RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک
من شرايط شما رو داشتم و تجربه كردم. پدر من سخت گير بودند و...اما بايد اجازه بدهيد رسمي اين اتفاق پيش بره وگرنه به جز وابستگي بيشتر و مشكلات بعدش چيزي نصيب شما نميشه. بايد مادر ايشون با خانواده شما تماس بگيرند و حتي قرار خواستگاري بگذارند و..
تجربه خودمو بگم كه همسرم( دوست اون موقع) يك روز بدون اطلاع من امدن دم خونه ما و ساعتها با پدرم توي حياط صحبت كردند!!!!!بعد كه پدرم اومدن توي خونه نظرشون عوض شده بود.قبل از اون من هرچي با پدرم صحبت مي كردم و از ايشون مي گفتم فايده نداشت اما وقتي خودشون ديدند و صحبت كردند بعضي نگرانيهاشون برطرف شد و اجازه خواستگاري دادند!
RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک
میدونم شاید بحث براتون جذابیتی نداره،
لطفا راهنماییم کنید... شما جای من بودید چه جوابی میدادید؟