RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
[align=justify]چقدر مشکل شما شبیه این تاپیکه :exclamation:
http://www.hamdardi.net/thread-18473.html
اینجاست که باید گفت :
با تشکر از ا ی R ا ن ثل که به ما یاد داد قبول کردن بعضی از پیشنهادها فقط از اعتبار آدم کم میکنه... !!!!!!
وقتی بعضی حرفای بعضیا رو میشنوم به این نتیجه میرسم پررویی توی افراد درصد داره !!!
از 0 درصد شروع میشه تا مقادیر بالای چندین میلیارد درصد!! ..... یعنی از اختلاس هم بیشتر !!!!!!!!
این دیگه از اون درصد بالاهاست !!!!!!
این روزا مدرنیته همه چیو راحت کرده ... عشق با سناریوی از پیش تعیین شده!!!
تو غرب یه چیز عادیه که زنو مثل یه کالا پشت ویترین مغازه ها میفروشن، یعنی عین لباس همه جاشو برانداز میکنن که زدگی، عیب و ایرادی نداشته باشه!!!!
حالم بد شد .......... :([/align]
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
نقل قول:
سلام دوست عزيز
من راجع به بقيه رابطتون نظر نميدم
ولي راجع به اين اختلاف عقيدتيتون كه شما اهل نماز و روزه ايد ولي ايشون نيست
اينكه خوب بستگي داره چقدر اين اختلاف براتون مهم باشه !! آيا براي شما مهمه كه شوهر شما مثل خودتون نماز خون باشه روزه بگيره يا اينكه نه مهم نيست؟
مرسی حنان جان چقدر صحبتات به دل میشینن:46:
من اولا واسم مهم بود که همسرم هم از نظر عقیدتی مثل من باشه اما بعده که شخصیتش دیدم واقعا دیگه خیلی رو نماز و روزه حساس نبودم راستش دوس دارم که عقیدش قوی تر باشه..حداقلش اینه که راجع به یه سری مسایل همدیگر درک میکنیم مثلا من وقتی میگم عکس نشون نمیدم میتونه راحت تر درک کنه یا سایر مسایل!!از اول هم گفت هر کی عقیده خودش داشته باشه و عقیده یه امر شخصیه!اما حالا میگه به این نتیجه رسیده که ممکن از این نظر در آینده دچار مشکل شیم:302: نمیدونم شاید حق با اون!راستش ما بچه نیستیم هر دو مون هم سطح تحصیلاتی خوبی داریم من دوس ندارم اون از دس بدم دوس دارم یه جوری با هم به تفاهم برسیم...واقعا امکانش هست؟!
pk جان بله منم اون تاپیک خوندم تو جست و جو پیداش کردم و دیدم مشکلمون شبیه! اما خب مشکل اصلی من جای دیگس!اختلاف عقیده!!
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
تاپیک شما یکم طولانی شده بودونتونستم کامل بخونم.ولی 1 نکته مهم هست:
من به عنوان یک پسر که تجربه بالایی در روابط آزاد داشته(به دلیل اینکه خارج ازایران تربیت شده بودم) اطمینان 100% به شما میدم که این رابطه کاملا بر اساس مسائل جنسی از طرف اقای مورد نظر شکل گرفته و درcut کردن این رابطه به هیچ عنوان شک نکنید.شما در ایران زندگی میکنید و آینده این رابطه به جایی میذسه که برای 99 درصد اقایون ایرانی یک ضد ارزش به حساب میاد و مطمئنا شما به مشکل بر خواهید خورد.
موفق باشید:72:
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
گفتی که:
نقل قول:
دختر مهربون عزیز نمیدونم چی بگم گیجم! همش صحبت از آینده و ازدواج میکنه...
و
نقل قول:
...
استدلالشم اینه که واسش این مساله تو تصمیم گیری مهم!
دختر خسته ی عزیزم، من نمیگم بدبین باش.
اما فکر میکنی کسی که قصدش فقط و فقط سوء استفاده از شما باشه، حرفاش با این جملاتی که بالا نوشتی فرقی میکنه؟
حاضرم قسم بخورم فرق نمیکنه.
کدوم پسری به دختر پاکی مثل شما میاد بگه من به قصد ... با شما دارم صحبت میکنم؟
معلومه باید با حرف از آینده زدن و قول ازدواج و معیارهای عجیب غریبی (که پشتش معلوم نیست قصد ِ واقعی یا غیر واقعی ازدواجه) بیاد جلو.
مسیرت از مو باریکتره.
نقل قول:
راستش من الان یه جوری با خودم درگیرم از خودم بدم اومده دوس نداشتم صحبتامون به خیلی حاها برسه اما رسید اوایل عذاب میکشیدم اما به خاطر اینکه بش علاقه داشتم تحمل میکردم اما همیشه یه جوری بحث عوض میکردم هرچند به نظرم خوب که نظر هم تو این زمینه بدونیم!
عزیز دلم، حواست به خودت باشه.
الکی نیست که میگن: مراقب افکارت باش به گفتارت تبدیل می شود. مراقب گفتارت باش به کردارت تبدیل می شود. مراقب کردارت باش به عادت تبدیل می شود. مراقب عادتت باش به شخصیتت تبدیل می شود. مراقب شخصیت خود باش،آن سرنوشت تو خواهد بود...
شما حق داری راجع به این مسائل ریز و شخصی و کاملاً خصوصی، فقط با کسانی که به طور رسمی تشریف آوردن خواستگاریت صحبت کنی. نه هر کسی که غیر رسمی به شما پیشنهاد ازدواج داد.
نقل قول:
من اولا واسم مهم بود که همسرم هم از نظر عقیدتی مثل من باشه اما بعده که شخصیتش دیدم واقعا دیگه خیلی رو نماز و روزه حساس نبودم
به نظرم عشق چشماتو بسته.
اگه از اول اینا برات معیار بوده، مطمئن باش چند وقت بعد از ازدواجت، یاد معیارایی که بادیدن این آقا از یادت رفته میفتی. و اونوقت . . .
نقل قول:
خارپشت جان ما تازه یه نزدیکمون از دست دادیم شرایط تو خونه واسه بیان این موضوع مناسب نیست!
دختر خسته ی عزیزم، تسلیت میگم که این اتفاق افتاده.
از اقوام مادری بود یا پدری؟
اگه از اقوام مادری نبوده، بالاخره یه کمی برای مادرت قابل تحمل تر هست. احتمالا حال مادرت بهتر باشه از پدرت. با مادر درمیون بذار.
امیوارم که خیلی بیشتر از همیشه حواست به پاکی روح و روانت باشه:46:
پستم با پست cent_os عزیز همزمان شد.
البته شاهد ِ از غیب رسیده شدن ایشون. :)
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
سلام دوست عزیزم
من فکر می کنم اول باید به قصد واقعی این آقا پسر پی برد که واقعا هدفش ازدواج است یا خیر
و بعد در فاز شناخت و پس از خواستگاری رسمی نگران اختلاف نظرها بود!
از برآیند صحبت های ایشان هم بوی خوبی به مشام نمی رسد زیرا کسی که قصد ازدواج دارد
سراغ این سوالات یا حرفها و رفتارها نمی رود پس بهتر است کمی به رفتار او شک نمایید!
یک سر به این تاپیک بزن تا ببینی چند نفر با پیشنهاد ازدواج اغوا شده اند و متاسفانه
سرنوشت های بدی پیدا کرده اند!
تجربیات زندگی اطرافیان و دوستان همدردی نشان می دهد که پسری که قصد ازدواج دارد و به
دنبال همسر است بسیار متفاوت تر از این اقا برخورد می کند!
در این خصوص توجه شما را به این مقاله جلب می کنم.
می گویی در هنگام زدن این حرفها معذب می شوی...خوب باید هم بشوی چون طبق قوانین
دین ما این صحبت ها برای شما و آن آقا پسر مجاز نیست و این آقا هم دارد مرحله به مرحله
پیش می رود! کمی بیشتر دقت کن و حواست را جمع کن!
