RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
وقتی محبتای عاشقانشو میبینم...
همسری مهربونه
الان عذاب وجدان گرفتم ......
عزیزم اصلا عذاب وجدان نگیر :72:
دیگه هم این بحث رو بیش از این کش نده ، (توقف فکر یعنی همین ... از همین الان و همین تاپیک شروع کن )
چون ناخودآگاه ذهنت داره میره به سمتی که الکی برای خودت درگیری ذهنی ایجاد کنی و احساساتت در جهت بد داره مصرف میشه
شما که خیلی همسری رو دوست داری ... عاشقشی
پس با یه غافلگیری عاشقانه امشب همه دلخوری ها رو بیریز دور :43:
پست یک زن امیدوار رو هم چند روز مرور کن تا عمق مطلب دستت بیاد
موفق و شاد باشی خانوم :46:
RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
[[.اما راستش من یه وقتایی عصبانی میشم ..بدوبیراه نمیگم اما دلیل عصبانیتمو میگم با یه حالت یخورده عصبی
دوست عزیز سلام باتوجه به نمونه ای که ارائه دادی و دوستان جواب دادن من هم موافق انها هستم اما اگر فکر می کنی که این قضیه عصبانیتت طبق گفته بالای خودت زیاد اتفاق می افته به نظر من اگر برات مقدوره یه آزمایش تیروئید بده شاید مشکل هورمونی داشته باشی نظرم شخصی است موفق باشی :72:
RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
پریماه ببخش دیر سر زدم و خوشبختانه راهنمائی های دوستان عالی بوده.منم خیلی استفاده کردم.اما یه نکته هر چقدر خودمون رو به بیخیالی بزنیم زندگی راحت تری خواهیم داشت.ما گاهی اونقدر به فکرمون پر و بال می دیم که مشکل ساز می شه.اول این پر و بال دادن به فکر باعث شد از دست همسرت عصبانی بشی حالا هم باعث شده عذاب وجدان بگیری.ما باید یاد بگیریم زندگی را سخت نگیریم.
RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
پریماه جان
همسرت بسیار فهیمه و اتفاقاً درک خوبی از شرایط و رفلکس های احتمالی دارد . خوب دقت کن وقتی شما به منزل اومدید اول برای شما غذا گرم کرده ، شما را وادار کرده اول غذا بخورید و ..... شما هم بعدش حالت بهتر شده ، و بعد از اینکه حال شما بهتر شده ایشون تازه دلخوریش از برخورد تند شما را اعلام کرده . این دقیقاً یک روند بجا و صحیحه که ایشون درپیش گرفت .
پر واضحه که به خاطر نخوردن صبحانه درست و ناهار و در معرض مواد شیمایی و فضای آرایشگاه به مدت طولانی بودن ، افت قند خون پیش آمده و سردرد شما به خاطر این موضوع و کاهش انرژی ناشی از نیاز جسمی و تأمین نشدن آن و فضای سالن مراسم و احتمالاً آهنگهای پر ضرب آهنگ و جاز ، باعث خستگی و تشدید سردرد شده ( یک وضعیت کاملاً طبیعی و البته خود ساخته ) و همسر شما به خوبی درک کرده که چرا چنین شدی ، برای همین ابتدا برایتان غذا آماده کرده و وادارتان به خوردن غذا کرد .
همسر شما وقتی خواهرش داخل ماشین اومده کاملاً با دید وسیع برخورد کرده یعنی تا حدی از مسیر را با او همراهی کرده و بقیه زمانی که آنان پی گیر عروسی بودند را عذر خواسته و شما را به منزل رسانده ، این یعنی تعادل در روابط بین دو طرف . و این را شما ضعف دیده ای .
بهتره دلیل عصبانیتهای خود را پی گیری کنی که عامل جسمی دارد یا شخصیتی . چون هرچقدر فردی از رفتاری دلخور هم باشد لزوماً و در شرایط سلامت جسم و اعصاب و شخصیت نباید به عصبانیت بکشه . دلخوری و ناراحتی از یک رفتار با عصبانیت فرق می کند . ما می توانیم از رفتاری حتی آزرده باشیم اما عصبانی نشویم ، درست مثل رفتار همسر شما ، از تندی شما آزرده بود اما عصبانی نشد . برای همین هم توانست کنترل کند و در جای مناسب ( وقتی شما تغذیه شدی و بهتر شدی ) دلخوریش را مطرح کند .
پس بهتره با چکاب خون و بعضی هورمونها مثل تیرویید ، ابتدا از نظر جسمی خود را چک کنی اگر موردی نبود نزد روانشناس بالینی رفته و دلیل عصبانیتهای خود را بفهمی .
عصبانیت یک رفتار هیجانی است که سطوح مختلفی در افراد مختلف دارد ، آنجا که فقط ریشه احساسی - رفتاری دارد می شود با مهارت کنترلش کرد ، اما اگر ریشه فیزیولوژیک یا شخصیتی داشته باشد باید به کمک متخصص به درمان آن پرداخت .
به نظر می رسد مهربانی و سازگاری همسرت برای شما یک پاشنه آشیل است ، یعنی در عین اینکه نعمته ، همین نعمت نقطه آسیب پذیری شماست ( که اینجا مجال پرداختن به آن نیست )
.
RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
از همه دوستان عزیزم ممنون و سپاسگزارم
راستش یخورده از حرفاتون در مورد تیروئید و .... ترسیدم..یخورده که بیشتر...آخه من که عصبانیتم با برخورد فیزیکی و دادو بیداد نیس و بندرت هم پیش میاد...فقط در حد صحبت با یکم صدای بلند ..اصلا دادوبیداد نمیکنم..فقط دلخوریمو مطرح میکنم . لابلای صحبتام هم همسرمو با لحن عزیزم و گلمو ...خطاب قرار میدم...آیا واقعا من باید برم آزمایش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:302:
دیروز که رفتم خونه همسری اومد و باهم ناهار خوردیم و کاملا روابط خوب بود..بعد ناهار به همسری گفتم امروز عذاب وجدان گرفتم و میخام ازت معذرت بخوام..همسری هم بامحبت گفت که اونم معذرت میخواد اگه سوتفاهم پیش اومد..همسری گفت نباید اینقدر حساس باشم و زود از کوره در برمو اعتراض کنم...خلاصه قرار شد به من کمک کنه که این رفتارمو کم کم بذارم کنار..
دیشب هم خانواده همسری رو دعوت کردم واسه شام و به گرمی ازشون پذیرائی کردمو خیلی خیلی خوش گذشت....
فقط فرشته مهربان و دوستان آیا من باید برم آزمایش؟؟؟؟؟یا همه چی رو فراموش کنمو دنبا تغییر نگرشم باشم؟
RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
عزیزم
چکآپ که چیز بدی نیست ، هر6 ماه یکبار که لازمه
.
RE: گاهی وقتا عصبانی میشم و همسرم......
سلام دوست عزیز من طبق تجربه ای که خودم داشتم گفتم ازمایش تیروئید بده چون من خودم هم خیلی حساس بودم از کوره در می رفتم البته به قول شما نه داد بیداد می کردم نه حرف بدی می زدم فقط یه خورده عصبی می شدم برا همین به مشاور که مراجعه کردم گفت ازمایش تیروئید بده که داشتم اصلا چیز بدی نیست و اینکه این حالت هم ممکنه بعضی موقعها به خاطر فشار پائیین باشه نه تیروئید و چون شما گرسنه بودی شاید فقط فشارت پایین بوده من خودم وقتی فشار م هم پایین می یاد اینطوری میشم دیگه همسرم هم می دونه و رعایت می کنه من فقط تجربیاتم رو در اختیارت گذاشتم ناراحت و نگران نشو به قول فرشته مهربان یه چکاپ که چیزی نیست تازه خیالت هم راحت میشه که چیز مهمی نیست موفق باشی :72: