RE: با غمها و غصه ها و ترسهایت چه می کنی ؟
واقعا" موضوع مهمیه که نحوه برخورد هرشخصی با اون میتونه کل زندگی فرد را تحت تاثیر قرار بده ولی تجربه شخصی من در هر شرایطی ودر هر سنی ودر رابطه با هر موضوعی فرق میکرد و نمیشود یک قائده کلی در نظر بگیریم ولی آدمهای کل جهان اکثرا" بحث توکل وتکیه بر خدا را دارند که منهم آن را اصل میدانم وبعد بحث خرد که عزیزان فرمودند وتجربه شخصی من بحث زمان است که بزرگترین غمها وترسها با گذر زمان محو میگردند ولی خوب شاید اینها استراتژی است ولی تکنیکهای مختلفی وجود دارد مثل برخورد مستقیم با عامل ترس یا نوشتن غم وغصه ها وپاره کردن آنها یادردل با دوست و... من از عزیزان میخواهم از تکنیکهای شخصیشان در مقابله یا حا ترسهایشان وغم و غصه هایشان بگویند
RE: با غمها و غصه ها و ترسهایت چه می کنی ؟
آدمیزاد خلق شده که غم هم باهاش باشه اینو نشنیدی دل بی غم خداست(البته درست نوشته نشدنش رو ببخشید) اما باور کنید این غم ها هس که ادم رو میسازد بعضی وقتها خودمون رو گول میزنیم میگیم قسمت گاهی هم میگیم آزمایش الهی است نمیدونم به هرحال خدا کنه اگه غمدار میشیم ظرفیتش هم داشته باشیم.
من سعی میکنم فقط و فقط به خود خدا پناه ببرم گاهی هم به خودشم شکایت و گله کنم خوب اگه پیش اون نرم چکارکنم به بنده رجوع کنم که عامل خیلی از این غمها بنده ها هستن که بوجود میارن.
RE: با غمها و غصه ها و ترسهایت چه می کنی ؟
سلام
ممنون از مطالب دوستان فقط خواستم تشكر كنم.
خانم آرزو بيچاره آواتر شما چقدر ترسيده!:D
ممنون از خانم طاهره براي ترتيب دادن اين تاپيك
:73: