خوب همین دوست داشتنش و جدی بودن رو میشه از خواستگاری و...فهمید دیگه
چرا صورت مساله رو پاک میکنین?
نمایش نسخه قابل چاپ
خوب همین دوست داشتنش و جدی بودن رو میشه از خواستگاری و...فهمید دیگه
چرا صورت مساله رو پاک میکنین?
حنان جان
سئوال اصلی شما اکنون و اینگونه و از ما نمیتونه پاسخ بگیره . سئوال شما بعد از اقدام رسمی ایشون و پی گیری مرحله مراجعه به مشاور برای شناخت بیشتر و درک سنخیتها پاسخ پیدا خواهد کرد . بنا براین نباید توقع داشته باشی که دوستان بگویند احساس ایشان نسبت به شما چگونه هست . ذهن خوانی هم اشتباه هست ( سئوال شما از ما دعوت به ذهن خوانی هست ) .
احتمالاً شما نسبت به ایشان احساس عاطفی پیدا کرده ای و انتظار داری ایشون هم واکنش نشون بدهد و به عبارتی نسبت به شما ابراز احساس کند و چون تا کنون چنین اتفاق نیافتاده شما دچار تردید شده ای که ممکنه احساسی به شما نداشته باشد یا اینکه کلاً آدم بی احساسی باشد .
اگر چنین است ، هم انتظار شما اشتباه است و هم توقع اینکه اکنون به هم ابراز احساس کنید یا احساسی تولید شود عقلایی نیست و اتفاقاً همان چیزی هست که ما پرهیز می دهیم . یکی از دلایل منع از رابطه تا قبل از خواستگاری هم همین است که احساسات به غلیان می اید و وابستگی و تحریف شناخت و عوارض آسیب زای دیگر . که ظاهراً شما نگران این هستی که چرا این احساس به وجود نیامده ( در ایشان ) و این نگرانی بیجا و اشتباه است . بهتره خوشحال باشی که ایشان وارد فاز احساسات نشده و رابطه را تا زمان خواستگاری قطع کنید تا این احساسی که در شما شکل گرفته پررنگ نشود و موجبات آسیب و شکست عاطفی اگر ازدواج تحقق نیافت را فراهم نکند .
موفق باشید
.
:163:
:305:
:72:
شوكا جان من نميدونم چرا مسئله اي كه براي من مهم نيست ( يعني اول خواستگاري بعد شناخت) براي اعضاي سايت مهمه و اينقدر روش تاكيد ميشه جوري كه بحثي كه يه تاپيك رو به خاطرش باز كردي همه جواباش به اين ميرسه كه اول بگو بياد خواستگاري بعد...... بله درسته، من خودمم اگه توي تاپيكا ببينم كه دختره مياد شكايت ميكنه كه پسره ازم درخواستي داره كه براي الان مناسب نيست يا هرچيز ديگه اي كه جاش اونجا نيست و يا اينكه يه رابطه طولاني داشتن و هي از قرار خواستگاري اي كه تعيين كرده بودن ميگذره و هي خواستگاري به دلايلي كه خود پسره ميگه به تعويق ميوفته خوب ميگم براي اينكه بفهمي قصد طرفت سو استفاده نيست و واقعا دوستت داره رابطه رو قطع كن و بگو بياد خواستگاريت چون موقعش هستش
ولي در رابطه با من خوب من اولا دوست دارم خودم انتخاب كنم و دوما طرفم من رو اول بشناسه بعد بخواد يعني من رو به خاطر خودم بخواد نه پدر مادرم، به همين دليل از خواستگاري سنتي كه حالا يه نفر پسر رو به خانواده دختر معرفي ميكنه يا آشنا هستن، خيلي بدم مياد، خيلي خيلي بدم مياد و اصلا هم خاطره خوشي نسبت به اين قضيه ندارم.
به عنوان مثال 18 سالم بود كه يه خواستگاري داشتم كه خيلي سمج بود ولي من قبول نكردمش، جالبه كه بعد از جواب رد من رفتن يه جاي ديگه خواستگاري! اونم بلافاصله، و جالبه كه دختري كه مد نظرشون بود از زمين تا آسمون با من فرق داشت!! از همه نظر يعني موقعيت اجتماعي، چهره، هيكل يعني همه چيزي كه فكرشو بكنين خيلي از من پايين تر بود!!! از اون زمان من به تنها چيزي كه فكر كردم اين بود كه آيا واقعا منو اين دختر با هم قابل قياس بوديم؟چه چيز مشتركي داشتيم ما دوتا كه بعد از من ايشون رفت سراغ اون دختر؟؟؟ اگه واقعا اون پسر من رو ميخواست چرا بلافاصله بعد از جواب رد گرفتن رفت سراغ يكي ديگه؟؟ بابا يه مقدار زمان بده بعد برو!!! بعد از اون اتفاق به اين نتيجه رسيدم كه توي خواستگاري سنتي دختر خودش ديده نميشه و تنها چيزي كه ديده ميشه خانواده اش هستن!! طرف از باباي من و حرفاش خوشش مياد ميخواد بياد خواستگاري من و خبرم نداره كه من و بابام كاملا مخالف هم فكر ميكنيم !!! اصلا من خواستگاري سنتي رو توهين به خودم ميدونم... حالا شما اگه تجربه تون مخالف با منه من نميدنم ولي من با توجه به تجربه هايي كه داشتم از خواستگاري ستي متنفرم..... همچنين توي خواستگاري سنتي نظر هاي ديگران خيلي تاثير ميگذاره روي انتخابت كه شايد اشتباه هم باشه، يه بار داشتم به همين دليل اشتباه ميكردم و ميخواستم كسيو انتخاب كنم كه هيچ جذابيتي برام نداشت و صرفا به خاطر حرفاي ديگران راضي شده بودم ..... و البته استرس اينكه آيا تو از اون خوشت مياد يا اون از تو خوشش مياد؟ اگه برفرض طرف از تو خوشش نياد و پسر بگه نه به نظر من يه جورايي خيلي حقارت ميشه براي دختر و به خاطر ترس ها و استرس هايي كه از خواستگاري سنتي دارم اصلا حاضر نيستم سنتي ازدواج كنم
از طرف ديگه به نظر من اول بايد شناخت باشه بعد خواستگاري.... چون بعد از خواستگاري به دليل اينكه به غير از دختر و پسر چهار نفر ديگه هم هستن كه اكثر چيزها رو خود اونا ميبرن و ميدوزن و به دليل اينكه من دلم نميخواد توي كارم كسي دخالت كنه يا هولم كنه و .... و به دليل اينكه تو اين خواستگاري بعضي چيزا خودبه خود پيش ميره و تو كسي نيستي كه بتوني روي همه چيز كنترل داشته باشي به خاطر همه اين دلايل دوست دارم اول بشناسم بعد خواستگاري و ازدواج پيش بره
مثالهاشم زياده چون ديدم خيلي هارو كه تو همون زمان عقد يا نامزدي از طرفشون خوششون نيومده يا سازش نداشن يا باهاش مشكل داشتن ولي از طرف خانواده يا به خاطر حرف مردم تصميم گرفتن ازدواج كنن تا شايد طرف درست شه، تصميم گرفتن بچه دار شن تا شايد طرف درست شه و .... هيچ كدوم نتيجه نداده و آخرشم طلاق ... خانواده منم كه ديد بسيار منفي به طلاق دارن ....من به اندازه كافي تو زندگيم فشار دارم و نميخوام فشار خانواده يا چيز ديگه بهش اضافه شه كه مجبور شم تصميم غلط بگيرم
گرچه ميدونم اين نوع رابطه اي كه من دارم هم خيلي معايب داره كه يكي از مهم ترينش اينه كه ممكنه خانواده ها بعد از ديدن هم خوششون نياد و ....
والا من يه رابطه نا موفق داشتم قبلا حتما ميدونين، من اين رابطه ام خيلي با قبلي فرق داره،تو قبلي عيبهاي طرفم رو ميديدم ولي ناديده ميگرفتمشون و فكر ميكردم بعدا درست ميشه و به چيزي فكر نميكردم جز به هم رسيدن و .....
ولي تو اين رابطه عيب هاي طرفم رو ميبينم ، بهش گوشزد ميكنم، و روش فكر ميكنم كه آيا ميتونم باهاش كنار بيام و بسازم؟ به جدايي هم فكر ميكنم، با جدايي هم الان مشكلي ندارم .... اگه بفهمم نميتونم باهاش كنار بيام جدا ميشم. چون وابستگي اي بهش ندارم.
تنها مشكلم اين بود كه چطور متوجه بشم كه آيا واقعا دوستم داره و بروز نميده يا نداره؟ آيا تو زندگي ميتونه با محبت باشه و يه فرد منطقي تو اينجور مسائل چگونه برخورد ميكنه و .... كه نتيجه اي حادث نشد و خوب شايد ديگران نتونن به اين سوال جواب بدن و تنها كاري كه ميتونم بكنم اينه كه باهاش برم مشاوره و اين فرمهارو پر كنم، البته اميدوارم خانم يا آقاي مشاور نگن اول بگو بياد خواستگاري بعد فرم پر كن :D
ممنون از راهنماييهاتون:46:
فرشته جان ممنون
شما درست ميفرمايين....
