نوشته ات درست است ................تصویرهای ذهنی ات را روش کار کن .............کودکت الان این شکلی نیست
نمایش نسخه قابل چاپ
نوشته ات درست است ................تصویرهای ذهنی ات را روش کار کن .............کودکت الان این شکلی نیست
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...b20aac48fb.jpg
صرفا برای رعایت قوانین :310:
آنی جون یک سوال مهم دارم برای رفع ابهام
1. ما الان باید تصور خودمون از کودک درونمون رو بکشیم
یا
.2باید مداد رو بدیم دست کودک درونمون تا برامون نقاشی بکشه؟
مثلا من ،رایحه عشق،فرشته،شایانا و تا حدی هدیه
تصور خودمون از کودک درون خودمون رو کشیدیم
من وقتی به کودک درونم فکر می کنم یک پسربچه خجالتی تو ذهنم می اد که پشت مامانش قایم میشه.
البته اینم برام عجیبه که چرا کودک درون من جنسیتش با من یکی نیست!:163:
نکنه کلا اون که من تصور می کنم کودک درون نیست!!!!!!!!:(
ولی مثلا بهار 66 و فرهنگ مداد رو دادن دست کودک درونشون تا براشون نقاشی کنه
شاید اگر منم مداد رو بدم به اون پسر بچه چیزی جز تصاویر مبهم و خط خطی نتونه بکشه!نمی دونم
به هر حال فکر کنم با توجه به توضیحات اخیر شما منظور 2 است یا 1و 2 هردو باهم ؟
راستی یکی از دوستان گفت ارتباط گرفتن با کودک درون خیلی سخته و زمان نیاز داره
ولی من فکر می کنم من ارتباط لازم رو با کودک درونم دارم یعنی همه ما که می ایم تو این تاپیک ارتباط داریم با کودک درونمون که می ایم.و نیازی به زمان نداریم تا تازه باهاش آشتی کنیم و یشناسیمش.
درسته آیا؟
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...e6760e9f94.gif
:305:فرهنگ نباید رنگ داشته باشه.
بهتره قبلش یه کم رو کاغذ با کودکت مکالمه کنی.بهش سلام کن.ازش تعریف کن..فرهنگ کوچولو تازه داره دیده میشه باید براش جشن بگیری...
جدی میگم...نخند:D
اره انی...من بهارم...بهار...بهار...
اخه کودکم تازه داره یاد میگیره بنویسه...بچه هم که میدونین با خط خطی منظورشو میرسونه...حالا حالا ها باید کار کنم تا قشنگ بنویسه هر چند همینم برام قشنگه یه عالمه:43:
حامد حذف نکن...
با همین پستا داریم کلی چیز یاد میگیریم
آنی تو و بقیه واقعا نقاشی ها رو میتونین تحلیل کنین؟
من بعد 6 ساعت ارتباط کودک درونم هیچی نمیگه فقط سلام میکنه!!!!
احساس میکنم تو اون من میخوامشم فکر وجود داره پس در نظر نگیرینش
http://www.charbagh.com/public/album...bbe.jpg?c=2183
نازنین جان البته اینو انی جون باید بهمون توضیح بده امامن فکر میکنم تا با کودک درونمون حرف نزنیم که نمیفهمیم چی میخواد...نقل قول:
ولی مثلا بهار 66 و فرهنگ مداد رو دادن دست کودک درونشون تا براشون نقاشی کنه
من میخواستم باهاش حرف بزنم ببینم چی بهم میگه.بام حرف بزنه
مثلا من ممکنه خیال کنم کودکم بستنی میخواد ولی در واقع اینطور نباشه...اصلا فکر میکنم که اشکال کار اینجاست که ما ذهن کودکمون رو میخونیم اما نمیذاریم حرف بزنه...فرض کن یه بچه کنارت ایستاده ...میدونی بچه یه چیزی میخواد بعد هی تند تند ازش میپرسی بستنی میخوای؟پفک میخوای؟عروسک میخوای؟
بعد قبل از اینکه اون چیزی بگه یا حتی وقتی خواستش رو میگه بازم تو حرف خودت رو بزنی و بگی اهان...بستنی میخوای و براش بستنی بخری(شاید چون خودت بستنی دلت میخواد)...در حالیکه اون چیز دیگه ای میخواد و اینجوری که به حرفاش بی تفاوت میشی باهات قهر میکنه...باید باش حرف بزنی نازشو بخری تا اونم کم کم بهت بگه واقعا چی میخواد
البته من اینا رو از خودم نمیگما...
دیگه چقد درسته رو نمیدونم..سرم هم درد میکنه نمیدونم چی نوشتم
-----------------
میشه لینک صفحه ای در باره این موضوع رو اینجا بذارم که مال یه سایت یا وبلاگ دیگه است؟خلاف قوانینه یا نه؟
[color=#800080][size=medium] وای چه کار سختیه!!!!
کلی صداش کردم!!
من که خیلی شیطونم!
فکر میکردم کودک درونم خیلی فعاله و رابطه اش باهام خوبه
با این اوضاع امتحانای جدی که من دارم یه نیم ساعتی وقتمو گرفت تا خودشو نشون بده اونم این جوری:311:
[img]http://www.hamdardi.net/imgup/28130/...a142fca0a1.jpg[/img]
یه چیزایی هم دور و برش ریخته بود مثل رژلب و سایه چشم و...
آخی دورش بگردم
حرف نزد:
یه چیزی تو مایه های "نمیام!!"
ولی درست عین 4-5 سالگی خودم بود:43:
دوستان به موضوعات خوبی اشاره کردید و واقعا این زنگ نقاشی از اون زنگ های نقاشی شد .
مرسی از همه ی شما و حضورتان و کنجکاوی و میل به دانستن و...............
علت تعلل من و روند تاپیک تا اینجا به این دلیل بود که ذهن هایتان درگیر موضوع نقاشی بشود .
مثلا سئوال فرهنگ که بسیار سئوال خوبی بود ( کودک درون یعنی چه ؟)
متعاقبا چند نقاشی و چند متن از طرف دوستان .
طبیعی است که نقاشی ها همه مفهموم دارد از آن تصویری که بیش از اندازه کوچک کشیده شده تا آنکه با نکته سنجی به جزئیات و خطوط صاف توجه شده و دستهای باز و دستهای بسته و .......................
کودک شاید قبل از اینکه حرف زدن درست را یاد بگیرد می تواند شکل بکشد و نقاشی کند . مثل همه ی تجربیات ما از کودکهای دور و برمان .
اما نقاشی این کودکان چگونه است ؟!( منظورم این نیست باز تجسم ذهنی بیرونی داشته باشید چون کودک در شماست با شماست . اساسا خود شماست . جدای از خودتان یک موجود دیگر او را نبینید .
مگر اینکه کسی بارها و بارها با کودکش ارتباط گرفته باشد که دیگر الزامی به دست راست و چپ هم وجود ندارد و قادر به نقاشی و نوشتن باشد .........اما تعداد این بارها را نگفتم ( پس فکر نکنید با ده ...پانزده و......) .
اما مثلا من نقاشی می کشم ...........گمان بر این است که مثلا خودکار و مداد را داده ام دست کودک تا نقاشی کند ...............به نقاشی که نگاه می کنی اندازه ها رعایت شده است و از کل به چز در نقاشی هست . یک نقاشی کامل ................در حالی که نقاشی یک بچه ابدا نقاشی کامل و قشنگی نیست . شما به نقاشی نمره نمی دهید ..................شاید یک نقاشی مسخره باشد . کچل باشد . گوشها کوچک و بزرگ باشد دستها نافرم باشد و.................
و بعد نوشته ها و متن ها ابدا کودک ابتدا به ساکن قبل از اینکه شما تجربه واقعی ( نه خیالی ) با کودک خود نداشته باشید قادر به گفتن جمله های بلند نیست به مرور او به حرف در می آید . امااااااااااااااااااااااا اا حرفهایی می زنداااااااااااااااااا.
مثال:
فرض بگیرید من به دلیل نوع شغلم بالغ وجودم قوی تر است ( مثل معلمها ) که از قضا بالغ مجری بسیار قوی دارم .
ویا پرستارها که والد حالت نفسانی آن ها قوی تر است و حال من نقاشی می کشم و فکر می کنم آنچه به عنوان نقاشی صاف و مرتب کشیده ام کار کودک درون من است . متاسفانه نوع نقاشی و جمله بندی ها مرا لو می دهد یعنی من قادر به ارتباط گیری با کودک نبوده ام بلکه باز کودک من اکتیو نیست . این تیپ افراد ( آنی ) سخت با کودکش ارتباط می گیرد و ......................( به علت عدم تعادل در الوگرام حالت نفسانی )
و نکته ی بعدی اینکه در جمله بندی ها درخواست بود و سئوال و................
مثلا کلمه ی درخواست "لواشک "مرا می برد به وادی اینکه حتما کلمه ی لواشک مترادف است با درخواست کودک ! اینگونه نیست . و یا مثلا دعوت کردن و ................
کودک درون بی برو برگرد در ابتدا ارتباط گیری دلخوری دارد . به همین دلیل نتوانستید بکشید . چرا که خودش را پنهان کرده . سخت بالا می آید . با گفتگو . با اعتماد کردن . باید بارها صدایش بزنید اینکه من بگویم من کودک درون فعال و اکتیوی دارم تنها به صرف اینکه یک نقاشی کودکانه کشیدم و یا لواشک می خورم و .......اینگونه نیست .
تنها به این علت که مثلا کودکم حرف زده و سئوال و جوابهای طولانی داشته و.....................کودک درون هر یک از شما در ابتدا زور بزند بتواند یک جمله ی کوتاه عنوان کند . و یا ساکت شود و یا طی مرور زمان به حرف در بیاید .
توصیه می کنم یک عکس از دوران کودکی خود .........یک عکسی که دوست دارید را از آلبوم عکس بیرون بیاورید و جلوی خود بگذارید . ساعتها به او نگاه کنید . با او حرف بزنید . اگر خاطره ی تلخ و شیرین عکس را به یاد می آورید بروید به همان زمان . ..................
به تصویر ذهنی هدیه دقت کنید و جمله ای که کودکش می گوید ..........مرا ببر ( مترادف من را تنها نگذار ) ....................این دو با هم مرتبط است اما کامل نیست . هدیه داره نزدیک می شه .
یا نازنین که یک پسر بچه درون خودش دیده .................ارتباط گرفته اما باز کامل نیست چرا که نازنین با این تمرکز ها متوجه امری در مورد خودش شده چرا پسر ؟ به دلیل پیام "خودت نباش "و.................
پس هر یک از پست ها نشان از یک حرکتهای کوچولو داره برای دیدن کودک درون . اما باز تمرکز و فکر و تمرین . شفای کودک درونتان اگر به این موضوعات دقت کنید و ................واقعا روی خواهد داد .
سعی نکنید نقاب شادی و سرحالی بگیرید و فکر کنید و خیال کنید که کودک اکتیو و سرحال دارید چون واقعا اینگونه نیست . فردی که مثلا در کودکی مادر یا پدرش را از دست داده و نقش بزرگتر برادرها و خواهر ها را به عهده گرفته و .............. . فردی است که آزرده است . این آزردگی با چهار کلمه قربون صدقه رفتن و ........رفع نمیشه . پس کودک آزرده با نیش باز نمی آد شش ساعت حرف بزند . نقاب پروفسور کوچولو ست برای قایم کردن او و بازدارنده ی " بچه نباش " !
حالا شروع کنید و دوباره سعی کنید باهاش ارتباط بگیرید و فعل محال به تصویر نکشید و ننویسید .
موفق باشید . عکس یادتون نره ]
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...cd4b6y3pf9.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...0lnn61my6t.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...7vu1tq8ofs.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...vts8jf2tje.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...jhhonxqpru.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...3ubcue20da.jpg
کودک درون من نوازش نمی خواست .
کودک درون من ترس و اضطراب بود .
انی جون ، از اونجایی که گفتی ارتباط با کودک درون ممکن هست طول بکشه کشیدن این نقاشی ها فقط 2 دقیقه طول کشید. به نظرتون این ها می تونه کودک درون من باشه یا اشتباه رفتم؟
http://up98.org/upload/server1/01/z/...rhhg8u7uxl.png
آنی جون آدم واسه ارتباط با کودک درون ممکنه اشکش در بیاد.آخه واسه من اینطور شد.مخصوصا وقتی ازش خواستم چیزی بنویسه
http://up98.org/upload/server1/01/z/...g9u7etr7cj.png