دوست عزیز شما چند سالتون است؟بجه اتان با =درش زندگی می کند
نمایش نسخه قابل چاپ
دوست عزیز شما چند سالتون است؟بجه اتان با =درش زندگی می کند
سلام ممنون از همه دوستان که به درد دل من گوش دادن. انشااله مشکل همه حل بشه.:323:
سلام عزیزم اگه شوهر خوبی داری سعی کن ازیتش نکنی اینجور که تعریف کردی خودت مشکل داری باید خودت رو اصلاح کنی چون افراد باید خودشونو تغییر بدن نه دیگران رو .
سعی کن به همسرت ایمان قلبی داشته باشی .
به این فکر کن که اون دوست داره و خوشبختی .
گیر نده ، این کار نه تنها رابطتون رو بهتر نمیکنه بلکه بینتون فاصله هم میدانزه .
امتحان کن انشاالله بهتر میشه.
سلام ممنون از همه دوستان
از مشاوران همدردی خواهش میکنم به این سوال من پاسخ بدید. با توجه به اینکه بین ما حرمت ها شکسته شده و پرده ها دریده شده آیا ادامه این زندگی درست هست؟ میشه اصلاح کرد یا نه؟ میشه زندگی مثل روزهای اول بشه یا نه؟ ممنون میشم از راهنمائیتون
سلام به ساناز عزيزم :72:
ورودت رو به تالار همدردي خوش امد مي گم . :328:
دوست عزيزم اينطور كه مشخصه شما به سختي مي توني ارامش داشته باشي و همه زندگيتو در شوهرت مي بيني . براي از بين بردن بد بينيت بايد برنامه اي ترتيب بدي قبل از اينكه شوهرت رو با اين كارهات از خودت برنجوني .
شوهرت اگه تا بحال هم رابطه اي نداشته به خاطر حرفهاي تو به اون سمت كشيده مي شه .
كاش بتوني تو سايت بگردي و به درد دل خانمهايي كه شوهر شكاك داشتن گوش بدي و قدر خودت و زندگيتو بدوني .
قبل از هر چيزي دوست دارم بدونم شاغل هستي يا خانه دار ؟ البته من فكر مي كنم خانه دار هستي چون اگه شاغل بودي مي تونستي بفهمي اين روابط در محيط كار وجود داره . من خودم سالها در جايي كار مي كردم كه يك همكار خانم نداشتم و همه همكارام مرد بودن و مجرد به نظر تو ايا اين دليل ميشه كه ادم بگه حتما يه رابطه اي وجود داره ؟
من كساني رو مي شناسم كه سالها با همسري كه اونها رو واقعا دوست نداشته و در كنار اون شخص رابطه هاي متعدد داشته زندگي كردن و همه تلاششون رو كردن تا همسرشون رو به سمت خونه و زندگي جذب كنن .
در مورد دعواهايي كه بين تون مي شده بايد بگم گذشت زمان و رفتار درست تو اون رو هم درست مي كنه . سعي كن علاقه به شوهرت فقط به خاطر خودش باشه نه اينكه سعي كن يه حس مالكيت رو همسرت داشته باشي تا وقتي كه اين حس رو داشته باشي نمي توني رابطه خوبي باهاش داشته باشي . بعد از همه سعي كن به اين باور برسي كه اون يه مرده اگه مي خواست هرزگي كنه كه نمي اومد با تو ازدواج كنه . پس حتما تو رو دوستت داشته و براي زندگي با تو برنامه هاي زيادي داشته پس به جاي اين افكار سعي كن يادبگيري چطور با همسرت رفتار كني و چطور اون رو دلگرم به زندگي كني .
دوست خوبم از تكنيكهاي رسيدن به اراش و توقف افكار منفي كمك بگير . همون طور كه گفتم اين مسئله زمان مي بره ولي اگه قدم به قدم پيش بري مطمئنا به نتيجه مطلوب دست پيدا مي كني .
منتظر خبرهاي خوبت هستم و اميدوارم يه روز بياي و تو تاپيك خاطرات خوب و عاشقانه همسرم مطلب بزاري و ابراز خوشبختي و شادابي كني .
در زير لينك چند تا تاپيك خوب و مفيد رو برات مي زارم حتما مطالعه كن و ما رو از نتيجه اقداماتت مطلع كن .
تجربيات و تغييراتي كه منجر به حس مثبت انديشي در من شد
چگونه شاد باشيم
چرا بحث ما به درگيري منجر مي شود
سلام از همه دوستان تشکر میکنم بخصوص از پریوش جون. من شاغلم و خودم هم با ارباب رجوع آقا زیاد سروکار دارم ولی نمی دونم چرا نمی تونم تحمل کنم که خانمی حتی با شوهرم تلفنی در مورد کار صحبت کنن. یعنی به محض اینکه بفهمم پشت خط یک خانم هست حالم بد میشه و فشارم می افته نمی دونم چرا ! اول خودم عذاب می کشم بعد اون رو عذاب می دم. من 33 سال و شوهرم 35 سالشه ولی همش میترسم شوهرم وقتی دخترای کم سن و سال رو ببینه به سمت اونا بره چون من براش بعد از گذشت 4 سال زندگی عادی شدم میترسم به سمت یه آدم جدید بره. راستش قیافه من خوبه شاید از همسرم سرتر باشم اینو بقیه میگن فقط حرف من نیست از نظر تحصیلات هم بالاترم ولی باز نمی تونم این نگرانی ها رو از خودم به دور کنم اصلا هیچ وقت آرامش ندارم هر لحظه یه فکری میاد توی سرم و همینها باعث بحث ودعوا و نهایتا کتک کاری میشه.
جالب اینجاست که همیشه شوهرم میگه دوستت دارم ولی اگه من رو دوست داشت مگه دست روی من بلند میکرد اصلا نمی تونم حرفهاشو باور کنم مخصوصا ابراز علاقشو
سلام ساناز جون
عزیزم مردها اگه بخوان خیانت کنن هرچقدرم که چکشون کنی بازم کار خودشونو میکنن همینطور که یه زن اگه بخواد کاری کنه با همه محدودیتهاش بازم میتونه پس چک کردن فایده ا ی نداره سعی کن اعتماد به نفستو بالا ببری به خودت خیلی برس از نظر روحی و ظاهری اینکار خیلی تو روحیه ما خانمها موثره و شوهرتو تا میتونی به زندگی و به خودت دلبسته کن
ضمنا تجربه نشون داده هرچقدر لی لی به لالای مردا بزاری و نشون بدی روشون حساسی اونا بدتر میکنن سعی کن ارامشتو بدست بیاری وقتتو پر کنی با کارهای سازنده
آرایشگاه برو مدل موهاتو تند تند تنوع بده ورزش کن کلاسهای مورد علاقتو برو اونوقت اون به تو حساس میشه و عزیزم روح و تن ما ارزشش بیشتر از ایناس که بخوایم بخاطر چک کردن همسرمون آزردش کنیم
سلام ساناز جون. خوبی عزیزم. مرسی از کمکت خانومی :46:
پریوش جون و ترانه جون راست میگن خانومی. منم اوایل ازدواجمون بینهایت به شوهرم وابسته شده بودم. حتی شوهرم هم خیلی خودش رو بخاطر این موضوع بالا میبرد. فکر میکرد واقعا خدای من شده .........
ولی خداروشکر حالا به این تنیجه رسیدم که همه چیز بستگی به خودم و اعتماد به نفسم داره. شما اگر خودت میدونی که ار هر نظر از شوهرت سر هستی پس نگران خیانت شوهرت نباش. ضمن اینکه بالاخره هرچی باشه شما همسر شرعی و قانونی ایشون هستی. مگه خیانت کردن و ازدواج مجدد به این راحتیاست؟ :160::163:
درمورد شکستن حرمت ها به نظر من تا زمانی که شما دوتا همدیگه رو عاشقانه دوست داشته باشید فکر نکنم ازون لحاظ مشکلی بینتون پیش بیاد. گرچه همونطور که خودت اشاره کردی بعضی حرفا و کارا خیلی گرون تموم میشه ولی چاره ای جز بخشیدن و فراموش کردن نیست. همونطور که ممکنه خود شما هم توی عصبانیت خیلی حرفا به شوهرت زده باشی و ایشون شمارو بخشیده، شما هم بخاطر حفظ زنگیت ببخش. :305:
به خدا توکل کن و زندگیت رو به خود خدا بسپر و آروم باش. هرچقدر بیشتر به خدا نزدیک بشی آرومتر میشی :72::72:
سلام مهسا جونم. ممنونم که جواب دادی. درسته که من از اون مقداری سرترم ولی اون قیافش از من کوچیکتر نشون میده درصورتی که بزرگتره به این خاطر همش میترسم کسی دنبالش بیفته خیلی نگرانم. بخدا نماز هم میخونم ولی انقدر فکرم مشغوله ک سرنماز همش رکعت هامو گم میکنم. برام دعا کن عزیزم.:323:
سلام ساناز جون. خوبی عزیزم؟
آخه اینهمه نگرانی واسه شوهری که اینقدر دوستت داره، هیچ دلیلی نداره. فقط داری اعصاب خودتو واسه اتفاقی که هنوز نیفتاده و ممکنه حتی هیچ وقت هم نیفته خرد میکنی و استرس رو وارد زندگیت میکنی.
عزیزم به اعصابت مسلط باش. چرا به جای اینکه فکر کنی چطوری محیط عاشقانه تری توی خونه ایجاد کنی دائما به اتفاقای بد و خیانت و گول زدن و اینجور چیزا فکر میکنی؟ شوهر شما که یک پسر بچه نوجوان نیست که میترسی دخترا گولش بزنند. نگران هیچی نباش فدات شم. :305:
بنظر من، حالا که رابطتتون نسبت به قبل آروم شده ، بهتر فقط و فقط به چیزای خوب فکر کنی. به اینکه چکار کنی که شوهرت هر روز بیشتر و بیشتر دوستت داشته باشه و ازش بخواه این دوست داشتنش رو واست به زبون بیاره تا شما هم یکمی دلت آروم بگیره..........:43:
بگذار ابر سرنوشت هر چه میخواهد ببارد، ما چترمان خداست. :72::72: