RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
دوست عزیز
متاسفانه بسیاری از همکاران علیرغم تحصیل در رشته های روان شناسی و مشاوره فاقد مهارت های لازم جهت ارائه خدمات درمانی به مراجعین هستند که شرح علت آن مفصل و خارج از بحث خواهد بود. به هرحال لازم میدانم عنوان کنم که مسائلی همچون ژن منفی و . . . زائیده نهضت نامبارکی است که چندی است در جامعه درمانی ما رواج پیدا کرده. اگرچه از مشکل شما که ظاهرا در تاپیک های قبلی مطرح کرده اید اطلاعی ندارم ولی با توجه به آن چه که از صحبت های مشاور خود نوشته اید توصیه میکنم از ادامه مراجعه به ایشان خودداری و به درمانگر دیگری مراجعه فرمایید. فراموش نکنید مشاور شما قادر نخواهد بود وفاداری و یا عدم وفاداری همسر شما را با اطمینان کامل تشخیص دهد مگر این که این مساله مستقیما از سوی همسر شما عنوان شده باشد که در آن صورت هم ایشان حسب تعهدات حرفه ای مجاز به بیان این مساله به شما نمی باشند حتی اگر باعث آرامش خاطر شما باشد. لذا به شخصه عملکرد ایشان را حرفه ای و مناسب نمی دانم.
موفق باشید
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
titapeli گرامی
شما اجازه ندارید به این راحتی مراجع را از ادامه مراجعه اش به مشاور نا امید کنید .
ضمن اینکه مشاوران با استفاده از تستهای بالینی تشخیصهایی می دهند که ممکن هست برای درک بهتر مراجع از اصطلاحاتی استفاده کنند یا اینکه مراجع آنرا طور دیگری برداشت کند .
پس توصیه شما به ترک ادامه مشاوره ایشان از نظر همدردی اشتباه است و دخالت و به نوعی تعیین تکلیف مسیر درمان آنهم از راه دنیای مجازی برای مراجع است .
لطفاً در راهنمائیهای خود دقت نموده و تاپیک آفتهای احتمالی در کار مشاوره را مطالعه فرمایید .
.
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
[color=#9400D3]بلو اسکای عزیز سلام
دلم برات خیلی تنگ شده بود همیشه تاچیک هاتو دنبال میکنم و امیدوارم مشکلاتت سریعتر حل بشه
راستی تفلد پسر نازنینتو تبریک میگم :43:
راستش چیزی که به نظر من رسید بگم این هستش که همسر شما هم مثل همه ی مردان و یا بهتره بگم همه انسانها اهل خطا و اشتباه هست مشکلاتی هم قطعا وجود داره
هرچی شما بیشتر همسرتونو زیر ذره بین بزارید اون هم در مقابل همین واکنشو نشون خواهد داد اگه شما از در عاطفه ی زنانه دربیایی و اعتماد همسرت رو به خودت جلب کنی دیگه نه ژن منفی این وسط مشکل ساز میشه نه چیز دیگه
مهم اینه که سعی کنی با همسرت در زندگی همراه بشی تا همراهی ببینی:72:
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
سلام خدمت دوست گرامی titapeli
من هم فکر می کنم مشاورم به شدت اشتباه کردند، چون نه تنها از میزان شک من به همسرم کم نشد بلکه همسرم هم ظاهرا نسبت به من شکاک شده و یا یک بهانه ای پیدا کرده که خودش و کارهایش را پشت آن پنهان کند.
من بعد از موضعی که شوهرم نسبت به این موضوع گرفت، با مشاورم تماس گرفتم و گفتم که بر فرض که من ژن منفی یا ژن بد داشته باشم، خوب شما چرا نزد شوهرم گفتید که این نتیجه حاصل شود، خوب به خودم می گفتید...
پاسخی نداد و در جلسات حضوری بعدی هم اشاره ای نکرد.
اما در حال حاضر امکان تغییر مشاور را ندارم چون انعکاس بسیار بدی نزد شوهرم خواهد داشت.
فکر می کنم بهترین راه همین باشد که خودشان چیزی را که خراب کرده اند، درست کنند. ولی افسوس که جلسات مشاوره ما و پولمان باید صرف خرابکاریهای خود مشاور شود و تازه بعد برسیم به مشکلات ما دو نفر.
امیدوارم تصمیم درست باشد و ممنون از شما
راستی فرشته جان من در انتخاب مشاور محدودیتهایی داشتم و با لحاظ آنها این مشاور را انتخاب کردم؛
1- بعد مسافت
2- داشتن وقت کافی مشاور و فاصله نیفتادن بین جلسات مشاوره به دلیل معضل وقت قبلی گرفتن
در انتها
بابا بخدا من مریض نیستم. :316: :302:
به خدا قسم کارهای شوهرم را نزد هر کسی اعم از دکتر و روانشناس و ... که گفتم حق را به من دادند که نسبت بهش شکاک باشم.
دست بزن داشتنش هم که ربطی به بدبینی یا خوش بینی ندارد.
طبق تست شوهرم میزان عصابیتش بیشتر از حد نرمال بود.
مشاور به شوهرم گفت تو می توانی قاتل شوی (بخاطر عصبانیتت) ولی همسرت (یعنی من) با وجود آن ژن!!!!! نمی تواند قاتل شود!
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
سلام مامان خانم
راستش فقط خواستم بگم سعی کن در این جلسات مشاوره روی نکات کاربردی ای که مشاور برای بهبود زندگیتون می ده تمرکز کنی و اونها رو پررنگ کنی. اشتباهات مشاور رو کم رنگ کن تا همسرت هم اونها رو کم رنگ ببینه و به مشاوره امیدوار بشه.
راستش به نظرم همینکه وقتی شما اروم می شی همسرت هم اروم میشه و دیگه دعوا رو ادامه نمی ده یعنی یک نکته مثبت و خوب که در زندگیتون بوجود اومده.
عزیزم در پروفایلت دیدم که یکی از اهدافت اینه که دوست داشتم دیگران با وجود بدی دیدن از انها. من اگر جای شما بودم این هدف رو تغییر می دادم به دوست داشتن دیگران و سعی در دیدن خوبیهای اونها.
به نظر من سعی کن حرفها و افکار و اهدافت رو مثبت کنی. مثلا اگر می خواهی بگی اگر غذا نخوری مریض می شی بگو اگر غذا بخوری سالم می مونی. این روش روی پسر گلت و همسرت و خودت خیلی موثره.
یک لم هم یادت بدم. نگی مثل پیرزنها دائم داریم سرت غر میزنیم ها. مثلا هر وقت همسرت یک مسله اینطوری (مثل خوابش ) رو مطرح کرد خیلی راحت با یک شوخی تمومش کن. مثلا با خنده بگی وای بمیرم برات که تو خوابهاتم دنبالتم.
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
بلو اسكاي عزيز
نوشتي :
من بعد از موضعی که شوهرم نسبت به این موضوع گرفت، با مشاورم تماس گرفتم و گفتم که بر فرض که من ژن منفی یا ژن بد داشته باشم، خوب شما چرا نزد شوهرم گفتید که این نتیجه حاصل شود، خوب به خودم می گفتید...
پاسخی نداد و در جلسات حضوری بعدی هم اشاره ای نکرد.
رفته بودي مشاوره كه اوني رو بگه تو دلت مي خواد ؟ اگه مشاور راجع به شوهرت مي خواست اين حرفو بزنه هم الان ميومدي اين حرفا رو مي زدي ؟ يا ميومدي مي گفتي ديدين من راست گفتم شوهر من ژن منفي داشت مشاور هم تاييد كرده ....
رفتين مشاوره كه كمكتون كنه . نه اينكه هر چي شما دلت خواست رو بهتون ديكته كنه . پس سعي كن آروم تر باشي و يه راه حلي پيدا كني كه اين مشكل پيش اومده رو حل كني نه اينكه چون مشاور مطابق خواست تو حرف نزده اصل مشاوره رو ببري زير سوال دختر خوب .
حالا كه تصميم گرفتي كه زندگي مشتركتون رو بهتر كني يه كمي صبور تر و با حوصله تر باش .:46:
اميدوارم فرشته مهربون زودتر بياد و ادامه بده مشاوره رو . :46::72:
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
بلواسکای جان
دوربین به سمت خودت نازنین .
به بیرون کار نداشته باش . تو و همسرت قطعا مشکلات جدی داشتید که زندگی تان به آستانه ی طلاق رفت و برگشت . الان این مشاور به قول خودت با توجه به فضای امکانات و شرایط براتون حکم کیمیا و طلا داره و ابدا فکر نکن که قرار است مشاور به صرف مشاور بودن بی اشتباه باشه . یادت باشه که انسان حتم الخطا ست نه جایزالخطا .
اما از این فرصت از این فضا استفاده کن نباید اجازه بدهی که زندگیت دوباره به آستانه ی طلاق برود . این یادت نرود . به خاطر خودت . به خاطر گل پسر قند عسل کوچولوت .
