امیدی به زندگی ندارم

آره آویزون کلمه ای بود که بارها ازش شنیدم و خیلی چیزا
ولی من واقعا نمیدونم آویزون ینی چی من اونو دوست داشتم چون خودم میخواستم عاشق باشم من خیلی رمانتیک بودم:310: اعتراف میکنم که اون واقعا کسی بود که من این همه انرژی و محبتمو روش خالی کنم واقعا تا تونستم

من واقعا میخوام مشکلم حل شه چون مریضم از نظر روحی و دلمم نمیخواد برم روانپزشک چون نمیخوام خونوادم از درونم چیزی بدونن من بیش فعال هم بودم و هیچ وقت درمان نکردم و تا الان که 21 سال و چند ماهمه هنوز دارم زجر میکشم انقد عصبیم که گاهی از خودم میترسم یه چیزی توی وجودم همش انگار میخواستم با این کارام به اون وحتی خودم ثابت کنم من عاشقم نمیدونم ریشه این مشکل کجاست؟
به هر حال میخواماز شما کمک بگیرم واسه درمان نه مشاوره کارم از مشاوره گذشته باور کنید الان حالم بده توی این 3 4 روز فقط 4 یا 5 ساعت خوابیدم دیگه خوابمم نمیاد یا اگه بیاد نمیتونم بخوابم .
بچه ها قرصی که داروخونه بدونه نسخه بده و موثر باشه اگه میدونید ممنون میشم بهم بگید

1- قرص مشكل شما رو حل نمي كنه و اينجا هم كسي تجويز دارو نمي كنه.
2- اگر پيش مشاور مجربي بري بهتر مسائل تو واكاوي ميشه و ميتوني مشكلات گذشته رو هم با اون مطرح كني ,دليلي نداره كه خانواده از مشاوره رفتن تو مطلع بشوند!
3- لطفا جواب بده خودت قبول داري كه اين ارتباط يكطرفه اشتباه بوده و همش به ضرر تو بوده و هست؟

لطفا جواب بده خودت قبول داري كه اين ارتباط يكطرفه اشتباه بوده و همش به ضرر تو بوده و هست؟
بله قبول دارم یکطرفه بود و به ضررم اما قبول ندارم اشتباه بوده چون من دست خودم نبود نمیدونم کی و چجوری شد و نمیتدونم ازش متنفر شم خیلی دوسش دارم

اما یه چیزی از وقتی اینجا عضو شدم و همینقد که همه یحرفامو نوشتم و بچه ها جوابای مختلف دادن واقعا زندگیم بهتر شد گاهی همه نوشته هامو جوابارو میخونم حس میکنم ذهنم منظم شده از گیجی درمیام واقعا ازین سایت ممنونم:72: خداروشکر:323:

خواهر گلم خوبه كه قبول داري اين ارتباط به ضرر تو بوده و هست. اينكه ميگم اشتباه منظورم ادامه اونه. تو توي ارتباط يكطرفه خودت زياد جلو رفتي و اين يعني اشتباه. قرار نيست تو از كسي متنفر بشي فقط قراره ارتباطي كه هرچه جلوتر بري مشكل ساز تر ميشه رو زودتر تموم كني.
تو تنها به اين ارتباط عادت كردي و با هزينه كردن زمان نه چندان طولاني ميتوني به اين عادت خاتمه بدهي.
ارتباطت رو با خدا بهتر و بهتر كن , خدا كمكت ميكنه.
به فكر خودت و شخصيتت باش. عزت نفس داشته باش.تو ميتوني

بله حق با شماست شادی خانوم من زیادی جلو رفتم و همش توی این 3 -4 سال توی خیال خودم یه عشقی ساختم که هیچ وقت وجود نداشت توی خیالم هر ثانیه باهاش زندگی کردم فقط برای خودم چیزایی میساختم که هیچ وقت واقعیت نداشت باورت میشه دیگه نمیتونستم واقعیت و از خیال تشخیص بدم تا حدی که گاهی حرفایی بهش میزدم و میگفتم تو گفتی بعد وقتی میگفت نه متوجه میشدم اینارو من تو ذهنم ساخته بودم یادم رفته و خلاصه
الانم دارم چوبشو میخورم .:316:
از خدا خجالت میکشم همه ی نمازو روزه و دعام به خاطره عشقم شده بود توی نمازم همش منتظر بودم تموم شه تا براش دعا کنم خدارو فراموش کردم با اینکه میدونستم گناهه اما من یه بار آخر:228: هم صورتش هم دستش رو بوسیدم:228:
نمیدوونم خیلی گناها کردم به خاطر این احساسم که تقصیر خودم بود
راستش دیروز رفتم کلاس نقاشی میخوام از اول نقاشی رو شرو کنم حرفه ای یه 5 سال دیگه واسه خودم کار کنم رشتمم نمیدونم واسه ارشد میخونم کنکورش امسال تیر ماهه اما تا رتبه 10 میگیره خیلی رشتمو دوس دارم اما میدونم قبول نمیشم واقعا سخته
واسم دعا کنید دیگه میخوام راحتش بذارم واسه همیشه من خیلی با عشق یکطرفم اذیتش کردم میگفت تو بدترین خاطرمی میگفت من خوشبخترین پسر دنیام اگه اثری ازت توی زندگیم نباشه :47:و من میخوام خوشبخت باشه

واسه اونم دعا کنید چون دختری اومده توی زندگیش نمیدونم چرا همش فک میکنم همین زودیا دوباره عاشق میشه البته امیدوارم مثل عشق اولش شکست نخوره
میخوام زندگی جدید داشته باشم و مستقل باشم این فکر که یه کسی مثل عشقم که عاشقه عشق اولش بود و واقعا میپرستیدش برای منم باشه فقط یه خیاله هر کسی با زندگیش باید کنار بیاد .من با همه علاقم فقط یه خاطره بعد بین عشق اول و عشق الانش که آخرینو ایشالا همیشگیش باشه بودم .واسم دعا کنید:203:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

:72: تشکر ازاین سایت و تشکر از همه شمایی که جواب منو دادید .

دیگه به گذشته فکر نکن . هیچ گذشته ای برنمی گرده اگه با این حالتی که برای خودت درست کردی امیدی به برگشت باشه همه این کارو میکنن . ولی این خودت هستی که دوست داری اینطور باشی . با خودت مبارزه کن
اینها تلقینه نگو خسته ام ، نگو دلگیرم یا هر چیزی که باعث از بین رفتن اعتماد بنفس و انرژی مثبت تو میشه . به آینده ای که در پیش رو داری فکر کن
با این کارها غیر ضربه به خودت و آینده هیچ کار دیگه نمیکنی . همه این رفتارها را تجربه کردن همه یک روزی شکست خوردن و افسرده شدن و نا امید شدن و ....
خود من توی یک شکست 2 ماه هر روز گریه کردم همش دوست داشتم یک جا بشینم و فکر کنم که چرا این شدو آن شد . ولی بعد از 2 ماه همه چیز به حالت عادی برگشت
اینقدر اتفاقات دیگه توی زندگی میفته که گذشته خیلی زود برات کهنه میشه .از تجربیات دیگران استفاده کن . درستو بخون که از همه چیز بیشتر به دردت میخوره

سخت ترین دو راهی: دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است.

گاهی کامل فراموش میکنی و بعد می بینی که باید منتظر می ماندی.

و گاهی آن قدر منتظر می مانی که می فهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی.

منم یه مدت مثه شما بودم.اما هر چی تلقین کنی همون میشه.از خودت بیرون بیا.
من هنوزم زیاد خوب نیستم اما بهتر شدم