نمایش نسخه قابل چاپ
سلام سنجاب جاننقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
روی کلمه اکثر آقایون باید تاکید کرد، چون به نظر من هم همه آقایون این‌طوری نیستن. بلکه مسئله عشق ممکنه جوری درگیرشون کنه که حتی تو performance کارشون هم عملاً نمود پیدا کنه. :43:
و بر عکس خانمهایی را داشته باشیم که برای عشق هیچ ارزشی قائل نباشن.
به بیان دیگه "همه جور آدمی پیدا میشه"
مانيا جان اگه دوسش داري و نميخواي از دستش بدي بهش زمان بده و اصلا بطرفش نرو خواهشا بذار خودش بياد سمتت هميييييين
اگه بهش زياد گير بدي مطمعن باتش ازت فراري ميشه
دوست عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط parsi1134
صحبت شما کاملا صحیح است برای همین من قید کردم اکثر آقایون.
به نظر من خانمی که برای عشق ارزشی قائل نبوده می تونه دلایل زیر روداشته باشه:
1- عاشق واقعی نبوده
2- احساسش رو برای فرد دیگری خرج کرده.
3- زمانی در زندگیش و رابطه احساسیش از احساسش سرخورده شده.
4- دوست داره طرفش رسمی اقدام کنه و از طریق خانواده اصرار کنه در واقع از رابطه و ابراز عشق بصورت غیر رسمی راضی نیست.
5- خیلی قبل تر منتظر ابراز عشق ورسمی کردن رابطه از طرفش بوده ولی در آن زمان هیچ واکنشی از طرفش ندیده در واقع
:72:
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بیوفا حالاکه من افتاده ام از پا چرا؟
:72:
و دلایل دیگه ای که امیدوارم شما و یا دیگران در مورد هردو جنس کاملش کنید.
نه دوست خوبم من اهل گیردادن نیستم. اونجا دور وبرم یکجوری بیشتر با آقایون سروکار داریم. بعدا فهمیدم اکثر وقتا حواسش به منه .گفتم خیلی حساسه، رابطه ما در حدی بوده که تو همه چی اون قدم اول رو برداشته واقدام بیشتری کرده.منم الان هزار تا کار ریخته سرم ولی نمیدونم چرا حواسم پرته.دوست دارم یک اقا هم نظرشو بگهنقل قول:
نوشته اصلی توسط aramesh_1390
بنده تقریبا تجربه ی شما رو داشتم ، با این تفاوت بنده تمام تلاشمو کردم و شرایطی برای ازدواج نیاز بود رو فراهم کردم و بعد از خانم مورد نظرم خواستگاری کردم ، الانم در دوران نامزدی هستیم ، معمولا مرد ها وقتی یک نفر رو دوست داشته باشن تمام تلاش خودشونو میکنین و سعی میکنن زودتر شرایط ازدواج رو فراهم کنن
بهت توصیه میکنم به هیچ وجه قدمی در پیشرفت رابطه برنداری ، سعی کن نگران از دست دادنت باشه اینجوری تلاشش بیشتر میشه البته اگه حسی که میگی واقعا باشه
تا حالا شده رفتاری کنه که حدومرز رابطه ای که دارین رو بشکنه ؟
شرایط عمومی ازدواج رو داره ؟
تلاش اره می کنه الان یک وضع خیلی سختی داره کاری که داره یه جورایی سرنوشت سازه براش. اخرین باری هم که اومد جلو حرف زدیم خیلی کلافه بود احساس کردم فشار زیادی روشه.وهیچوقت هم رفتار بدی نداشته وحد ومرز بین ما حفظ شده.احترام منو نگه داشته.وقتی با هم حرف می زنیم حتی تو چشمهام هم نگاه نمی کنه
شرایط عمومی رو هم داره جز موقعیت ایده ال تو کار . منم اصلا کاریش نداشتم وزندگی خودمو می کنم. ولی شما هم اگه دو روز از حالتها وکارهاشو می دیدی متوجه می شدی. من خیال پردازی نمی کنم.
تقریبا دور وبر ما همه می دونن خوب من یک ازدواج خوب برام خیلی مهمه وگرنه تا به حال ازدواج کرده بودم . دلم می خواد با عشق در کنار منطق باشه. این مسئله هم که پیش اومد اوایل برام مهم نبود ولی خب دله دیگه
الانم که اینجا می نویسم برا همینه یک ذره اروم شم. با تمام موردهایی که قبلا برام پیش اومده بود فرق داشت واقعا صبوری سخته.ولی بهترین راهه . هر وقت هم یکجوری می خوام فکرشو برا همیشه از سرم بندازم دوباره ......:16:
یک تصمیمی گرفتم میخوام دیگه همه ارتباطهام رو قطع کنم حتی دیگه اونجایی که بخشی بود من ایشونو می دیدم نرم. همه چی رو بسپرم دست خدا:323:
به کارای عقب افتاده ام برسم.از ارامش عزیز وسبحان هم ممنونم دعام کنید حداقل تا یک ماه دیگه مجبور نیستم باش روبرو شم. اگه واقعا منو بخواد یک کاری می کنه. اگرم نه غرور وعزتم حفظ میشه. تازگیها اون موقعیتی که همش می خواستم تو زندگیم ایجاد شده. راه پیشرفت برام باز شده وفکر این موضوع فلجم کرده بود .حالا دعا کنید خدا به من صبر بده. ::منتظر نظر وراهنمایی هاتون هستم.
:325:
راهنمایی:
پست شماره 17 رو چندین بار بخون
آنقدر بخون تا کاملا باورت بشه