نمایش نسخه قابل چاپ
توقعات زیاد و بی جا
بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آنها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات در زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آنها را تنگ می کند.
گلنوش جان
من شما را درک می کنم
اما مطلق نگری و جمله ات خیلی اشکال داره خانم گلم .نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلنوش67
شما به دیگران طبیعی است که نباید اعتماد کنی ( چرا که اعتماد سازنده نیست و در بسیاری از موارد غیر سازنده و مشکل زاست ) اما " حاضر به اعتماد " خواهی بود در هر لحظه و هر آن .
حاضر به اعتماد یعنی طی شناخت و به مرور و خودت انتخاب می کنی که تا چه حدی کسی را وارد حریم هایی که از قبل تعیین می کنی راه بدهی و یا ندهی
این حد از عدم صمیمیت که شما صحبتش را کردی درست مثل اعتماد کردن سازنده نیست و به مرور فرد را منزوی می کنه
به عنوان نمونه
شما به مشاورت طی جلسات مشاوره " حاضر به اعتماد "می شوی
شما به وکیلت " حاضر به اعتماد " می شوی
شما به دکتر ت " حاضر به اعتماد " می شوی
شما به شوهرت " سر جلسات خواستگاری و .........." حاضر به اعتماد " می شوی
به همان اندازه که اعتماد کردن غیر سازنده است اعتماد نکردن هم غیر سازنده است و شکل درست " حاضر به اعتمادی است .
در غیر این صورت روابط اجتماعی تو کاملا مختل است
به نظرمن بهتر است موقعی که حرفی را به شکل نقل قول به دیگران هم پیشنهاد می دهیم دقت بیشتری بکنیم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
شما كاملا درست ميگين. من جمله ام رو بد بيان كردم.منظور من غريبه ها هستن.يا حتي بعضي از افراد فاميل كه نيازي نيست در مورد زندگي خصوصيمون چيزي بدونن.مثلا نيازي نيست مشكلات فرانك رو همكارشون بدونن.
من اين تجربه رو زماني بدست اوردم كه مادرشوهرم در مورد يه سري از مسائل و رفتاراي بين من و شوهرم زياد سوال ميكرد و من هم جواب ميدادم و بعدش پشيمون شدم به دلايلي...
اگر منظورمو بد رسوندم معذرت ميخوام
گلنوش [size=large]عزیز از شما تشکر می کنم به خاطر اینکه سعی در گذاشتن تجربیاتتون در اختیار بقیه هم تالاریها دارید:43:
از آنی عزیز هم به خاطر نظراتشون که همیشه خیلی به موقع بیان می کنند تشکر می کنم:43:
قضاوت زود هنگام ممنوع...
حتی اگر اوج شک و عصبانیت بودید تا آن شک را به یقین تبدیل نکرده اید قضاوت زودهنگام نکنید....:305:
همیشه فکر می کردم باید همسرم بهترین باشد و اگه خصوصیت منفی داره من می تونم اون رو تغییر بدم وبه بهترین همسر دنیا تبدیلش کنم اما یه مطلب در این سایت به من کمک کرد اینکه همسرمون را همونطور که هست بپذیریم.
برای تمرین این مساله از یه تاپیکی که همتون باهاش آشنا هستید استفاده کرده ام و می کنم و اون تاپیک
خاطرات قشنگ و عاشقانه من و همسرم
هست زمان هایی که بیشتر از همسرم ناراحت می شدم می یومدم توی این تاپیک ودنبال نقاط قوت ایشون و خاطرات خوبمون می گشتم و اونها را می نوشتم .
واقعا تاثیر گذار بود.
برای بدست اوردن هر چیزی به اندازه ای که ارزشش رو داره هزینه کن...
گاهی انقدر توجهمون معطوف اون خواستمونه که تو این راه مسائل مهمتر رو فدای مسائل کم اهمیت میکنیم....
--------------------------------------
اگه رسیدن به خواسته هامون مثل فتح قله باشه:
موقعی که داری ازکوه بالا میری گه گاه بایست دور و برت رو نگاه کن..ازمناظرلذت ببر...نقشه رو دوباره چک کن بعد راه بیفت...
چون ازدست دادن این لذت کمتر از فتح نکردن قله نیست
يكي ديگه از تجربه هاي من:
تا كسي خودش واقعا نخواد،نميشه تغييرش داد........
بهترین تجربه زندگیم اینه که به راحتی هرچیزی روباورنکنم.
گاهی فکر میکنم من ،(فقط من)خیلی کارها میتونم بکنم.
ودرست مثل کسی که شنا بلد نیست داخل اب می پرم وفقط دست وپای بیخود میزنم.(چون خودم رو خیلی دخیل می دونم)
تجربه کردم:303: که فقط به اندازه سهمم تلاش کنم ودست پا بزنم.
وبقیه اش را بسپارم به گرداننده اصلی، که این دنیا رو با تموم وسعتش میگردونه، من هم یه ذره ناچیز از وسعت بیکران او:43::227:.