من اونقدر از رابطه قبلي ضربه خورد كه الان اصلا نميدونم احساس دارم كي دارم كي ندارم ولي اينو ميدونم كه اگه بخوام راحت ميتونم جدا شم !!! فقط همينو ميدونم كه بخوام جدا شم جدا ميشم!!! اصلا ديگه به هيچ كس حتي مادر و پدرمم وابسته نيستم.... در كل ميدونم كه در جدايي مشكل شديدي نخواهم داشت
ممنون
سلام خانوم حنان میشه صندوقتون و خالی کنید
سلام دوست عزيز
من صندوقم رو خالي كردم ولي به طور كلي چون عضوي كه حق كاربري داده باشه نيستم، فقط ميتونتم يپيام دريافت كنم ولي نميتونم به پيام ها پاسخ بدم
سلام. حنان جان مگه توی خواستگاری سنتی قراره چیزی به کسی تحمیل بشه ؟!شما دقیقا همون مراحل شناخت رو طی میکنید منتهی زیر نظر خانواده...اگر هر کدوم متوجه شدید به درد هم نمیخورید راحت از هم جدا میشین درسته قرار نیست خانواده ی شما رو بپسندن اما مادر و پدر ها تجربشون توی این زمینه ها بیشتر هست مخصوصا پدرها که جنس خودشون رو خیلی بهتر میتونن بشناسن اونها عیبهایی رو میتونن تشخیص بدن که من و شما با این سنمون وبه خاطر نداشتن تجربه اصلا به چشممون نمیاد من خودم بارها متوجه شدم که به یک سری موضوعات مهم که توی زندگی ادم خیلی تاثیر میذاره در رابطه با دیگران اصلا توجه نداشتم که حالا بخوام بررسیش هم بکن اما مادر و پدرم با دید خیلی وسیع تری که داشتن( چون به هر حال تجربه ی زندگی مشترک دارن )منو راهنمایی کردن . تازه مجبور نیستی که هر چی پدر و مادرت گفتن قبول کنی یا هر عیب و ایرادی که گرفتن بدون تحقیق کردن و رفتن پیش مشاور قبول کنی
.منم مثل شما مخالف سر سخت این نوع خواستگاری بودم اما الان کاملا برعکس شده:72:
حنان عزیز دوست خوبم:72:
میدونم چی میگین
ولی...
ما ایران هستیم با شرایط و فرهنگ خاص خودش
من هم حرفاتون رو کاملا قبول دارم باید حتما شناخت به وجود بیاد اما...
حرفهایی که شما میزنین واسه اونور کاربرد داره...
تو ایران هنوز جا نیفتاده...
به هر حال من سعی کردم اون چیزی رو که به نظرم درست بود رو بگم.انتخاب دیگه به خودتون برمیگرده...
آخه میدونین از رو چی میگم؟؟؟
من میگم اگه یه پسری دختری رو بخواد نمیتونه خودش رو کنترل کنه...احساسش رو بیان میکنه...
من از رو اطرافیان و ارتباطات خودمم میگم...
مگه دست خود آدمه احساس و این چیزها که طرف مقابل شما این قدر منطقی پیش میرن؟؟
یه جاهایی قبول دارم منطق خوبه و باید هم باشه،ولی در مورد شما....
حد وسط خوبه به نظر من...
خلاصه این حرکات رو یه زنگ هشدار بگیرین و ازش راحت نگذرین...
ممکنه هیچ نباشه ممکنه خیلی چیزها درونش نهفته باشه...
اما عاقلانه ترین کار به نظر من در زمان حاضر اینه که طرف بیاد رسمی اقدام کنه و خانواده ها همو بینن.....
باز هم رسیدم به همون حرف قبلی:163::311:
:43:
موفق باشی:72:
هدف از خاستگاری رسمی اینه که اگر خانواده مخالفتی با طرف مقابل داره همون اول مشخص بشه.حالا که شما از ایننقل قول:
اگر پدر و مادر من يا ايشون مخالف بودن كه خوب جدا ميشم
بابت خیالت راحته می مونه یه جلسه برای مهریه و تاریخ عقد.
با شوکا موافقم پسری که دخترو برای ازدواج بخواد نمی تونه به طور کامل احساساتشو بلوک کنه.ارتباطشم به ماهی یک بار
محدود نمی کنه.