RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
دوست عزيز جناب salehi1360
آيا در اين مقطع زماني هدف شما اين است كه تا جايي كه مي توانيد به اعصاب خوب مسلط باشد و تا حدي همسر سابقتان را فراموش كني درست است؟
الان شروع مي كنم رجز خواني تا از همسرتان متنفر شويد:
خصوصيات مفتضح همسرتان
1- پول پرستي و مال دوستي
2- عدم همراهي و پشتيباني با مرد
3- عدم حرف شنوي و تمكين با مرد (حرف شما را مبني بر دير نيامدن به خانه قبول نمي كرده)
4- تربيت بد والدين و عدم تواني در كنترل اوضاع (زن خوب كسي است كه با شرايط مردش بسازد)
زن خوب فرمانبر پارساكند مرد درويش را پادشاه
5- عدم نشان دادن چهره واقعي تا مسائل مادي مي آيد چهره واقعي را نشان مي دهد
6- ارتباط با مردان غريبه در زماني كه در عقد مرد ديگري است
7- دروغ گويي (حتما به خواستگار همساييه باباش اينا خانم گفته دختره)
6- عدم توجه به سنتها و آيين ايراني (اظهار مي كند الان ديگر طلاق عادي شده) كجا طلاق عادي است اين همه زن متحمل و عفف هست كه با سختي زندگي مي گذرانند
7-ارتباط با مردان و پسران متعدد (خانم يدونه كمش و چند تا باهم يجا مي خواد و طعم همشون بچشه ببين كدوم شيرين)
8- خود پسندي و خود خواهي (عدم توجه به توانايي همسر و فقط توجه به نيازهاي خود)
9- عدم نجابت (روابط و غيره)
10- فريب كاري اگر مي خواست از اول بالاشهر نشين باشد بايد قبل از آنكه شرط انتخاب محل زندگی را بگزارد صحبت هايش را كامل مي گفت ايشان با اين كار فقط مي خواسته حق طلاق را داشته باشد
11- شكستن غرور ديگران (همسر سابق)
12- فراموش كاري (اتفاقات خوب را و خدمتهايي كه ديگران به او كردند و محبتها را براي درك و خوشي زمان حال فراموش مي كند)
چند خط ديگر هم بنويسد من توانم تا صد تا خصوصيات بد برايش رديف كنم،
از اين حرفها بگذريم آدمي كه در بحران پشت همسر و خانواده نباشد نه تنها به درد زندگي نمي خورد بلكه از انسانيت بويي نبرده همان بهتر برود هرزه گردي بعد لاي جرز ديوار
اگر از حرفهايم ناراحت شدي بگو بيايم همه را اصلاح و راست و ريست كنم كه دوباره عاشقش شوي
بهار جان مي بيني زندگي با اون خواهر چه چيزهايي بهم ياد داده؟ (بهار در جريان بدبختي هاي من هستند)
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
آقای صالحی عزیز
راستش برای منی که شرایط مشابه شما رو تجربه نکردم، درک احساسات شما سخت میشه. ولی میدونم که خیلی ناراحتین و خیلی دارین اذیت میشین.
دوست من از مسائلی که شرح دادی بر میاد که یه کوچولو اعتماد به نفست پایینه. سعی کن به خودت مسلط باشی. وجود تو عزیزه و ربطی به بودن و نبودن با کسی نداره. وجود تو وابسته به وجود کس دیگه ای نیست.
میدونم که خیلی دوست داشتی در کنار همسرت زندگی رو ادامه میدادی ولی به هر دلیلی نشده. دنیا که به آخر نرسیده.
دوست خوبم شما دو نفر الان از هم جدا شدین پس دیگه توی زندگی اون شخص تجسس نکن. الان دیگه فرقی نداره که اون داره چی کار میکنه. اون مختاره هر راهی رو که دلش بخواد برای زندگیش انتخاب کنه. شما هم کم کم باید پا شی و خودت رو بتکونی آماده ی قدم گذاشتن توی یه مسیر جدید بشی.
ایشون چه آدم خوبی بوده باشن و چه نبوده باشن، مسیر زندگیشونو انتخاب کردن و رفتن. پس به نظر من امیدوار برگشت نباش.
این که همیشه کور سوی امیدی از برگشت ایشون برات وجود داشته باشه، برات سمه. چون باعث میشه مسیر زندگیتو بر مبنای این کور سوی امید ادامه بدی.
پاشو و شروع کن به ادامه ی راه زندگیت. مطمئن باش خدا روزهای قشنگتری از گذشته رو برات آماده کرده. فقط منتظره تو پاشی و حرکت کنی.
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
salehi1360 عزیز سلام
از اتفاقات بدی که براتون پیش امده متاسفم شما در بحران سختی قرار دارید و درک موقعیت شما و دادن راهکار بسیار مشکله
اما شاید اگه در ذهن خودتون این طلاق را بپذیرید و در فکرتون هم این طلاق صورت بگیره خیلی بهتر بشه مدیرت کرد
کی مقصر بوده یا نبوده مشکلو حل نمیکنه بهتره شما هم مثل همسر سابقتون کلا از فکرش در بیای و به مسایل دیگر زندگی توجه کنید
برای شما دوست عزیز موفقیت و شادی ارزومندم
ممنون که درد دلتو اینجا گفتی گاهی همین درد دل کردن ناراحتی ها رو کم رنگ میکنه
موفق باشی
زندگی دشمن شما نیست ،اما طرز فکرتان می تواند دشمن شما باشد.ریچارد کارلسون
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
سلام آقای صالحی
به واقع درک می کنم که در چه شرایطی به سر می برید
ضمن اینکه شما در مراحل سوگواری بعد از طلاق هستید . اما چند نکته هست که باید رعایت بشود تا به خودتان کمک کنید تا حال خوب را تجربه کنید .
دوست عزیز
در مورد چک کردن ایمیل همسر سابقتان این کار از چند جهت دارای اشکال است و نیاز هست که مورد بررسی قرار بگیرد .
شما به هیچ عنوان اجازه ندارید وارد حریم خصوصی همسرسابق تان بشوید .شاید نکاتی از همین دست بی توجهی ها در مسیر زندگی با همسرتان چه بسا منجر به بهانه جویی و طلاق شده .
این رفتار نوعی کنترلگری است . این خانم اگر خوب یا بد عمل بکند به شما به عنوان بخشی از گذشته ی ایشان ابدا ربط ندارد . شاید از همین دست کنترلگری ها در مسیر زندگی با همسرتان چه بسا منجر به بهانه جویی و طلاق شده باشد .
شما با این کار خودتان را عذاب می دهید . این کار نوعی خودآزاری و عدم مسئول نسبت به خود است . شما باید در حق خودتان با لطف و انصاف بیشتری روبه رو شوید و با خودتان مهربان باشید تا بتوانید به واقع دیگری را دوست داشته باشید . چه بسا همین عدم مسئول بودن نسبت به خود در مسیر زندگی با همسرتان منجر به بهانه جویی و طلاق شده باشد .
و.................
اینها را عرض کردم که بدانید همین یک نکته چقدر بار معنایی برای ایجاد حال بد در شما دارد . ضمن اینکه نکاتی پنهانی در دل این کار هست که نمی توان نسبت به آن بی توجه بود .
چرا که اگر شما شخصی کنترلگر باشید . بازتاب رفتاری شما در آینده نیز مسبب بروز مشکلاتی برای خودتان و غیر خواهد شد که لازم است به جای تمرکز بر روی زندگی گذشته و غصه خوردن به درون خودتان سفر کنید و برای نقاط ضعفی که در زندگی با خانم داشتید فکری اساسی بکنید تا انشالله در زندگی بعدی همین مسائل گریبانگیر زندگی بعدی شما نباشد .
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
سلام آقای صالحی
من هم با نظرات خانوم سارا موافقم
واقعا فکر میکنید این خانوم میخواست بشه مادر بچه های شما!!!!!!!!!
چقدر خدا دوستتون داشته که قبل از این اتفاق جلوشو گرفته
طلاق طبیعتا یه مدتی آدم رو شوکه میکنه ولی خودتون بشینید فکر کنید یک انسان چقدر میتونه قدر نشناس باشه؟!
راستش رو بخواین همسرت لیاقت شما رو نداشته و مطمئن باش دیر یا زود از کردهاش پشیمون میشه و باید جواب سختی بده
چرا دیگه ازدواج نمیکنین؟
الان زوده برای تصمیم گیری ولی بعد از مدتی که ارومتر شدید و با شرایط کنار اومدید مطمئن باشید زنای زیادی خواهان ازدواج با شما خواهند بود
این حق شماست که مثل بقیه ادمها یک زندگی خوب داشته باشین
یکی از آشنایان من هم دقیقا مثل شما بود شرایطش.
این آقا در مهربونی تک بود و همه دخترای فامیل دلشون میخواست با اون ازدواج کنن.
بالاخره با یکی ازدواج کرد
اونا هم 10 سال زندگی کردن بعد از 10 سال سر مسائل مالی و اینکه آقا بچه میخواست و خانوم از ترس هیکلش راضی نمیشد طلاق گرفتن
اون خانوم چند سالی هم این بیچاره رو انداخت زندان.همه متعجب شده بودن که این اقا به این خوبی چرا اینجوری شد.
میدونین جواب همسرش چی بود/؟میگفت از خوبیای بیش از حدش خسته شدم
در نهایت جدا شدن و اون اقا بعد از یک سال دوباره ازدواج کرد...
الان یه 3 قلو قشنگ داره و میگه زنم بهترین زن دنیاست و همه شاهد خوشبختیشونن
به نظرر من اگر زنت هم برگشت شما نباید باهاش دوباه ادامه بدی
مگر اینکه از همه کارهای زشتش توبه کنه
به خدا من خرید هم میرم تو چشم فروشنده نگاه نمیکنم...چطور میشه یه زن با شوهرش اینکارروبکنه
پست خانوم سارا رو خوب بخونید
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
[size=large]سلام داداش
منم هم سن وسال شما هستم البته 34 منم طلاق گرفتم.
ولی شرایتمون باهم فرق میکنه.زن من بیشتر بخاطر بچه دار نشدنم ازم جدا شد .خوب اگر بشینیم حساب کنیم منم میتونم از زنم بدیهاشو بنویسم داداشم همه بدی دارن حتی خوده من خوده شما .ما میخوایم با دیدن بدیهای همسرمون سعی کنیم راحتر فراموشش کنیم.بگذریم
فراموش کردن همسرت کاری نداره.منم همسرم رو دوست داشتم .دیدم همسرم بخاطره بچه زندگیشو خراب کرد و بچه رو به من ترجیح داد خوب باید با خودت رو راست باشی دادش فکرشو بکن ببین عشق یک طرفه اونم ازطرف شما فایده ای نداره .حالا شما هی التماس کسی رو بکنی که اصلا دوستت نداره .یکم به خودت بیا ما مرد شدیم تا سختی بکشیم آب دیده بشیم سختی ها مشکلات مال ماست.
من لان 3سال هست از همسرم جداشدم شاید باورت نشه من فقط 5 ماه اول به یادش بودم. الان سرتا پاشم طلا بگیرن اصلا نمیخوامش زنی که رفت بایدبره به انتظارش نشستن بجز اینکه از زندگیت جا بمونی چیزه دیگه ای نیست.
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط salehi1360
باسلام وخسته نباشید وتشکر از سایت مفیدتون
مردی 30 ساله هستم .سال 81 وارد دانشگاه شدم و با خانومی از همکلاسی هام آشنا شدم .این آشنائی 4 سال طول کشید وما 85 با هم عقد شدیم.سه سال نامزد بودیم و 88 با هم ازدواج کردیم.خانمم اهل تهران بود ومن هم اهل شهرستان.زمان عقد شرط انتخاب محل زندگی رو به خانومم دادم.زندگی شروع شد و با هم زندگی خوبی داشتیم .عاشق هم بودیم تا اینکه بعد از یکسال پدرزنم برای زنم یه اپارتمان تو کرج خرید وقرار شد قسط آپارتمان رو زنم پرداخت کنه از اون روز دیگه روزخوش ندیدیم.زنم بعد از کار به تدریس می پرداخت وشب دیر به خونه میومد تذکر های من کارساز نبود وهروقت اعتراض می کردم می گفت ماهانه فلان قدر بده تا قسطم عقب نمونه منم دیر نمیام خونه.زندگیمون با اینکه عاشق هم بودیم جهنم شد.کم کم زنم از نداشته های من انتقاد می کرد ودرخواست امکانات بیشتر می کرد.آروم آروم خونواده زنم هم وارد این ماجرا شدن وگفتن تو امکانات کمی داری و هر چی من می گفتم تازه شروع زندگیه وفرصت بدین تا سر وسامون بدم کسی گوش نمی کرد.(البته وضعیت زیاد هم بد نبود من مهندس مکانیک هستم وخونه استیجاری من کوچیک بود.آخه من همه چیرو از صفر شروع کرده بودم)اینقدر دوستش داشتم که بهخاطرش همه پل های پشت سرمو رو شکونده بودم.تا اینکه عید سال 90 که از مسافرت اومدیم زنم گفت :ببین من با نداری نمیتونم بسازم من میرم تا تو وضعیت بهتر که شد بیام.واسه همیشه رفت ودر عرض چند ماه طلاق گرفت و الانم مهریه داره میگیره.من یه کاری کردم چون ایمیل و پسوردشو میدونستم1 ماه بعد طلاق رفتم تا ایمیلشو ببینم.دیدم با چند تا پسر در ارتباطه عکس میده میگیره حتی تلفنی با هم حرف میزنن وچندبار هم قرار حضوری داشته.حالا سوال من اینه : من این همه ازش بدی دیدم ومیدونم که منو به این زودی فراموش کرده با این همه خاطره خوب (ما با هم مکه هم رفتیم) چرا بازم اینقدر عاشقشم ودارم دیوونه میشم.چرا من نمیتونم فراموشش کنم وهمش چشم انتظارشم.زندگی من کاملا مختل شده .لطفا کمکم کنید یه چیزی بگین تا تسکین پیدا کنم یه چیزی بگین تا ازش بدم بیاد. ممنونم
متاسفانه یا خوشبختانه خیلی از مردان ساده فکر می کنند ( در ظاهر شاید اینطور نباشه)
در هر صورت آرزوی خوشکامی و خوشبختی برات دارم برادر
برات هم امشب در نماز دعا می کنم زندگیت بهتر بشه و هر چه زودتر سر و سامون بگیری
فقط یادتون باشه که در ادامه فکر نکنی باید ادم دوزکلک کاری باید بشید تا زندگی خوبی داشته باشید. همین راه رو ادامه بدید ولی از گذشت عبرت بگیرید و زود خام بعضی صحبت ها نشوید
یا حق:72:
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
سلام واقعا متاسفم واسه همسر سابقتون که علی رغم تمایل شما به ادامه زندگی و یاداوری خاطرات خوب اقدام به طلاق کردن
و واسه خودم بیشتر متاسفم که با وجود این همه تلاش و مشکلات مالی که نادیده میگیرم شوهرم از خر شیطون پایین نمیاد و نمیخواد زندگی کنه
:316:
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
میتونید همین الان دکمه گزارش این ارسال به مدیر رو بزنید و بخواید این پست منو حذف کنند اما من حرفم رو میزنم.
چقد زیبا و راحته به ادمی که نیست،حرفاش رو نشنیدیم و نمیدونیم تو دل اون چه خبره برچسب بزنیم!
چقد راحت میشه یه طرفه به قاضی رفت!
چقد راحت میشه یه نفر رو تخریب شخصیتی کنیم.
من نمیدونم شاید بعضی ادما توان ذهن خوانی دارند و من ندارم.
پس من خوبم
تو خوبی
داوری کافریست،کجاست؟؟
وقتی دو تا ادم از جنس هم نیستن نمیشه بهشون خرده گرفت که تو چرا ازابریشمی و دیگری از پنبه.
جنس که یکی نباشه مشکل پیش میاد.
طلاقیه رخداده برای وقتی که میفهمیم همسفر زندگیمون رو اشتباه انتخاب کردیم.
تا باور نکنیم توی هر اتفاق حتی طلاق ما هم مقصریم نمیتونیم طرف مقابل رو ببخشیم،و برای همین بارها و بارها داستان رو تو ذهنمون مرور میکنیم.بعضی جاهاش رو به میل خودمون تغییر میدیم،حذفش میکنیم و..
و اونوقت قصه دلداگی و زندگی و جداییمون میشه چیزی که ذهنمون دوست داره مدام بهش فکر کنه و هیچ وقت باهاش کنار نیاد.
---------------
سارا جان شما بدبخت نیستی.انقد زود برچسب بدبخت که یه دنیا حس اندوه و انرژی منفی داره رو به خودت نزن.
RE: یه مردهستم که دلم داره می ترکه
وای خدای من حرفهای همتون قشنگ وتسکین بخش بود .خیلی دوستون دارم.واقعا بعد از ماه ها امروز بهترین روز من بود.با اینکه چندین بار پیش مشاور رفته بودم ولی حس میکردم حرفهای کلیشه ای میزدن.سارا خانوم هرچند بار که نوشته شما رو می خونم میبینم چقدر خودمو تو این مدت واسه یه همچین آدمی اذیت کردم.ولی میدونین چیه به همه بی اعتماد شدم.آیا این بی اعتمادی من طبیعیه؟یا تو وجود من موندگاره؟حتی باهمکارای خانومی که دارم دیگه نمی تونم مثل سابق باهاشون ارتباط برقرار کنم.این بی اعتمادی من باعث شده تا دیگه واسه تشکیل زندگی و... فکری نداشته باشم.خیلی خوشحالم که با این سایت آشنا شدم آخه باورتون نمیشه این حرفها چند ماهه تو دلمه حتی با خانوادم هم نمیتونستم دراین مورد درد دل کنم چون مادرم بعد طلاق من سکته کرد واگه حرف بزنم میترسم حالش بد بشه.