احتمالاوقتی شماازکاراش انتقادکردیدکینه به دل گرفته وخواسته یه جورباتحقیرکردن شماتلافی کرده باشه.به نظرمن وقتی اون مدلی پیش شوهرتون میگرده شماجوری وانمودکن که انگاربرات مهم نیست وقتی بی خیالی شماروببینه به تدریج ازاین کارش دست میکشه.
نمایش نسخه قابل چاپ
احتمالاوقتی شماازکاراش انتقادکردیدکینه به دل گرفته وخواسته یه جورباتحقیرکردن شماتلافی کرده باشه.به نظرمن وقتی اون مدلی پیش شوهرتون میگرده شماجوری وانمودکن که انگاربرات مهم نیست وقتی بی خیالی شماروببینه به تدریج ازاین کارش دست میکشه.
ممنونم گلنوش عزیزم
من هم مثل شما این تاپیکها رو خوندم ولی یه مدت بود که دست ازاین کاراش برداشته بود ولی دیروز که همگی با هم بودیم توی جمعی که همه نشسته بودند شوهرمن رو صدا کرد و گفت بیا گوشتون بهت یه جک بگم ولی شوهرش بهش اجازه نداد و او هم بلند اعلام کرد اگه اجازه ندی بهش بگم منم با صدای بلند تعریف می کنم ولی شوهرش بهش اخم کرد و چیزی نگفت و برگشت به شوهر خواهرش گفت تو اینو شنیدی و او هم با خنده گفت آره یک لحظه احساس بدی کردم و گفتم یعنی دوباره خواسته منو با این حرفش ضایع کنه که شما بد بین هستید
او حتی با خواهرش هم که هم سن با من هست دست به یکی می کنند مرا ضایع کنند وحتی ما وقتی به خانه خواهرش که همسن هستیم می رویم او با لباس های نا مناسب طاهر می شود که حتی برایش مهم نیست جلوی برادرش با لباس زیر بیاید و متاسفانه شوهر او کاملا بیغه و هیچی بهش نمی گه
ديگه مطمئن شدم بهترين راه بي محليه به هيچ كس هم حرفي نزن انقد محل نده تا از رو برهنقل قول:
نوشته اصلی توسط 861010100
راستي مادرشوهرتون تا حالا بهش تذكر داده؟
سلام دوست خوبم
ظاهرا خواهر شوهر شما نسبت به شما و همینطور شما نسبت به ایشان حساس شده اید ایشان در صدد است یک جوری لج شما را دربیاورد مخصوصا که شما سریعا عکس العمل نشان داده یا چهره تان برافروخته میشود و یا ...
به نظر من مدتی رابطه را محدود کنید یا بصورت جداگانه ( شما و همسرتان ) به مهمانیی بروید که خواهر شوهرتان آنجاست
احتمال زیاد هم مقداری حسادت به شما دارد شاید اندام شما و یا صمیمیت شما با همسرتان و... سبب شده دست به این کارها بزند . مقداری شوخی و ابراز احساسات شما و همسرتان در جمع بایستی کم شود
در ضمن مقداری از کلاس گداشتن و خیلی رومانتیک شدن و بیش از اندازه نظر دادن و لاف زدن و امثال اینها را هم جلوی ایشون بایستی کم کرد ؛ چراکه این کارها سبب شده یک جوری اونم تلافی کنه
یکی دوباری تذکر داده ولی اون می گه داداشمه دوست دارم این کارا رابکنم حتی مادرشوهرم بهش گفت که داری گناه بزرگی رو مرتکب میشی ولی اون گفت که از نظر اون گناه نیست
از اونجایی که من احترام خانواده شوهرم رو خیلی دارم مادر شوهرم منو خیلی دوست داره که به خاطر یکسری حسادت های جاری ام او دیگر پیش کسی به من ابراز محبت نمی کند و حتی با زبان بی زبانی به من گفت پیش بقیه به تو نمی تونم محبت کنم ولی اگه تنها بودیم همه اینهارو برا جبران می کنم ترس هم اینقدر:302:
خواهرشوهرم با این رفتارش حتی باعث شد که جاریم هم پیش ما راحت باشد و با تاپ و شلوارک ظاهر شود و وقتی که بهش گفتم تو باعث این حرمت شکنی شدی به من گفت تو هنوز فرق بین شلوارک رو با برمودا نمی دونی این حرف رو نزن تا اینکه توی یک جمعی که شوهر خواهرشوهرم نبود جاریم با شلوارک ظاهر شد و خواهرشوهرم به او گفت که حرمت پدرم رو نگه دار و این یک داغ دیگه ای بود که به دلم گذاشت چون تنها نا محرم به جاریم شوهر من بود نه پدر شوهرم:302:
:104::104::104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط پویا همت
از دوست خوبمون پويا همت ممنونم اومدم همينا رو برات بنويسم كه ايشون كارمو راحت تر كردن
به قسمتاي قرمز دقت كن خانمي
پویا عزیز ممنون از راهنماییت
ولی من آنقدر بی شیله پیله هستم که اصلا این کارها رو زیاد انجام نمی دهم من هم به دیگر اعضا خانه نگاه می کنم و وقتی خانومها جدا می شینند من هم با انهایم و وقتی پیش شوهرانشون می نشینند من هم پیش شوهرم می نشینم نمی دانم مشکل از کجاست حقیقتش یک مدت همه چیز حل شده بود ولی او دوباره داره شروع می کنه ایا دوباره با کم محلی من بدتر میشه؟:316:
من یک چهره ی جذابی دارم که بارها و بارها از زبان دیگران شنیده ام و متانت و چهره ی آرامم همه را به خود جلب می کند به خاطر هین احساس می کنم او دوست دارد به همه بگوید که من باطنم بد است ولی خدا می داند که من ظاهر و باطنم یکی است:227:
در ضمن خوب او می توانداین شوخی ها رو با من انجام دهد همانطور که با جاریم انجام می دهد
و اینرا هم بگویم که این وسط جاریم هم مشکلات زیادی بوجود آورد
من آخرش نفهميدم اين خواهر شوهر شما كدوم طرفيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط 861010100
دوستان عزیزم از همه شما تشکر می کنم
ولی باور کنید من حساس نشدم فقط می گم فکر نکنم خواهر وبرادر اینقدر دیگه زیادی صمیمی باشند ازو اونجایی که من برادر ندارم و نمی دونم بین خواهر و برادر ها چی می گذره منو بیشتر راهنماییم کنید چون یکبار کم محلی کردیم اوضاع بدتر شد و حتی الان دیگه خواهر کوچکترش رو هم با اوضاع بدتری می بینم ایا واقعا شما هم با برادرانتان اینگونه هستید:325:
خواهر شوهرم دوست داره فقط خودشو و خواهرش جلوی ما این طوری باشند ولی موندم که چرا با اون یکی برادرش اینطوری نیست
عزیزم خودتوناراحت نکن .به این فکرکن که شوهرت هم میدونه که کارای اونااشتباهه وهردوتون توی یک جبهه هستید.فقط بایدیکم خودتوبزنی به بیخیالی تاروی خواهرشوهراتوکم کنی.:46: