغ حرفهای دیگری هم برای شما داریم .
موفق باشی
.
RE: یه سوال غم انگیز - چت در اوج خوشبختی...
میشه این سوالمو جواب بدین بی زحمت
من اون کار رو دیگه نمی کنم برای درمان قطعی
ازون احساسه بیشتر برام بگین اون قلقلکه..این که دلت هررری بریزه...این که این احساسو می خوام داشته باشم بده؟یا اینکه با همسرم ندارم بده؟اصلا میشه ادم با همسر قانونیش این احساسو داشته باشه؟یا حتما باید یه چیز یواشکی باشه..