RE: نحوه مدیریت احساسات شعله ور نسبت به یک همکلاسی
دوست عزیز:72:
در زندگی یکجا هست که باید وایسی یکجا هم هست که باید بری
خدانکنه که جای ایندو عوض بشه که در اینصورت تا آخر عمر بدهکار خودتت می شی.
اگه واقعا برای ازدواج می پسندیش و می تونی یک شرایط نسبی برای زندگی فراهم کنی مرگ یکبار شیون هم یکبار.
بهش از خودتت و شرایطت بگو اگه پذیرفت که چه بهتر و اگر نپذیرفت دیگه یک عمر بدهکار خودتت نخواهی بود.
موفق باشی.:72:
RE: نحوه مدیریت احساسات شعله ور نسبت به یک همکلاسی
میدونی چرا جواب نمیگیری؟چون خودتم نمیدونی میخوای چیکار کنی؟هنوز با خودت روراست و قاطعانه اتمام حجت نکردی که میخوای فراموشش کنی.ازیه طرف اب میریزی رو اتیش دلت از یه طرف بنزین.
اول معلوم کن میخوای فراموشش کنی یا نه؟
RE: نحوه مدیریت احساسات شعله ور نسبت به یک همکلاسی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط عشق خاموش
[size=medium]سلام به همه کاربران خوب همدردی.
از زمانی که من این تاپیک رو ایجاد کردم چند ماهی میگذره ولی احساس میکنم تمام تلاشم تو این مدت بیهوده بوده نتونستم احساساتم رو مدیریت کنم،افکارم پریشان و نا منظمه ، تمرکز ندارم،اشتها ندارم،علاقه به ادامه زندگی ندارم فوق العاده ضعیف شدم فقط وقتی اونو میبینم احساس خوبی دارم،دیگه بریدم حالم از دنیا و ما فیهاش به هم میخوره یک سال و نیمه دل به کسی بستم که حتی نرفتم بهش این موضوع رو بگم(نمیدونم شاید عقلم اجازه نداده یا ترسیدم یا بی عرضم یا....)فقط دوست دارم الان آخر دنیا باشه.
جایی نبود دردودل کنم، ببخشید.[/size]
بیشتر این حالاتی که به شما دست داده عکس العمل طبیعی بدن شما نسبت به جنس مخالف هست
کمی دقت کن
نگذار هوس ( که خودش را با نام عشق جا می زند) مانع انتخاب درست شما بشه
کمی در اینترنت در مورد ماهیت فیزیکی این احساس تحقیق کن شاید متوجه منشا این حس شدی و تصمیمی درست تر را گرفتی
البته با توجه به گفته های خود شما که بیان کردی من این حرف ها را می زنم. چون هیچ شناختی از دختر مورد نظر نداری پس به احتمال زیاد همه چیز در هوس خلاصه میشه
شناخت مراحلی داره که خیلی از جوون ها فکر می کنند با دیدن چند رفتار خلاصه در فرد به تمام ان دست پیدا کردند
شاد باشی:72:
RE: نحوه مدیریت احساسات شعله ور نسبت به یک همکلاسی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
میدونی چرا جواب نمیگیری؟چون خودتم نمیدونی میخوای چیکار کنی؟هنوز با خودت روراست و قاطعانه اتمام حجت نکردی که میخوای فراموشش کنی.ازیه طرف اب میریزی رو اتیش دلت از یه طرف بنزین.
اول معلوم کن میخوای فراموشش کنی یا نه؟
من میگم هر روز میبینمش شما میگی نمیخوای فراموشش کنی.من نمیخوام بگم احساسم پاکه و عشق و از اینجور حرفها شما چرا اینقدر اصرار دارید که هوسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه هوس بود و میل جنسی و ..... باید تو تابستونی که گذشت و سه ماه ندیدمش فراموشش میکردم البته ممکنه به خاطر این بوده باشه که واقعا نخواستم فراموشش کنم، ولی الان دیگه بریدم اکثر اوقات میبینمش ترم پیش تمام کلاسهامون با هم بود حتی آزمایشگاههامون،توی قطار چندین بار همدیگه رو دیدیم (من و اون همشهری هستیم) جالبه وقتی بیرون محیط دانشگاه مثلا قطار همدیگه رو میبینیم رفتارش خیلی بهتره ، از حرکاتم و رفتارم فهمیده بهش علاقه دارم ولی نمیدونم اونم علاقه داره یا نه ، نه طوری رفتار میکنه که بشه با قاطعیت گفت بهم علاقه داره ونه اینکه منو نمیخواد ولی هیچ وقت وقتی فرصتش بوده با من بد رفتار نکرده و خیلی خوب برخورد داشته یکی دو تا از دوستام میگن رفتارش نشون میده دوست داره...
راجع به شناخت هم باید بگم اون و من تا حد زیادی از اوضاع خانوادگی هم خبر داریم(تعداد بچه ها و شغل پدر و اوضاع زندگی و ....)
RE: نحوه مدیریت احساسات شعله ور نسبت به یک همکلاسی
[
نقل قول:
سلام به همه کاربران خوب همدردی.
از زمانی که من این تاپیک رو ایجاد کردم چند ماهی میگذره ولی احساس میکنم تمام تلاشم تو این مدت بیهوده بوده نتونستم احساساتم رو مدیریت کنم،افکارم پریشان و نا منظمه ، تمرکز ندارم،اشتها ندارم،علاقه به ادامه زندگی ندارم فوق العاده ضعیف شدم فقط وقتی اونو میبینم احساس خوبی دارم،دیگه بریدم حالم از دنیا و ما فیهاش به هم میخوره یک سال و نیمه دل به کسی بستم که حتی نرفتم بهش این موضوع رو بگم(نمیدونم شاید عقلم اجازه نداده یا ترسیدم یا بی عرضم یا....)فقط دوست دارم الان آخر دنیا باشه.
جایی نبود دردودل کنم، ببخشید.
سلام و صبحت بخیر
دوست عزیز همون جور که دوستان گفتند شما در وجودت نمیخای احساسات رو کنترل کنی و رویاپردازی میکنی
تا این روند ادامه دارد فراموشی یا کنترل احساس پیش نمیاید
انتخاب با خودت هست اگه دوست داری احساست رو کنترل کنی باید باید خودت بخای
امیدوارم موفق باشی
RE: نحوه مدیریت احساسات شعله ور نسبت به یک همکلاسی
دوست عزیز من نگفتم هوسه.اصلا نمیخوام برچسبی به احساست بزنم تا زمانی که خودت به نتیجه برسی که احساست چه جوری؟
یه بار دیگه نوشتت رو بخون
نقل قول:
افکارم پریشان و نا منظمه ، تمرکز ندارم،اشتها ندارم،علاقه به ادامه زندگیندارم فوق العاده ضعیف شدم فقط وقتی اونو میبینم احساس خوبی دارم،دیگه بریدم حالم از دنیا و ما فیهاش به هم میخوره
تا اونجایی که من میدونم عشق و علاقه سازنده انرژی ادمو دوچندان میکنه.دید ادمو قشنگتر میکنه.دیگه حال ادم از دنیا و مافیهاش بهم نمیخوره بلکه ناخوداگاه حس میکنه همه چی دوست داشتنی تر شده.
نقل قول:
یک سال و نیمه دل به کسی بستم که حتی نرفتم بهش این موضوع رو بگم(نمیدونم شاید عقلم اجازه نداده یا ترسیدم یا بی عرضم یا....)
وقتی میگم قاطع نیستی دلیلش اینه که هنوز نمیدونی احساست چیه؟درسته؟غلطه؟هنوز نمیدونی ابراز احساسات نکردنت از روی عقل و منطق و واقع بینیه یا ترس و بی عرضگی.
منم شرایطی مثل تو رو درک کردم ولی باور کن فراموش نکردن تو یه تابستون دلیل بر درست بودن احساس نیست.خیلیا بعد چند سال هم طرفشونو فراموش نکردن یعنی معنیش اینه که اگه با هم ازدواج میکردن خوشبخت میشدن؟؟؟؟
سن تو، محیط دانشگاه همه و همه باعث میشه ذهنت ناخوداگاه سمت جنس مخالف بره.اما دلیل نداره وقتی فکر یه نفر سرزده میاد تو ذهنمون خودمون درو به روش باز کنیم و هولش بدیم تو خونه ذهنمون.
برای رسیدن به زمان انتخاب همسر باید خیلی امادگیها رو بدست بیاری،انتخاب همسر قبل از بدست اوردن امادگی احتمال شکست رو بالا میبره،همچنین رابطه احساسی قبلش با جنس مخالف هم فقط به خودت و اون دختر ضربه میزنه که میتونی نمونه های بیشمارش رو تو همین سایت ببینی.
حالا انتخاب با توئه.