اگه دلت برام تنگ شد بیا پایین منو ببین
.
.
.
.
.
.
..... چقدر دیر آمدی من رفتم .
سبزترین سبزه ها تقدیم تو باد
.
.
.
.
.
سازمان پخش علوفه های دامی .
><(((:>
><(((:>
><(((:>
این ماهی ها را برات فرستادم بخور ببین چقدر مزش با علف فرق داره .
نمایش نسخه قابل چاپ
اگه دلت برام تنگ شد بیا پایین منو ببین
.
.
.
.
.
.
..... چقدر دیر آمدی من رفتم .
سبزترین سبزه ها تقدیم تو باد
.
.
.
.
.
سازمان پخش علوفه های دامی .
><(((:>
><(((:>
><(((:>
این ماهی ها را برات فرستادم بخور ببین چقدر مزش با علف فرق داره .
زیبا. ده
اشکالی ندارد ولی تکرار نشود مممم سبزترین سبزه ها تقدیم تو باد. زمین چمن ورزشگاه آزادی
سلام رضا
اولاً تو باعث شدی تمام پیازها سوخت
دوماً توی صفحه اول که دو تا جوک تکراری یکی مال خودم بود یکی هماز یکیدیگه گرفتی گفتی چرا از خودت مایع نمی زاری ؟
تو این صفحه هم که بازم از خودت چیزی ننوشتی !
اون دوگولتو کار بنداز و چیزی بنویس .................................
دعاي يك دختر مجرد: خدايا من .واسه خودم از تو هيچي نمي خوام، فقط يه داماد خوب به مادرم قسمت كن!
دوستت دارم، تو چی؟
خیلی می خوامت، تو چی؟
دوریت اذیتم می کنه، تو چی؟
بی تو می میرم، تو چی؟
......
من الکی گفتم، تو چی؟
برو يه سوزن بيار
.
.
باور كن سركاري نيست
.
.
حالا تو سوراخ سوزن رو نگاه كن
.
.
نگاه كردي؟
.
.
دلم برات اينقدر شده!
سلام
چرا کسی اینجا چیزی نمی نویسه ذوقتون کور شد
گفتم غم تو دارم گفتا چشت درآيد! گفتم كه ماه من شو گفتا دلم نخواهد! گفتم خوشا هوايي كزبادصبح خيزد گفتا هواي گرميست? اَه اَه? عرق درآمد! گفتم دل رحيمت كي عزم صلح دارد گفتا برو به سويي ? تا گلّ ني درآيد! گفتم زمان عشرت ديدي كه چون سرآمد گفتا كه اي واي ديرشد، داد مامان درآمددددددددددد
اگه گفتي اين چيه؟
0--<--<
.
.
.
.
اين منم که از دوريه تو مردم!!!
خر
خر
خر
خر
خر
خر
خرابتم رفیق
ببخشید من زبونم یه خورده میگیره :D:D:D:D:D:D:D
« یک ماجرای طنز»
روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسداما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد .
در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاکسپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا آشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد: گيرنده : همسر عزيزم موضوع : من رسيدم ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي راستش انها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مي آد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته من همين الان
رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت .
.
اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه !!
اگه یه وقت احساس کردی توی یه اتاق تنگ و تاریک گیر کردی و دیوار اتاق مدام عقب و جلو
میره و از اون خون می چیکه اصلا نترس چون تو قلب منی http://qsmile.com/qsimages/16.gif
دلم بدجور هواي دستها ت رو كرده.
لحظه شماري مي كنم
براي اون لحظه كه حقت رو كف دستت بذارم http://qsmile.com/qsimages/216.gif