RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
سلام به فارسیت عزیز
با اجازتون دوست دارم نظرم را با این که متاهل نیستم بدم چون این اتفاق برای من افتاده :
من دوست دارم لحظات خوبی رو کنار خانواده ام داشته باشم چون رابطه صمیمیی داریم پس ایا اون اقا هم می تواند در این لحظات حضور داشته باشند و احساس خوبی مثل من داشته باشد ؟
من دوست دارم در مهمانی های خانوادگی ام حضور داشته باشم ایا اون اقا از حضور در کنار خانواده من در این مهمانی احساس خوشایندی دارند؟
من دوست دارم در کنار خانواده ام در مراسم شادی و غم شناخته بشوم نه با چیزی غیر از ان که ساختگی باشد.
من دوست دارم در خانواده همسر اینده ام احساس سربلندی داشته باشم نه با سر شکستگی در باره ی خانواده ام صحبت کنم .
من دوست دارم همسرم تنها مرا نه مرا در کنار خانواده ای که زحمت مرا کشیده اند قبول کنند و دوست داشته باشند.
من دوست دارم همسرم بداند احساسی که نسبت به خانواده من دارد در واقع احساسی است که به من دارد زیرا من در اون خانواده رشد یافته و تربیت شدم و حتما ویژگی های پدرم را هر چند برای او نچسب را دارا میباشم
من دوست دارم همسرم بداند که زندگی من خلاصه به خانه و رابطه ی محدود ما نمی شود بلکه هم او هم من دارای روابط اجتماعی هستیم که نمی توانیم از ان ها فرار کنیم .از جمله روابط با خانواده ها
من دوست دارم در مراسم عروسیمان همسرم مرا و خانواده مرا با افتخار به اقوام معرفی کند نه با ترس
شما چی دوست دارید؟
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
عالی بود مریم و بابا لنگ دراز گرامی، ممنونم از وقتی که گذاشتید، جان کلام را بیان کردید :72:.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
با سلام دوباره،
کسی از آقایان در این سایت حضور ندارد؟! کاش نظر آقایان را هم می دانستم.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
آقاي فارسيت عزيز: هدف از تعريف معيار خانواده همسر آينده تون به عنوان اولويتي مهم چيه؟ مثلا دوست دارين كه در آينده به منزلت اجتماعي خانواده همسرتون افتخار كنين؟ به اصطلاح عاميانه جلوي دوستان و همكاران و فاميل خودتون پز خانواده همسر رو بديد؟ يا نه دوست دارين كه واقعا از معاشرت و همصحبتي با خانواده ايشون لذت ببريد؟ و يا شايدم صرفا مي خواهيد با خانواده اي وصلت كنين كه شبيه خانواه خودتون نباشه؟ و ......؟
بعد از مشخص كردن جواب سوال بالا به سوال بعد مي رسيم: آيا شخصيت دختر خانوم آنقدر شما رو مجذوب خودش كرده كه بتونين از فاكتور خانواده همسر ايده آل بگذريد؟
:305:اصل كلامم اينه كه همه ما يك سري فاكتورهايي رو براي همسر ايده آلمون تعريف مي كنيم و هنگامي به يك مورد براي بررسي مي رسيم بايد ببينيم كه ايشون كدوميك از معيارهاي ما رو داره و كدامشون رو نداره؟ مهم اينه كه بدونيم فرد ايده آلمون كه دقيقا منطبق با فهرستمون باشه وجود نداره ولي در عوض بايد ديد كه چه ايشان چه فاكتورهاي برجسته اي دارند و همچنين آيا در كل نقاط مثبت ايشون مي تونه بر نقاط منفي ايشون غلبه كنه يا نه؟
و اما جواب سوالتون: شما گفتيد بعد از اينكه خانواده ايشون رو ديديد، از نظر عاطفي نسبت به اين خانوم بي احساس شديد پس اين نشون مي ده كه:
1- معيار خانواده همسر حداقل در اين مورد براي شما خيلي مهمه و جدي است. (شما بيش از حد روي خانواده همسر آيندتون فكوس مي كنيد.)
2- اين چطور احساس دوست داشتنيه كه بعد از اين قضيه ( ديدار خانواده ايشون) از بين ميره؟؟؟ به نظر من شما در اين مدت تا حدي به هم عادت كردين وگرنه علاقه و دوستي واقعي در روند شناخت، بيشتر هم ميشه.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
با سلام، عذرخواهی می کنم بابت دیر جواب دادن، متاسفانه در طول هفته فقط شبها به اینترنت دسترسی دارم.
صنم_64 گرامی، ضمن تشکر از همفکری شما:
دوست دارم خانواده طرف مقابل به دلم بنشینند، اساسا دنبال پز دادن و این صحبت ها نیستم، فقط این که به نظرم جالب باشند و از در میان آن ها بودن خوشحال باشم.
واقعا نمی دانم، تقریبا سر به سر هستند، یعنی مجذوبیت من در حدی نیست که چشم بر چیزی ببندم، تقریبا در تعادل هستند و شاید تا حدی در جهت این که از دختر چشم پوشی کنم، متاسفانه.
در مورد تغییر احساسم هم با شما موافقم، در هر دو مورد ظاهرا حق با شماست. باز هم ممنون.
راستی مطلبی به ذهنم رسید که بیان نکرده بودم، در دیدار آخر ما، دختر خانم ضمن اشاره به این که من باید تکلیف خودم را با خودم روشن کنم، اصرار داشتند که مشاوره بگیرم از افراد مختلف در باره این که اصلا در زندگی چه می خواهم بکنم.
من هم تلاش می کنم در همان راستا قدم بردارم، در عین حال مطلقا دوست ندارم ایشان منتظر من باشد یا به نوعی منتظر پاسخی باشد، چون از پاسخ و مدت زمان لازم اصلا مطمئن نیستم. به این شکل به نفع خود او هم خواهد بود، به نظر شما چه طور مسئله را برای او تشریح کنم؟ با توجه به این که طرف مقابل بسیار منطقی است.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فارسیت
کاملا آزاردهندگی و شاید تحقیر آمیز بودن این وضعیت را درک می کنم و شرمنده هم هستم، ولی، نمی توان یک اشتباه را با اشتباه بعدی جبران کرد.
سلام
فارسیت عزیز شما نباید بخاطر این موضوع شرمنده باشید. چون شما توهینی به اون خانواده نکردید.
رد کردن یک شخص بخاطر دلنشین نبودن خونواده ش اصلا توهین محسوب نمی شه، ایشون باید با کسی ازدواج کنن که از قرار گرفتن در جمع خونواده شون لذت ببره و شاد باشه.
در واقع مسئله ای که پیش اومده خیلی ساده ست:
ازدواج با این خانم در مجموع برای شما جذابیت لازم رو نداره.
بنابراین خیلی ساده و راحت بهشون اطلاع بدید که از ادامه رابطه منصرف شدید.
مطمئن باشید ایشون خودشون از عهده ی هضم این مسئله برمیان.
موفق باشید.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
منونم آسوی گرامی،
البته رابطه عملا از بعد از خواستگاری قطع شده و فقط گاهی تماس هایی است برای تبادل نظر.
در مورد جذابیت درست می فرمایید، ولی راستش من الان مقداری سردرگم هستم، نمی دانم به حسم اعتماد کنم یا نه! می ترشم تصمیم درستی نباشد. باز هم ممنونم.
شما هم موفق باشید بزرگوار.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
فارسیت گرامی
راه حل ریاضی برای این مساله پیدا نخواهید نمود .
شما در صدد تشکیل یک خانواده هستید. این خانواده علاوه بر جدید بودن و بنا شدن بر باورهای فکری و اعتقادات شما و همسرتان ، تاثیر گرفته از فضای فرهنگی ، اعتقادی و رفتاری خانواده های طرفین نیز می باشد. دختر مورد علاقه شما در چنین خانواده ای تربیت پیدا کرده و هم اکنون مورد علاقه شماست پس شک نداشته نباشید این خانواده بیش از آن چه که تصور میکنید نکات مورد پسند برای شما دارد. از سوی دیگر شما باید توانایی پذیرفتن تفاوت های فرهنگی و فکری را نیز در خود ایجاد کنید. پذیرش این تفاوت ها تا زمانی که منجر به تعارض اعتقادی و بروز تنش و مشکل در خانواده نگردد منجر به نعالی شخصیت طرفین خواهد گردید. چنانچه ازدواج را وسیله ای برای فرار از خانواده خود می دانید بدانید که راه اشتباهی را در پیش گرفته اید. پاسخ سئوالات شما تنها هنگامی مشخص خواهد شد که با خانواده ایشان بیشتر آشنا شوید. در صورت موافقت خانواده بدون ایجاد هیچ گونه تعهدی ، به روابط خود با ایشان خصوصا در بستر روابط خانوادگی ادامه دهید. بخشی از سخنان شما القا کننده خواسته شما برای اتمام این رابطه است اگرچه مطمئن نیستم تردید شما بابت ترس از آسیب دیدن ایشان است یا از دست دادن همسر مناسب اما به نظر می رسد به زمان بیشتری نیاز دارید تا خودتان و خواسته هایتان را شناسایی کنید. به خود فرصت داده و از تصمیمات عجولانه خودداری کنید . در عین حال انتظار می رود افکار غیر منطقی خود را نیز شناسایی نمایید.
موفق باشید
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
خیلی ممنون از شما titapeli گرامی،
هدف من از ازدواج، فرار از خانواده خودم نیست به شکلی که احتمالا شما تصور یا برداشت کردید. واقعا هدف واقعگرایاه ای دارم در این زمینه. دغدغه های من را به خوبی شناخته اید، ممنون که بیانش کردید، شنیدن آن ها از زبان دیگری کمک می کند که از درونم بهتر آگاه شوم.
ترسهایی که فرمودید، هر دو هست. باز ممنون از شما، حتما تلاش می کنم که خودم را بهتر بشناسم. شما هم موفق باشید :72:.
RE: دختر را می پسندم، خانواده اش را نه!
با سلام دوباره،
این طور که پیداست، این دخترخانم خیلی بیش از چیزی که فکر می کردم با مسئله درگیری عاطفی دارد. امروز با من تماس گرفت، قرار بود که من جواب بدهم که آیا جوابم منفی است یا این که نیاز به زمان بیشتری دارم. من گفتم زمان بیشتری لازم دارم، در عین حال دوست ندارم منتظر بماند چون در هر حال احتمال این جوابم مثبت باشد را پایین می دانم.
با این حال می گوید منتظر می مانم. من واقعا نمی خواهم هیچ تعهد یا مسئولیتی برایم ایجاد شود، برای خودش هم بهتر است که این قدر درگیر مسئله نباشد، به نظر شما چه کار کنم؟