RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
همین مسائل باعث شده که سن ازدواج رفته بالا.توقعات رفته بالا.اولویت ها پیچیده شدن در نتیجه به قول خودتون دایره انتخاب کوچیک می شه.من کاری به ادامه تحصیل در خارج از کشور ندارم.ولی این اصلا درست نیست که خوتون فرصت های ازدواجتون رو با این معیارها از دست می دین.این طور که معلومه تحصیلات واستون خیلی مهمه.اما واقعا چرا؟مگه همه این ها واسه آرامش نیست؟من نگران همسر آیندتونم اگه همین طور که گفتم باشین.چون درستون مهمتر از اونه.ای کاش قبل از ازدواج کمی تغییر بدید فکرتونو.واقعا چرا فکر می کنید هم رشته بودن باعث همراهی خانومتون می شه؟.چه تضمینی داره که باعث رقابت نشه؟.باعث نشه مسائل کاری رو با مسائل شخصی قاطی کنیم.نگید نه چون ما انسانیم رباط که نیستیم.یه موقع بیرون از خونه یه اختلاف نظری داریم بعد بیایم خونه به کلی بذاریم کنار و حالا فرد مقابل بشه خانوم خونه شما هم یه مرده عاشق پیشه واقعا فکر می کنید این طور می شه؟
یه عمر بدو بدو دنبال خوشبختی ولی غافل ازین که خوشبختی رو پشت سر گذاشتیم
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
ممنون دوستان. کمک زیادی بهم کردین.:316: راستش به قول شما من هنوز رسما خواستگاری نرفتم که ببینم چی به چیه. :311: البته یه مورد بود که پدرم گفت باباش گفته دخترم را نمی دم ببره خارج.:302: حالا، با تمام این حرف ها که میگین، من حواسم را جمع میکنم که این مسئله برام معیار اولم نباشه. :303: (به قول شما دیگه گیر نمیدم که حتما هم رشته باشه.)
اما در مورد اون حرف خارپشت هم بگم که من اصلا نمی خوام که طرفم فوق یک دانشگاه خوب باشه. این مورد همین جوری پیدا شد. من هدفم اینه که حالا اگر این مورد رد شد، ترم دیگه که دارم میرم خونه، قراره برم دانشگاه چند تا درس حق التدریس بگیرم. بعد همونجا هم یک دختر همشهری و هم رشته از دانشجوهام (استاد چشما تو درویش کن :311:) پیدا میکنم. اگر هم نشد که نشد دیگه. معیارهامو عوض میکنم.
در مورد پیشنهاد خانم آفتاب همدرد هم بگم که: من امسال که نمی تونم امتحان دکترا بدم. چون رشته لیسانسم برق بوده و حالا آی تی باید امتحان بدم و دروس کامپیوتر را هم پاس نکردم و نمی تونم تو این فاصله کم بخونم و امتحان بدم. :302: امتحانم می افته سال بعد. حالا اگر توی این یک سال یک دختر این طوری پیدا شد که فبها، اما اگر نشد، من تا سال دیگه کلی معیارهام عوض میشه و شاید دیگه نخوام خارج بخونم. شاید اصلا بورس دانشگاه شدم و عمرا نرم اون ور و ... فعلا این طوری دارم می چرخم تا ببینم همچین دختری پیدا میشه یا نه. اگر پیدا شد که باهاش میریم اون ور و اگر هم نشد که همین جا می خونم.
خانم رایحه عشق چرا میزنین حالا.:302: من این که میگم همکار و هم درسم باشه واسه این نیست که درس برام مهمتر از همسرمه. واسه اینه که می خوام با هم کار کنیم و با هم پیشرفت کنیم. یعنی برای هر دومون اینو می خوام.:46: نه برای درس و کار. مطمئن باشید من از الان هم به فکر همسر آینده ام هستم که این قدر دنبال یه برنامه ریزی درست میگردم تا ببینم چی کار کنم. :303:
ممنون از راهنمایی تون.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
ممنون دوستان. ..حالا، با تمام این حرف ها که میگین، من حواسم را جمع میکنم که این مسئله برام معیار اولم نباشه. :303: (به قول شما دیگه گیر نمیدم که حتما هم رشته باشه.)
...دارم میرم خونه...بعد همونجا هم یک دختر همشهری و هم رشته از دانشجوهام (استاد چشما تو درویش کن :311:) پیدا میکنم. اگر هم نشد که نشد دیگه. معیارهامو عوض میکنم.
