-
RE: به شرط خندیدن تو....
لیلی و مجنون
میگن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی؟ اگه نیمه شب بیای بیرون شهر کنار فلان باغ می بینمت .
مجنون که شیفته دیدار لیلی بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست .
نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید ، از کیسه ای که به همراه داشت چند مشت گردو برداشت و ریخت تو جیبهای مجنون و رفت .
مجنون وقتی چشم باز کرد ، خورشید طلوع کرده بود آهی کشید و گفت : ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم . افسرده و پریشون برگشت به شهر.
در راه ، یکی از دوستانش اونو دید و پرسید : چرا اینقدر ناراحتی؟! و وقتی جریان را از مجنون شنید با خوشحالی گفت : این که عالیه ! آخه نشونه اینه که ، لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره !
دلیل اول اینکه : خواب بودی و بیدارت نکرده! و به طور حتم به خودش گفته : اون عزیز دل من ، که تو خواب نازه پس چرا بیدارش کنم؟!
و دلیل دوم اینکه : وقتی بیدار می شدی ، گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشت پس برات گردو گذاشته تا بشکنی و بخوری !
مجنون سری تکان داد و گفت : نه ! اون می خواسته بگه : تو عاشق نیستی ! اگه عاشق بودی که خوابت نمی برد ! تو رو چه به عاشقی؟ بهتره بری گردو بازی کنی !
.................................................. .................................................. ...........................................
چگونگی و کیفیت افراد ، وقایع و یا سخنان دیگران ، به تفسیر ی است که ما ، از ، آنها می کنیم ، و چه بسا که ، حقیقت ، غیر از تفسیر ماست .
قضاوت ، همیشه آسانست ، اما حقیقت ، در پشت زبان وقایع ، نهفته است .
-
RE: به شرط خندیدن تو....
من نمیدانم
و همین درد مرا سخت می آزارد
که چرا انسان
این دانا - این پیغمبر
در تکاپوهایش
چیزی از معجزه آنسوتر
ره نبردست به اعجاز محبت
چه دلیلی دارد؟
چه دلیلی دارد که هنوز
مهربانی را نشناخته است؟
و نمی داند در یک لبخند
چه شگفتی هایی پنهان است؟
من بر آنم که در این دنیا
خوب بودن به خدا سهل ترین کار است
و نمی دانم که چرا انسان
تا این حد با خوبی بیگانست؟
و همین درد مرا سخت می آزارد
-
RE: به شرط خندیدن تو....
تا حالا كفشات رو نگاه كردي؟؟؟!!!
دو تا عاشق:
دو تا همراه
... ...
كه بي هم ميميرن
با هم خاكي ميشن
بدون هم زير بارون نميرن
و همیشه ی همیشه پشت هم وهمراه همن
كاش آدما هم يكم از كفشاشون ياد بگيرن...
-
RE: به شرط خندیدن تو....
در جواب دخترم که پرسید: [size=x-large]چرا مرا به دنیا آوردی؟
زیرا سال های جنگ بود
و من نیازمند عشق بودم
برای چشیدن طعم آرامش
زیرا بالای سی سال داشتم
و می ترسیدم از پژمردن
پیش از شکفتن و غنچه دادن
زیرا طلاق واژه ای ست
تنها برای مرد و زن
نه برای مادر و فرزند.
زیرا تو هرگز نمی توانی بگویی:
مادر سابق من
حتی وقتی جنازه ام را تشییع می کنی.
و هیج چیز، هیچ چیز در این دنیا نمی تواند
میان مادر و فرزند جدایی افکند
نفرت یا مرگ حتی.
و تو بیزاری از من
زیرا تو را به دنیا آورد ه ام
تنها به خاطر ترسم از تنها ماندن
و هرگز مرا نخواهی بخشید
تا زمانی که خود فرزندی به دنیا آوری
ناتوان از تاب آوردن خاکستر سوزان
رویاهاو آرزوهای دور و درازت[/size]
-
RE: به شرط خندیدن تو....
انسان عاشق زیبایی نمی شود،
بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود
همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم،
پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.
فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...
پروفسور حسابی
-
RE: به شرط خندیدن تو....
http://www.hamdardi.net/imgup/39887/...fc639ced72.jpg
تو بمان تنها با من تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
من فدای تو،
[size=large]به جای همه گل ها تو بخند ....[/size]
به شرط خنديدن تو...
تا ابد زنده مي مانم
-
RE: به شرط خندیدن تو....
اگر خدا دعاهای شما را مستجاب کند، ایمانتان را افزایش داده، اگر با تاخیر مستجاب کند، صبرتان را زیاد کرده و
اگر مستجاب نکند، چیز بهتری برایتان در نظر دارد.
بیائید دعاهایمان را با این فرمول کادو پیچی کنیم
صلوات + دعا + صلوات
-
RE: به شرط خندیدن تو....
اگر مردی توقع دارد که همسرش در زندگی یک فرشته باشد،
اول باید برای او یک بهشت بسازد.
-
RE: به شرط خندیدن تو....
هر رابطه ای ؛
به هر دلیلی برایت تمام شد !
پی اش را دیگر نگیر
هیچ شوک مصنوعی !
آدمها و رابطه های مرده را زنده نمی کند . . .
-
RE: به شرط خندیدن تو....
نیچه..
مهم نیستــــ اگر انـسـان بـرای کـسی که دوسـتـش دارد غـرورش را از دستـــــ بـدهـد ؛
امـا فـاجـعـه اسـتــــــ اگر بـه خـاطـر حـفـظ غـرور ، کـسی را که دوسـتـــــ دارد از دستـــــ بـدهـد .