بیا اینجوری فکر کن
مثال
آنی رفته دکتر . دکتر طی آزمایشات می فهمه که من مبتلا به سرطان هستم . دو احتمال هست یا درست تشخیص داده یا اشتباه کرده . دو راه برای من داره . می تواند به من مستقیم بگوید سرطان دارم و یا اینکه این موضوع را از من پنهان کند . ..................حالا همین حکایت را با احتمالات و تصمیمات دکتر و من ببر جلو .
قطعا چون من درد یا مشکلی داشتم خودم را در فضای دکتر و آزمایش و ...........قرار دادم درسته عزیزم . پس پیگیری - پیگیری و حاضر به اعتمادی عزیزکم .
تو رفتی که مشکلات خودت رو پیدا کنی و زندگی خودت رو بسازی در فضای گارد نسبت به مشاور نرو . تو دو راه داری یا نسبت به فضای امکاناتت نزد همین مشاور بروی و با روش او همگام بشوی و یا مشاورت را تغییر بدهی . اما هیچ ضمانتی هم نیست که مشاور دیگر تو را تائید کنه . باور داشته باش که هر دو شما مشکلاتی داشتید که به مرز بحران رسیدید و تصمیم به مشاوره ی حضوری گرفتید این فرصت را از دست نده با مبارزه کردن و گارد گرفتن و نقد کردن و .................دوربین به سمت خودت باشه . فقط خودت .
از این فرصت درست استفاده کن . تو زندگی ات وضعیت بحران داره و بسیار مستعد بحران است . تو این را می دانی .ما هم می دانیم . پس سر دوربین را به سمت همسرت و مشاور و ...............نچرخان . خودت گلم . نازنینم خودت . این سر دوربین به سمت خودت ..شاید گاهی تلخ باشه . قطعا از این آگاهی ها خوشحال نخواهی شد . قطعا تغییر توام با درد است . من درکت می کنم . اما عزیزم بعد از این سختی ها تو زندگی شادی را تجربه خواهی کرد و فضای خانه و زندگی و رابطه ات مستعد پرورش یک بچه ی سالم و آرام خواهد بود . آفرین عزیزم .
تو لایق بهترین های هستی . :72::46:
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
عزیز جان :
اگر چه به سئوالم در پست قبلی که اگر مشاور همین ژن منفی را در مورد همسرت می گفت شما چه احساسی داشتی و چه موصعی می گرفتی پاسخ ندادی !!!!!!
از همین مشاور مورد نقدت و اینکه کاملاً اشتباه کرده در موردت ،اینکه خشونت همسرت را بالا اعلام کرده را می پذیری ..... به نظرت این یعنی چی ؟ یعنی ایشون با شما مشکل دارد و در مورد شما تعمداً تشخیص منفی می دهد ، اما تشخیص منفی اش در مورد همسرت درست است ؟
ببین عزیزم ، این مشاور از طرف خودش حرف نزده بنا به تست های بالینی حرف زده ، و البته اینکه نزد همسرتون مسئله منفی شما و نزد شما وضعیت منفی همسرت را گفته این اشتباه است ، اما شما می توانی این را اینگونه تعبیر مثبت کنی ، که این گفتن ها برای این است که هریک از ما در مورد دیگری به درک برسد ، به اینکه رفتار نامناسب هرکدام در حق دیگری تعمداً در مورد او اعمال نمی شود و در مورد دیگران هم چنین است ، چون یک اختلال در رفتار است ، و این می تواند آرام کند هریک از شما را نسبت به دیگری و برای اینکه به هم کمک کنید در رفع آن با بکار بستن راهکارهای مشاوره بیان شده .
خانمی عزیزم ، باور کن : برخورد از جایگاه آگاهی ، واکنش دفاعی در برابر مشاور ، ضعف پذیرش ...... نه تنها به نفع نیست بلکه روز به روز مسائل را بغرنج تر می کند . و مطمئن باش این روند نه فقط در رابطه با شوهرت بلکه هرکس دیگری تو را اذیت می کند .
شوهرت را بزار کنار ، می پذیریم ایشون هزار و یک مسئله دارد ، شما در پی تغییر خودت باش ، از نغییر خودت لذت ببر ، باور کن روند متعادل و سالم ما در رفتارهامون بیشتر از هرکس به نفع خودماست و آرامش و نشاط به خود ما می بخشد .
گاه ما ممکنه به دیگری نگاه کنیم و بگوییم : چرا من خودمو تغییر بدهم ؟ به عشق کی این کار رو بکنم ؟ من مشکلی ندارم ؟ اون باید تغییر کنه ؟ اصلاً من همینم که هستم و ..... به نظرت اینها دردی را دوا می کند ، یا رنج بیخودی می افزاید ؟
حال برعکس آن :
من چه کار دارم ، او چطور است ، مسئول اعمالش خودش هست ، من باید خودم را تغییر دهم ، باید مثبتها را ببینم که کمتر اذیت بشم . این همه چشمم بدیها را دیده ، نه توانستم آنها را تغییر بدم ، نه از این بدیهایی که دیدم خیری دیدم جز حال بدی که نصیبم شده ، پس از این به بعد سعی می کنم اصلاً نبینم ، ذهنم را روی این بدیها می بندم . اما هر خوبی ای که دیدم بزرگش می کنم برای خودم ،خدا را شکر می کنم و سعی می کنم فقط خوبیها را ببینم ، لااقل اینجوری خودم کمتر اذیت می شوم .
اینجا ممکنه بدبینی بیاد وسط و بگه : نه ، چرا ؟ وقتی اینهمه بدی می کنند من چطور نبینم ، خودمو گول بزنم ؟ آخه ... فلان ، آخه بهمان ...... اینجاست که باید با توقف فکر در برابر هر فکر و خیالی که خلاف روند درست در پیش گرفته ای به خودت کمک کنی .
حال کدامیک از این دو روند ( بدون هیچ اما و اگری بگو ) برای تو بهتر است ؟ ( فقط برای خودت )
اصل کلام اینکه :
خانمی عزیزم ، به تکنیکها و راهکارهایی که مشاور می دهد عمل کن ، چه اشکال دارد ؟ مقاومت را دور کن از خودت و برای مدتی هم شده خودت را دربست بسپار به جریان مشاوره و ..... ببین چی میشه . سعی کن به مشاوره و جریانش هم خوشبین و امیدوار باشی . چه اشکالی داره .
موفق باشی نازنین
.
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
با سلام
معمولا ممکن است مراجعان به انتخاب قسمتی از حرفهای مشاور حساس و نسبت به بعضی بی تفاوت و بعضی حرفها را هم نشنوند.
معمولا جلسات مشاوره تک جلسه نیست و باید به صورت تکمیلی ادامه یابد.
پیشنهاد می دهم در جلساتی که ادامه می دهید در مورد اینگونه نگرانی ها و حرفها در مورد منفی بینی ها از مشاور توضیح بخواهید تا دقیقا متوجه منظورشان بشوید و هر کدام یک برداشتی ذهنی نکنید.
با تشکر
RE: مشکل جدید؛ ژن منفی!!!
دوستان بازم ممنونم از همه
ولی انگار یه سوء تفاهماتی شده! من این تاپیک رو نزدم که مشاورم رو نقد کنم. حرفهای آنی رو واقعا قبول دارم:
نقل قول:
الان این مشاور به قول خودت با توجه به فضای امکانات و شرایط براتون حکم کیمیا و طلا داره و ابدا فکر نکن که قرار است مشاور به صرف مشاور بودن بی اشتباه باشه . یادت باشه که انسان حتم الخطا ست نه جایزالخطا .
اما از این فرصت از این فضا استفاده کن نباید اجازه بدهی که زندگیت دوباره به آستانه ی طلاق برود . این یادت نرود . به خاطر خودت . به خاطر گل پسر قند عسل کوچولوت .
و فعلا تمام تلاشم رو دارم می کنم که شوهرم از روند مشاوره ناامید نشه چون به زور بردمش. حتی جاهاییکه حق رو مشاور بهم میده رو خیلی پررنگ نمی کنم که مبادا ادامه مشاوره از جانب همسرم کنسل بشه.
اینکه تاثیر حرفش رو روی شوهرم به مشاورم گفتم در واقع یه فیدبکی بهش دادم که بتونه در ادامه روند مشاوره اش کمک کنه. و ...
باور کنید من تمرینهایی رو که مشاور می ده خیلی دقیق انجام می دم ولی شوهرم اصلا یکیش رو هم انجام نداده.
اما حالا یه مشکلی پیش اومده که شوهرم هم بهم شکاک شده!
فرشته جان اصلا من تو این مطلب که ژن بد دارم یا ندارم بحثی ندارم. نهایتش اینه که سعی می کنم کنترلم رو روی نفسم بیشتر از گذشته بکنم و مراقبت بیشتری کنم که نلغزم.
چیزی که در موردش راهنمایی خواستم اینه که چیکار کنم که این شکاکیت و سوءظن که بذرش در وجود همسرم کاشته شد (که البته زمینه اش رو داشت)، ریشه نگیره!
راهنمایی خواستم که اشتباه نکنم.