نقل قول:
قول hamed65 سعی کن بجای اینکه به داداشت اندیشه بدی، اندیشیدن یادش بدی، بهش کتابای خوب بده بخونه، با آدمای خوب آشناش کن، یه جوری سعی کن دختر بازی هم از سرش بندازی. با تفریحات سالم وقتشو پرکن مثلا برو باشگاه سعی کن برادرتم ببری، یا جمعه ها برنامه کوه بریزید باهم ... یه عالمه تفریحات سالم میتونی با برادرت داشته باشی، لذت ببر از این دورانت وقتی زن بگیری دیگه از این خبرا نیستآ
ضمنا سعی نکن تصویر پدر یا مادرتو براش خراب کنی، کار صد در صد اشتباهیه. خودتم سعی کن انقدر مغرورانه با پدرت برخورد نکنی! پدر و مادر هرجوری که باشن تنها عزیزای زندگی ما هستن که دیگه هیچ جایگزینی براشون پیدا نمیشه، هیچ جا و هیچوقت و هیچوقت نمیتونی مثلشونو پیدا کنی.
سعی خودم رو می کنم . اما معرفی کتاب هایی در مورد دین و .. به نظرم براش خوب نیست . بهتره که اصلا به این موضوعات وارد نشه . این رو از تجربه خودم می گم . بهتره اصلا ادم فکر نکنه . موضوع اصلی هم که نگرانم می کنه دختر بازیش نیست . این هست که عادت کرده هم زمان با سه تا دختر رفیق باشه منو اذیت می کنه . می ترسم تا اخر عمرش همین طوری بمونه . به هیچ دختری وفادار نمونه . اگه بعد ازدواجش به زنش خیانت کنه من خودم رو مقصر می دونم .
نقل قول:
من فکرنمیکنم ابراز علاقه داداش به داداش مشکل پررو شدن داشته باشه اما در هر صورت لازم نیست مستقیما بهش ابراز علاقه کنی، انقد کارا هست که میتونی توعالم برادری غیرمستقیم بهش نشون بدی
من می شه گفت نقش پدر و مادر رو هم برای داداشم بازی می کنم . اون هیچ وقت حرفاشو با پدر و مادرم نمی زنه. باید ازم حساب ببره وگرنه خیلی ادم جو گیریه . به خودش باشه هفت روزه هفته رو می خواد به استراحت و خوش گذرونی بپردازه . پدر و مادرم خیلی به من و داداشم کاری ندارند . تو فکر کارای خودشونند .
نقل قول:
توی مسئله دین هم سعی کن هر عقیده ای که میخوای قبول کنی بدون تعصب بهش فکرکنی. اگه آدم تعصب داشته باشه ضرر میکنه چون نمیتونه فکرکنه. آدم وقتی یه چیزی رو از قبل پذیرفته دیگه دربارش فکری نمیکنه اگرم فکر بکنه اصلا فکر نیست بلکه توجیهه. توجیه کردنم با فکرکردن فرق میکنه. فکر کردن یعنی اینکه با این مسئله مواجه شدی داری فکرتو بکار میندازی که مسئله رو حل کنی هیچ کاری هم نداری که کی چی گفته. اما توجیه کردن یعنی اینکه من یه چیزیو قبول کردم حالا تمام اندیشه هامو تنظیم میکنم تا اونو به کرسی بشونم.
pk1365 منظورت رو متوجه نمی شم . این حرفت خیلی منو تو فکر برد . خب من همین طوری مسلمون شدم که تو داری می گی . اول اسلام رو پذیرفتم بعدش سعی کردم اون رو توجیه کنم . شما اشکالی در کار من میبینی ؟
به نظرتون باید برم سر عقاید قبلیم که بدون تعصب پذیرفته بودمشون ؟
نقل قول:
همیشه سعی کن زندگیتو پیچیده نکنی. هر چی زندگی آدم ساده تر باشه و پیچیدگیش کمتر و آشفتگیش کمتر باشه زودتر میتونی مسائل زندگیتو بفهمی. بخاطر همینم هست که یه مسئله ایی رو قبل از اینکه حلش کنی باید ساده ش کنی.
مثل مسائل ریاضی دوران مدرسه که یه معادله گنده بهمون میدادن! انقدر ساده و کوچیکش میکردی تا حل میشد. خیلی اوقات توهمین پروسه یه چیزایی اصلا از طرفین معادله حذف میشه یعنی اصلا توی اون ماجرا مهم نیستن چون وقتی یه چیزی از این طرف معادله رفت از اون طرفم میره یعنی نقشی اصلا تو این معادله بازی نمیکنه. توی معادله زندگی هم خیلی چیزا هست که باید ببینی اگه با حذف کردن اونا معادلت بازم برقرار هست اما ساده تر میشه خب حذفش کن! مثل افکار مخرب منفی!
اگه یه مدت بسیج فعال باشم از سربازیم کم میشه
انقدم چرتکه ننداز !! اگه بتونی این خصوصیتم ترک کنی با خواهر برادرای همدردی همگی آستین بالا میزنیم برات میریم خواستگاری!!
چرا یه کم واضح تر صحبت نمی کنید . من چه پیچیدگی تو زندگیم دارم که باید حذفش کنم و به نظرتون باید حذفش کنم و توانایی اش رو در من میبینید ؟ افکار مخرب! البته همیشه دوست داشتم یه ادم خیلی معمولی بودم .
چه خصوصیتی رو باید ترک کنم ؟
نقل قول:
شما اول برای آینده ات هدف گذاری کن. ببین می خواهی چه کاره بشوی.
برای اون شغل مدرک لیسانس کافی است، یا فوق هم باید بگیری.
و به نظر من فعلاً درس رو اولویت اولت قرار بده.
در کنار درس اگر بتوانی کاری پیدا بکنی که به رشته ات ربط داشته باشد، خیلی عالی است.
به نظر من در مورد ازدواج عجله نکن!
شما تازه 22 سال سن داری. هنوز هم از نظر درسی و شغلی و سربازی آمادگی ازدواج نداری.
خب این چیزایی که گفتم هدفه دیگه . شایدم اصلا من نمی دونم هدف گذاری برای اینده چیه ؟
گفتم که تا 1.5 ساله دیگه قصد ازدواج ندارم . تا اون موقع هم مدرک دارم هم کار . رشتم هم یکی از پر طرفدارترین رشه های مهندسی هست .ا اصلا میگن با لیسانس راحت تر می شه تو رشته ما کار گیر اورد تا ارشد .
اون موقع هم ده جا میرم خواستگاری اگه هیچ کدومشون با شرایط من کنار نیومدند .کلا بی خیال زن گرفتم می شم . میرم یه دوست دختری برای خودم گیر میارم . البته این دفعه به قصد ازدواج و با نظارت خانواده ها .
نقل قول:
مسئله ای که من در مورد شما واجب می دانم، بهتر کردن روابط با تک تک اعضای خانواده ات هست! بدان که اگر نتوانی با اعضای خانواده ات رابطه ی خوبی داشته باشی، با همسرت هم مشکل خواهی داشت، حتی اگر فرشته باشد.
گفتم که من فقط با بابام مشکل دارم نه کل خانوادم . البته دارم سعی خودم رو می کنم که دیگه با بابام هم درگیر نشم . وگرنه با مادرم و برادرم و سایر اقوامم رابطه خوبی دارم .