...حالا اگر توی این یک سال یک دختر این طوری پیدا شد که فبها، اما اگر نشد، من تا سال دیگه کلی معیارهام عوض میشه و شاید ...
اگر پیدا شد که باهاش میریم اون ور و اگر هم نشد که همین جا می خونم.
حالا ما بالاخره قسم ابوالفضل رو قبول کنیم یا این گیر دادنهای بعد از قسم ابوالفضل رو؟!!!:311:
پسر خوب! شما هم مثل اینکه جمع اضدادی ها:303:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
سلام
شما باز خوبی اقای تسوکه،داداش من،که دانشجوی دکتراست و چون خودش همیشه جزء
دانشجوهای اول بوده و خلاصه واسه خودش مخیه،اصلا راضی نمیشه
به دختری کمتر از فوق و حتما هم رشته باید مهندسی باشه
تو یک دانشگاه معتبر،خلاصه که دختر پیدا کردن واسش سخته :316:
خوبه،حداقل شما،واست کجا خوندن و مدرک ِچی داشتن،مهم و حیاتی نیست،چون همونطور که
بچه ها گفتن،اینجوری دایره انتخابات بشدت تنگتر میشه و یه وقت خدایی نکرده میبینی موهات
عین دندونات سفید شده و از اهل و عیال و زندگی خبری نیست:311:تا چند سال هم،تسوکه همش در
حال تاپیک زدنه که چرا یه دختر خانوم ِهمرشته ای خارج بیا نصیبم نمیشه:311:
اگه همرشته بودن واست مهمه،خب از ترم پایینیهات تو دانشگاهی
که هستین،دختری که با معیارهای شما منطبق باشه،مگه
پیدا نمیشه؟از همونا یکیو انتخاب کن دیگه:305:
من خودم برام سوال بود که مدرک و دانشگاه ِدختر،چقدر برا پسرای درسخون مهمه،و ایا اکثرا
مثل اخوی بنده فکر میکنن یا نه،اخه من لیسانسم تویه دانشگاه توپ بود،الان ارشد
تویه دانشگاه درپیتی :302:،گفتم شاید شانسی برای به نکاح در اومدن اقایون دانشمند :Pنداشته باشیم،
ولی با خوندن بعضی حرفها یه کم امیدوار شدیم.
حالا اینایی که مینویسم ربطی به موضوعت نداره،اونجور که من متوجه شدم،شما
خیلی سختگیر و ریزبین هستی،کلا یکم بیخیال باش دیگه،واسه همه چی برنامه ردیف نکن،شما حتی
برای اینکه با هم کار کنین و درس بخونین،تنهایی از حالا برنامه ریختی
واسه جفتتون :316:،کمتر دو دو تا چهار تا کن،البته تو یکی از تاپیکای قدیمیت این حرفا رو بهتون زدن،منم خواستم یاداوری کنم!
حالا اگه یاسا بود،میگفت: دلم بحال زنت میسوزه:311:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
دوست عزیز:72:
اگه شخصی و پیدا کردی که واقعا پسندیش و احساس خوبی نسبت بهش داشتی
ولی بنا به دلایلی مثل خانوادگی و یا تعهد کاری قرار شد ایشون در شهر و یا کشوری باشند
که برای شما رفتن دائمی به اون شهر ویا کشور مقدور نیست لااقل طی 5 یا 6 سال آینده؟
ویا بنا به دلایلی مثل اینکه خدای ناکرده پذیرش و ویزا برای اون جور شد برای شما نشد یا برعکس
در این شرایط "تسو که"چیکار می کنه؟؟
از اون احساست و اون دختر می گذری؟ می ری دنبال آن کاری که پیشرفت کاری بیشتری برات داره ؟
خودت رو با ایشون همگون می کنی و سعی می کنی بدستش بیاری؟
بیخیال عشق و احساس میشی می ری به خانوادت میگی یک دختر خوب برام پیدا کنید که هرجا من میرم بتونه بام بیاد؟
فراموش کردن عشق و احساس برات آسونتر ویا بلند پروازیهای کاری؟؟
نمی دونم جواب سوالم رو با کدوم گزینه ها می دی ولی شاید جواب سوال بالا کمک کنه به
شناخت خودت که آیا آمادگی ازدواج رو داری اونم باکسی که هم رشته ات است و ممکنه مشغله کاریش به اندازه خودت باشه؟
آیا بیشتر پیشرفت فردی در کار برات مهمه یا احساس و عشقت؟
اگه مشکلاتی از جنس مشکلات بالا پیش بیاد چه واکنشی نشون می دی؟
اینها کمک میکنه بفهمی دنبال ازدواج برابر هستی و یا دوست داری همسری داشته باشی که مشغله کاری چندانی نداشته باشه؟
آیا ترجیج می دی درگیر مشکلات کاری خودت بشی ویا اگه همسری از جنس خودت درگیر کارو درس نصیبت شد
براش فداکاری می کنی و پابه پای هم با مشکلات و سختیها روبرو می شید؟
شاید بشه گفت ازدواج برابر هم یک تهدید و هم یک فرصت.
تهدید برای افرادی که دنبال برتری و سلطه در یک رابطه هستند.
و فرصت برای کسایی که دنبال دو مغز فعال هستند تا موتور زندگیشون رو بچرخونه.
امیدوارم موفق باشی.:72:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
شناخت خودت که آیا آمادگی ازدواج رو داری اونم باکسی که هم رشته ات است و ممکنه مشغله کاریش به اندازه خودت باشه؟ آیا بیشتر پیشرفت فردی در کار برات مهمه یا احساس و عشقت؟
نه این جوری نیست که من همسرم را به خاطر کارم بخوام و بیت عشق و کار، کارم را انتخاب کنم.:163: تنها دلیلی که من می خواستم یه زن هم رشته پیدا کنم این بود که به هم نزدیکتر بشیم :43: نه این که پله ای بشه برای بالا رفتنم بلکه من می خواستم تکیه گاهی بشم برای پیشرفت کاریش. :43: می خواستم این جوری بیشتر به همسر آینده ام کمک کنم.:46: همسرم می تونست با تکیه کردن بر من خیلی هم بیشتر توی کارش پیشرفت کنه اما نمی دونم چرا همه فکر کردین من کارم برام مهم تره.:302: اما خب حالا که اینجا بحث کردم می بینم پیدا کردن همچین دختری خیلی سخته. پس کلا بی خیال این مسدله میشم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
اگه همرشته بودن واست مهمه،خب از ترم پایینیهات تو دانشگاهی که هستین،دختری که با معیارهای شما منطبق باشه،مگه پیدا نمیشه؟از همونا یکیو انتخاب کن دیگه:305:
خب ترم دیگه می خوام شهرستان تدریس همین کار را میکنم. یکی از دخترهای لیسانس اگر شد پیدا میکنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
من خودم برام سوال بود که مدرک و دانشگاه ِدختر،چقدر برا پسرای درسخون مهمه،و ایا اکثرا مثل اخوی بنده فکر میکنن یا نه؟
نه من این جوری نمی خوام. اون مورد تو تاپیک قبلی پیش اومد و گرنه من نمی خوام مدرکش حتما عالی باشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
واسه همه چی برنامه ردیف نکن،شما حتی برای اینکه با هم کار کنین و درس بخونین،تنهایی از حالا برنامه ریختی واسه جفتتون.
اکی. راست میگین. قبول دارم. بیشتر در مورد این مسئله فکر میکنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
حالا ما بالاخره قسم ابوالفضل رو قبول کنیم یا این گیر دادنهای بعد از قسم ابوالفضل رو؟!!
باشه باشه، قول میدم که این معیار را از میان معیارهای اصلی ام حذف کنم یا حداقل از بالای لیست ببرمش پایین تر.
از راهنمایی همه تون ممنونم. اما اینو بدونین که من هدفم از این کار نزدیکی بیشتر به همسرم بود نه چیز دیگه. حالا بیشتر روی این مسئله فکر میکنم و بعد از این که پایان نامه تموم شد و برگشتم خونه، با فکر آزاد معیارهامو تنظیم میکنم.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
تسوکه عزیز :72:
من نگفتم شما میخوای از اون استفاده کنی برای پیشرفت خودت.
لطفا یک بار دیگه دقیق پستم رو بخون؟!
من گفتم ازدواج برابر فداکاری زیادی رو از هر دو طرف میطلبه.
اگه جواب سوال من اینه که عشق و احساس رو به کار فردی ترجیح می دی یا علی؟
بگرد و همون دختری با خصوصیات رشته مشابهت پیدا کن اتفاقا در آماری که یکی از روانشناسان
ارائه می کرد بیان می کرد آمار طلاق در ازدواجهای برابر که دونفر همسال و در یک فیلد کاری کار می کنند
خیلی کمتر از ازدواجهای دیگه است.
به نظر من این نشانه روشنفکری شما است که میخواهی یاری همسان خود بیابی.
موفق باشی.:72: