RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
به به!!! خبر خوب!!
حالا اون عروس خانوم بیچاره از این خیل عظیم خواهر شوهر در این تالار خبر دار هست؟:311:
همین چند تا پستی که تا به اینجا داری، کاملا نشون میده که علما اتفاق نظر ندارن:311:
بعضی نظرها کم و بیش شبیه هست ولی باز تو جزییات متفاوت........
بنابراین خواهرانه بهت میگم: به "مسئله از منظر دختر خانوم" کاری نداشته باش!!!
به مسئله از منظر خودت بپرداز. حالا اون دختر خانوم یا میپذیره یا نه!!!
ولی مهم اینه که شما خودت بودی.
اما در مورد اینکه از این جور آشنایی میشه به جایی رسید، آره من دیدم که ازدواج های موفقی شکل گرفته.
حالا اگر هنوز برای نظر سنجیت دنبال جوابی بذار نظر خودم رو بگم:
من به شدت با اینکه خواهر و مادر طرف بیان ومنو ببینن، مخالفم، احساس عروسک پشت ویترین بهم دست میده. به اضافه اینکه به نظرم اون ها تنها میتونن یه سری کلیات در مورد ظاهر دختر خانوم به شما بگن که کم و بیش خودت هم میتونی با دیدن ایشون متوجه بشی.
بعدشم بعد ظاهر برای هردو طرف مهمه، حالا آقایون یه خورده بیشتر. ولی این جوری به نظرم این حق از خانوم گرفته میشه.
پیشا پیش پیوندتان هم مبارک!!!
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
دوست عزیز:72:
من نمی دونم در کدوم شهر زندگی می کنی؟!
ولی اگه دریک شهر بزرگ زندگی می کنی چیزی که من می بینم الان مرسوم شده اینه که خانواده و یا دوستان
کسی رو به آقا معرفی می کنند. با توجه به ویژگیهایی که از شخص می گند شما مورد قبول می بینی و به اون
شخص می گی اسباب آشنایی رو در صورت پذیرفتن خانم فراهم کنه. اون شخص به اون خانواده شرایط آقا رو میگه.
در صورتیکه خانواده و دختر خانم شرایط آقا رو مورد پسند دیدند قراری بین خانم و آقا همراه با مادرشون و یا بتنهایی در
یک مکان عمومی دانشگاه یا کافی شاپ گذاشته میشه و شرایط ظاهری و باطنی همو می سنجند. در صورت
مثبت بودن نتیجه که خانواده آقا از خانواده دختر خانم پرس و جو می کنند مرحله بعدی دیدار رسمی دو خانواده است
که در منزل دختر خانم انجام میشه و در صورت مثبت بودن قرارهای بعدی گذاشته می شه.
شاید این روش برای شهرهای کوچک چندان کاربردی نباشه.
ولی مزیتهایی داره که بدون استرس و درگیر کردن سایر افراد خانواده دونفر همو در شرایط یکسانی مورد ارزیابی
قرار می دهند. و در صورت مثبت بودن گامهای بلندتر رو بر می دارند.
رفتن خانواده پسر بدون حضور آقا پسر را من شخصا نمی پسندم. دوستی می گفت این اقدام خانواده پسر در بدو
آشنایی نشاندهنده ضعف و وابستگی آقا به خانواده اش و تصمیمات آنهاست و همچنین احساس خوبی برای دختر
خانم نداره. در مورد ویژگیهای ظاهری هم با چندین بار رفت و آمد قد و رنگ پوست و چهره و ...... را می بینید
همانگونه که دخترخانم هم خصوصیات ظاهری شما را در جلسات مختلف بدون حجاب:311: می بیند.
موفق باشید.:72:
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
نقل قول:
ایا برگزاری جلسه ای بدون حضور پسر، و تنها برای پسندیدن ظاهر دختر و خونوادش، از جانب مادر پسر، منطقیه ؟ (نمی خوام قضاوتی بکنم، صرفا می خوام مسئله برای خودم حل بشه)،
ایا این جلسه و هدف از وجود اون، نوعی توهین به دختر نیست ؟
اگه بخوایم درست ترین و بهترین روش رو انتخاب کنیم، وجود این جلسه چقدر ضروریه ؟
واقعا این جلسه بدون حضور تو چه حسنی داره؟
قرار نیست مادرت ظاهر اون دختر رو بپسنده بلکه باید تو ازظاهرش خوشت بیاد.ادما هرچه قدر هم که اخلاقشون شبیه هم باشه بلاخره اختلاف سلیقه دارن.شاید مادرت اون دختر رو دید و ظاهرش رو نپسندید اما تو اگه ببینیش ازش خوشت بیاد.اونوقت حتی اگه خواستگاریش هم برین تو دل چرکین شدی.
چیزی که من تو خواستگاریا دیدم اینه که اظهار نظر بقیه درباره ظاهر دختر و پسر رو ادم تاثیر میذاره.
بهتره خودت جلسه اول ببینیش اگه ازظاهرش خوشت اومد و در نظر اول مطابق معیارات بود اگه حساسی که مامانت اون قسمتهای بدن دختر رو که تو مجلس رسمی نتونستی ببینی رو ببینه میتونه مادرت یه روز به عنوان مهمون نه مجلس رسمی بره خونشون و دختر رو ببینه که مثلا ایراد خاصی نداشته باشه.
حتی به نظر من بهتره قبل از جلسه رسمی خواستگاری حداقل یه بار خودت اون دختر رو ببینی (بدون اینکه تو رو بشناسه)،بعد اگه ازظاهرش خوشت اومد برین خواستگاری.نه اینکه برین و یه وقت ظاهرش تو ذوقت بزنه.چون اونجوری دختره بیشتر اسیب میبینه و دلش میشکنه.
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
ممنون از توجهتون
تقریبا جواب سوال هام رو گرفتم
قبلا یه تاپیک داشتم، که درش مسائلی که با مادرم داشتم رو نوشتم
خلاصه اون تاپیک اینه که من برای پیدا کردن یه مورد مناسب، نمی تونم روی مادرم حساب کنم
سلایقمون خیلی شبیه به هم نیست و ایشون خیلی موافق معرفی کردن های اینچنینی نیست
دایره انتخاب من رو به فامیل و دوستای خونوادگی و دوستای خودش محدود می کنه، ومعتقده اینجوری ریسک کمتری رو متحمل می شم !
من توی چند سال اخیر به اصرار مادر یا در کل در موقعیت هایی که بدون عنوان خواستگاری پیش میومد، تقریبا همه مواردی رو که مدنظر مادرم هستن بررسی کردم،
در حد صحبت کردن و مراسم هاو سفرای خونوادگی
مطمئنم که هیچکدوم مناسب من نیستن یا نهایت اینه که اگر مورد بهتری پیدا نکردم به یکیشون که به نظرم با من هماهنگی بیشتری داره مراجعه می کنم
از طرف دیگه یه لیست نه چندان بلند از طرف پنچ شش تا از دوستان متاهلم بدستم رسیده
به عبارت بهتر یکبار ازغربال دوستانم که تا حد زیادی با انتظارات من اشنایی دارن، رد شدن
خب این خیلی کارم رو اسونتر می کنه
مشکل اینجاست که مادر حاضر نیست از صفر شروع کنه و ازم می خواد صحبت های اولیه رو خودم انجام بدم
و وقتی جلسه خواستگاری رو ترتیب بدم که تا حد زیادی به انتخابم مطمئن باشم
این درحالیه که فراهم کردن فضایی غیر از مراسم خواستگاری تقریبا برام غیر ممکنه
یعنی حتی اگه منم بخوام، طرف مقابلم قبول نمی کنه
سوال اینجاست که چکار باید بکنم ؟
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
مشکل تو دقیقا به این برمی گرده که فرهنگی که خودت پذیرفتی و قبولش داری با فرهنگ مادرت در تضاده که البته به نظر میاد یه جاهایی هم شما با این فرهنگ کنار اومدی و شاید خیلی هم باهاش بیگانه نباشی. اما از طرف دیگر معیارهای فرهنگی ای که در انتخاب همسر لحاظ میکنی باعث میشه که عملا فرهنگ مادرت با اون خانواده هم در تضاد باشه. راستش را بخوای شاید در آینده همسرت و مادرت هم دچار تنش بشن!
فکر نمی کنی اول باید تکلیف خودت را با فرهنگ خودت و مادرت مشخص کنی و یا کاری بکنی که مادرت این تفاوت را برای همیشه بپذیره یا برعکس تو ؟ وقتی نمی تونی مادرت را راضی کنی که با فرهنگی که تو ترجیحش می دی کنار بیاد و اختیار زندگی ات را به خودت واگذاره فکر می کنی می تونی در آینده رابطه ی مادر و همسرت را مدیریت کنی؟
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
ممنون بچه مثبت عزیز
اما فکر نمی کنم در مورد مسائل کلی، با مادرم اختلاف نظر زیادی داشته باشیم
مسئله اصلی تفاوت نظرمون در مورد هدف و نحوه جلسه خواستگاری هست
یه سوال دیگه
دوران نامزدی، یعنی دورانی که هنوز عقد رسمی صورت نگرفته، یه فرصت طلایی و مهم هست برای شناخت بیشتر
حتی ممکنه دو نفر به این نتیجه برسن که برای هم مناسب نیستن و باید از هم جدا بشن
از نظر من در این دوران، رابطه عاطفی باید کنترل شده باشه و رابطه جسمی و احیانا ....... هم اصلا به وجود نیاد
ضمن اینکه مراسم رسمی هم گرفته نشه تا اگر قرار بر جدایی بود، مشکلی پیش نیاد
با این توصیفات ایا لازم هست موضوعی با عنوان محرمیت، مطرح بشه ؟
توی خونواده من این موضوع خیلی جاافتاده نیست
مثلا برادرم یه دوران نامزدی سه ماهه داشت و در طول این دوران، با وجود اینکه هنوز برادرم و همسرش به هم محرم نشده بودن ،خیلی با هم راحت بودن،
و رفت و امد زیادی با هم داشتن، هم خونه ما و هم خونه پدر همسرش
من از روابط خصوصیشون در اون زمان اطلاعی ندارم ولی در این حد که در طی اون دوران همسرش رو بدون حجاب هم می دید
طبیعتا من نمی تونم و نمی خوام یه همچین شرایطی داشته باشم
اما در عین حال دلمم نمی خواد که خیلی سریع عقد رسمی صورت بگیره
مزایا و معایب محرمیت غیر رسمی در دوران نامزدی چه چیزهایی می تونن باشن؟
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
مطرح شدن موضوع محرمیت کاملا بستگی به خودتون و معیارهاتون داره
و وقتی شما ادم معتقدی باشی که همسرت باید در برابر نامحرم حجاب داشته باشه،طبیعتأ شخص باحجابی رو انتخاب میکنی و طبیعتا اون رفتاری که خانم برادرت داشته رو نخواهد داشت.
به نظرم محرمیت غیررسمی اصلا ضرورت نداره ،مگه دوطرف میخوان چیکارکنن که لازم باشه محرم باشن،جند دفعه رفت وامد خانواده وچند دفعه بیرون رفتن
تنها مزیتش شاید این باشه که موها واندام دختر و ببینه و اگه دستشون بهم خورد گناه نکرده باشن (که به نظرمن میتونه اقای داماد محترم اینارو میتونه ازمامانش بپرسه وسعی کنن دستشون هم بهم نخوره ) به نظرمن این محرمیت واسه اونایی خوبه که فکر میکنن صحبت کردن وبیرون رفتن با نامحرم گناهه،ولی واسه بقیه انحراف شناخت رو درپی داره
ایرادشم اینکه ممکنه این محرمیت باعث شه ارتباط عاطفی ایجاد بشه(حتی اگه در حد گرفتنن دست همدیگه باشه) واین روند شناختو به انحراف بکشه
ازدیدخودم(یه دختر معتقد ومحجبه):
اگر همچین شرایطی پیش بیاد که بخوام نامزدی سه ماهه داشته باشم،مسلمأ حتی فکر محرمیت (نه عقد موقت ونه عقد دائمی ) رو نخواهم کرد وحتی به طرفم اجازه نمیدم فکر عقد موقت بکنه(متنفرم) :81: ؛چون اصلا لازم نیست. وحتی رفتن به خونه مخاطبم همراه خانوادم خواهد بود (چه معنی میده تنهایی برم،اگه خودمم بخوام پدرمم اجازه نمیده)
من که خودم بدم بیاد کسی همسردائمیم نشده باشه وحتی یه لاخ موهامو ببینه :163:
------------اینانظرات شخصیه منه و هراختلاف نظری کاملا شخصیه و درجای خودش محترم :D
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
متشکرم دوست عزیز
دوران نامزدی که مد نظر من هست یه دوره شش ماهه خواهد بود
شرایطمون باید به نحوی باشه که حداقل دوبار در هفته همدیگرو ببینیم
در زمان کوتاه تر از این شناخت معنایی نداره
من دوست ندارم از ترس مسائل جانبی، خیلی سریع مراسم عقد رو بگیریم
همونطور که قبلا گفتم این محرمیت برای این نیست که دوطرف از ظاهر هم مطمئن بشن
اتفاقا مایلم یه رابطه عاطفی محدود به وجود بیاد
چه تضمینی هست که بعد از عقد رسمی، علاقه به وجود بیاد ؟
به همین خاطر هست که با خواستگاری سنتی مشکل دارم :(
همش حس مکنم همه چیز به سرعت اتفاق میفته
فرصت فکر کردن و شک کردن ازت گرفته میشه
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
خارپشت جان سلام حالت خوبه؟ حال متين جون چطوره؟
يه سوال؟ منظورت از خواستگاري سنتي چيه؟
آخه تازگيا احساس ميكنم خواستگاري سنتي از نظر من با اون چيزي كه گاهي تو تالار مطرح ميشه
فرق داره.
RE: می خوام ازدواج کنم، لطفا به سوالاتم جواب بدین :)
سلام
متشکرم
منظور از خواستگاری سنتی این هست که شما طرف مقابلت رو در همون جلسه خواستگاری می بینی
یا اینکه دیگران و به خصوص خونوادت فردی رو که احتمالا اشنایی مختصری باهاش داری ، بهت پیشنهاد می کنن
در هرصورت قبل از جلسه خواستگاری، فرصتی برای ایجاد رابطه و احتمالا رسیدن به تفاهمات اولیه وجود نداره
همه چیز در جلسه یا جلسات خواستگاری خلاصه میشه
این بد نیست به شرط اینکه بشه جلسات خواستگاری رو کش داد
و متاسفانه خونواده ها و بصورت شدیدتر خونواده دختر خیلی موافق طولانی شدن یه رابطه غیر رسمی نیستن
چه با محرمیت و چه بدون اون