برای محک زدن او به او بگو که به خواستگاریت بیاید تا ببینی چه عکس العملی نشان می دهد
و حتی اگر می توانی رابطه ات را با قطع کن تا رسما اقدام به خواستگاری نماید تا حسن
نیتش برای شما محرز شود وگرنه که دیگر هیچ!!!
پس ابتدا جواب این سوال را پیدا کن و بعد وارد مرحله بعدی بشو!
موفق باشی
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
"دختره خسته" عزیز، اولاً نمی دونم چرا این آی دی رو انتخاب کردی ، کلاً چرا این روزا دپرس بودن مد شده؟ همه یا خسته ان یا داغون !
ببین عزیزم ، شما دچار تناقض نشدی ایشون داره شما را دچار تناقض می کنه. مردی با نیت اصلی ازدواج چنین پیشنهادی نمی ده و چنین پافشاری ای هم نمی کنه. این مواردی که شما دیدی رو ما خیلی پیش تر دیدیم .سعی کن از تجربه دیگران استفاده کنی.
نیتش ازدواج نیست ، کسی که نیت ازدواج داشته باشه کار رو به این حرفا نمی کشونه و باعث آزار شما نمی شه. شما ایشون رو دوست داری و سعی کردی تن به حرفای به قول خودت شرم آور ایشون بدی ، چرا ایشون شما رو انقدر دوست نداشته باشه که از پرت و پلا گویی دست بکشه و مثل یه مرد بیاد جلو؟؟؟؟؟!!!! اینو حتماً از خودت بپرس
یادم هست این موضوع برای یک خانم سی و چند ساله پیش اومده بود و ایشون خوب می دونست این آقا منظورش دوستی و سوء استفاده ست ، گفت اگر این موضوع خیلی برای شما مهمه (اندام) من با مادر شما می رم استخر :311: ایشون ببینه پسند کنه ، اینجا بود دست طرف رو شد و گفت نه من خودم باید ببینم !!!!!!!!!!! :163: این خانم هم گفت:" خودتی "!! :311:
این آقا از ایـــــــــــــــــــــــ ــن همه موضوع مهم دست کشیده فقط فوکوس کرده روی اندام شما؟! اصلاً موضوع مرگ و زندگیه!!!! واقعاً متاسفم برای این جور آدما که به چه ترفندایی متوسل می شن
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
آقايان با اون چشماهاي تيزشون سير تا پياز همه چي رو مي فهمن لازم نيست كه بخواي همه چيزو بدون حصار بهشون نشون بدي!
يك نكته در مورد دوست داشتن واقعي اينه كه اگر كسي واقعا تورو بخواد و در تصميمش مصمم باشه تورو با همه كاستي ها و قوت هات مي خوادت و گير به مسائل جزئي نمي ده. مطمئن باش اگر كسي كارش به اينجايي كه شما شرح دادي رسيد بايد در طرز تفكرش نسبت به خودت فكر كني.
هيچوقت در مورد يك آقا صفر و يك فكر نكن. نگو يا اين يا هيچ كس ديگه! به هر نشان هشداردهنده اي بايد توجه كني و ازش سرسري نگذري. هميشه آماده قطع يك ارتباط باش و تا سر سفره عقد ننشستي با اطمينان در مورد ارتباطت قضاوت نكن. سعي كن آدمها رو اونجور كه هستند ببيني و از عشق هاي افسانه اي و هاليوودي پرهيز كني. عشق واقعي، تعهد، صميميت و احترام مياره و اگر مي بيني مسيرت داره كج مي شه بدون ايني كه باهاش مواجهي عشق نيست. حالا چي ميشه اگر چشماتو ببندي؟ بعد ازدواج متوجه مي شي اين دود كوچكي كه قبل از ازدواج چشم تو رو مي سوزوند و اذيت مي كرد يك آتش شعله وريه كه يا نمي توني خاموشش كني و يا به سختي و مشقت موفق مي شي و درحاليكه مي تونستي انتخاب بهتري داشته باشي گول خوردي. عزيزم! معيار زيبايي و تحصيلات در نگاه اول(و شايد بيشتر در نگاه ديگران) جذب كننده هست ولي اصلا كافي نيست.
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
دختر خسته عزيزم:72:
يعني چي اولا برام مهم بود الان ديگه نيست؟ عزيزم منم فكر ميكنم شما تحت تاثير احساسات يا به اصطلاح عاشقي قرار گرفتين.
من خودم در تجربه تلخي كه داشتم طرفم از من يكسال كوچيكتر بود و ميدونست كه من عمرا نميتونم با كوچيكتر از خودم رابطه داشته باشم ولي به دروغ خودشو يكسال بزرگتر معرفي كرد و بعد از اينكه عاشقش شدم دروغاشو فاش كرد !!! خيلي ناراحت شدم ولي بدون كه احساس چقدر قوي بود كه حتي از سنش هم گذشتم و گفتم مهم نيست خوب اون موقع احساس جلوي چشمام بود! من قبلش برام مسئله سن خيلي مهم بود ولي بعدش كه اين اتفاق افتاد ميگفتم مهم نيست ولي در اعماق وجودم ناراحت بودم و گاهي به اين موضوع سنمون فكر ميكردم ولي در نهايت ميگفتم اشكال نداره مهم چيزاي ديگه است ( حالا اي كاش چيزاي ديگه اش درست بود :311: بدبختي توي تمام مسائل همين حرفو ميزدم) مثل شما كه ميگي الان ديگه برات مهم نيست نماز و روزه نميگيره ولي اعماق وجودت هنوز ناراحته
پس بدون عزيز دلم كه اتفاقا اين قضيه خيلي هم برات مهمه ولي چون به اصطلاح عاشق شدي ميگي ازش ميگذرم!! ولي زماني كه سرد شدي و اين احساسات كنار بره ( مثلا 6 ماه بعد از عروسيت) بعدش گرفتار اين مسائلي ميشي كه قبلا ميگفتي برات مهم نيست ولي در اصل مهم بوده.....
و اينكه ميگي طرف شما هم اول ميگفته اين اختلاف عقيده مون مهم نيست ولي الان داره ميگه چرا مهمه و ممكنه بعدا براتون مشكل ايجاد كنه باعث ميشه كه بيشتر به اين مسئله فكر كني
در رابطه با ديدن اندام هم كه خوب من با نهايت احترام با نظر دوستان مخالفم كه مادر يا خواهر پسر ببينن به جاي خود پسر!!! من ديدم كسايي رو كه بعد از ازدواجشون به مادرشون ميگن كه مادر جان همسر من اين عيبو داشته چرا شما ديدي به من نگفتي ؟ براي من خيلي مهم بوده
توي روايات هم داريم و من شنيدم كه براي كسايي كه قصد ازدواج دارن پسر ميتونه به قصد ازدواج به بدن دختر نگاه كنه و حتي دختر ميتونه يه لباس نازكتر بپوشه كه بدنش مشخص تر باشه ( اينو از خودم نميگم از تو روايات شنيدم و خوندم ولي الان حضور ذهن ندارم كه كجا ) خوب طرف حق داره كه وقتي كسي رو براي زندگيش ميخواد انتخاب كنه حد اقل ببينه كه قراره چه شكلي باشه !!!! حالا نميخوام ازدواج رو با خريد مقايسه كنم ولي وقتي مثلا وقتي شما ميخواي يه چيز عمري بخري كه تمام عمرت داشته باشيش !!! عقل حكم ميكنه قبل از خريد چشماتو باز كني و قشنگ ببينيش كه داري چي ميخري كه بعدا پشيمون نشي!!! چشم بسته كه نميشه عمل كرد. به نظر من آقا پسر حق داره قبل از ازدواجش دختر خانم و اندامشون رو ببينه چون حرف از يه عمره !!!! ولي ولي ولي اين مسئله ها بايد توي خواستگاري مطرح بشه زماني كه مطمئن هستي كه طرف اومده براي ازدواج نه اينكه با هركي كه رابطه داشته باشي و خودش بگه قصدش ازدواجه ..... حالا اگه ايشون ميگن اندام اينقدر براشون مهمه كه ميتونه توي تصميمشون تاثير بذاره ، خوب ايشون ميتونن بيان خواستگاري بعدش اندام شمارو ببينن و بعدش تصميم بگيرن !!! خوب هر خواستگاري اي كه نبايد به ازدواج ختم بشه ....
منظورم اينه كه دختر خسته ي عزيز اگه ايشون تمايل دارن كه اندام شمارو ببينن بهشون بگو بيان خواستگاري و بعدش مثلا ميتونن شمارو با بلوز و شلوار ببينن.....
در نهايت وقتي عمقي نگاه ميكني اينكه ايشون از اول احساسي بودن و شما منطقي، اول گفتن اختلاف عقيده مهم نيست ولي حالا ميگن مهمه و شمايي كه اول اختلاف عقيده براتون مهم بوده الان مهم نيست يه جورايي انگار ايشون تا حدودي از فاز احساسي اومدن بيرون و منطقي تر شدن و شما هم انگار از فاز منطقي اومدي بيرون و احساسي تر شدين .....
اينكه ايشون راجع يه مسائلي حرف ميزنن ( احتمالا مسائل جنسي) و شما موذب ميشين و اينكه ميخوان الان اندامتوتن رو ببينن خوب اين رفتارا خيلي مناسب نيست
شما ازشون بخواين كه اين حرفها بمونه واسه بعد از خواستگاري ببين بهتون چي ميگه؟؟؟؟ و بهشون بگو كه حالا اگه ايشون بيان خواستگاري دليلي نداره كه نتونن بعدش تصميم بگيرن!!!! ميتونن بيان خواستگاري شمارو ببينن و بعدش تصميم بگيرن كسي اجبار به ازدواجشون نميكنه كه!!!!! پس شما اين حرفو به ايشون بزنين كه اين مسائل بمونه براي بعد از خواستگاري ولي اگه ايشون قبول نكردن خوب بايد به حسن نيتشون شك كرد
در رابطه با اختلاف عقيدتون به نظرم بايد بيشتر فكر كنين خصوصا وقتي كه هم شما مشكل دارين هم ايشون!!!
و عزيزم همه اين حرفارو من با فرض اينكه ايشون واقعا قصدشون ازدواج هستش گفتم و مثبت فكر كردم
اگه بخواي منفي فكر كني همه ي اين رفتارها ميتونه از جانب كسي باشه كه قصد سو استفاده داره و به بهانه ي ازدواج ميخواد....
موفق باشين:72:
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
فقط میتونم یه کلام بهت بگم : میخواد قدم به قدم بهت نزدیک بشه و کار بجاهای باریک بکشه....اصلا پیشنهادش عادی نیس....اگه یه وقت شرایطو جور کردو تنها بودین و گفت لباساتو درآر .میخام اندامتو ببینم .مطمئن باش بلافاصله کار بجای باریک میکشه....عزیز خطرناکه....
RE: درموندم!با این اختلاف خوشبخت میشیم؟!
آي آي!شرمنده كه منم مثل باقي دوستان معتقدم به قول حضرت حافظ : خداي را به مي ام شستشوي خرقه كنيد.. كه بوي خير نمي آيدم از اين اوضاع!
عزيزكم..قبل ازدواج بهتر چشما يه كم باز تر و دقت به اين تفاوتا بيشتر باشه( و بعد ازدواج كمتر)وقتي دل آدم از عشق زيادي داغه صداي عقل زياد بگوش خوش آهنگ نيست. خواهش ميكنم امروز يك بار ديگه تفاوت هاتونو مرور كن و ببين اگه اينها و اين حرف ها و پيشنهاد ها از طرف يه شخص ثالث نه اين آقا كه آشناي دل توست مطرح ميشد قبول ميكردي؟
از من بهت يادآوري عزيزم بعضي راه ها يه جورايي بي بازگشتن و رفتن توشون هزينه بالايي داره.. نه اين راهو نپذير و البته در مورد تقاضاي خاستگاري ايشون هم سهل گير نباش.( علي رغم دلت )بيشتر و دقيق تر نگاه كن خانومي باشه؟:72: