-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزیز
معمولا مردان قلدر ، اقتدار مردانه خود را در خطر می بینند و با زورگویی و قلدری می خواهند اقتدار خود را حفظ کنندو به تایید و توجه بیشتری از طرف همسرشان نیاز دارند.اینگونه مردان دوست دارند همسرشان به انها تکیه کنند.ممکن است شوهر شما نیز از این دسته باشد.
تا بحال پیش امده که خود را بالاتر از همسرتان بدانید و یا اطرافیانتان در حضور همسرتان اینگونه صحبت کنند؟
آیا وضعیت اقتصادی خانواده شما از خانواده همسرتان بهتر است؟
اختلاف سنی شما چقدر است؟
از نظر زیبایی چطور؟
و...
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
به نظر منم وقتی بینتون بحثی میشه و با توجه به خصلت شوهرتون اصلاً نیازی نیست شما بحثهای منطقی کنید تا قانع بشه چون میدوند که محاله. به نظر من همینکه این مسائل پیش اومد و اگه از راه حل دوست خوبمون شب بارونی هم استفاده کردی و باز نتیجه نگرفتی سکوت کن و کمی هم ناراحتیت رو نشون بده جوری که خودش احساس شرمندگی کنه از ادامه بحث و کوتاه بیاد.اونوقت وقتی همه چیز آروم شد ازتون علت ناراحتی اتون رو خواهد پرسید.بگو ناراحتم وقتی سر چیزی میخواییم باهم حرف بزنیم همیشه اینطوری میشه و انگار هیچ عشقی بینمون نیست و کاملاً با هم غریبه ایم(بعد از گفتن همه اینا)دوس دارم تو هم به نظرات من اهمیت بدی(البته این زمانیه که شما هم گاهی نظرات اون رو حتی اگه داره اشتباه میگه بدون اینکه قانعش کنید بپذیرید).
تمام مردها نیاز به تایید شدن از طرف همسرشون دارن و این تو شوهر شما خیلی بیشتر مشخصه.فقط باید سیاست باید داشته باشید نه اینکه حرصتون بگیره و بخوایید پوزش رو بزنید.خیلی راحت شما می تونید آرومش کنید و بهش یاد بدید جوری که دوس دارید باهاتون برخورد بشه.موفق باشی گلم:72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزيز ضمن تاييد نظر دوستان بايد بگم بعضي وقتا افراد قلدر با رفتاري كه موجب آزار ديگران ميشه سعي ميكنن رابطه خودشونو با اونا حفظ كنن. اونا فكر ميكنن اگه اين اقتدار ناراحت كننده نباشه ارتباطي بين اونا و افراد دور و. برشون نيست.و از قضا گاهي اين ترس از دست دادن عزيزانه كه اونا رو مجبور به اين رفتار نادرست ميكنه.سوالات پاييزان2 سولات منم هست آيا همسرتون در هنگام مواجهه با شما فكر ميكنن پاييتر و فرو هستن؟ اول اين موردو ببينيد هست يانه تا بسته به انگيزه ايشون راه كار گفته بشه..:72:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
به نظر من احتمالاً چون شما فوق لیسانس هستین و شوهرتون لیسانس ایشون احتمالاً دچار این حس بد شده که شما خودتون رو بخاطر تحصیلاتتون بالاتر میدونید بهتر میفهمی و با بحث بیشتر این رو براشون ثابت میکنی و آزارشون میدید.مردها سر این قضیه خیلی حساسن.واسه همینم شما باید خیلی اوقات حرفهاش رو بپذیری تا از این احساس بیاد بیرون تا تو مسائل مهمتر نظر تو رو هم در نظر بگیره.
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
دوست عزیزم همسر شما ازدواج دومشه؟ درسته؟خوب از همین جا می تونی بفهمی که ایشون یک مشکلی داشته که همسر اولش ترجیح د اده مهر مطلقه بودن رو پیشونیش بخروه اما با این آقا ادامه نده! و وقتی مردی به درد همسر اولش نخورد انتظار دارید به درد شما بخوره؟ معمولا خانومها در ایران به خاطر مسائل پیش پا افتاده یا ی عدم تفاهم ساده جدا نمی شن و وقتی خیلی آزار می بینن جدا می شن...اون آقا همون فرده عوض که نشده...همونه و همین خواهد موند...شما با ی تحقیق از همسر اولش می تونستی بدون وارد شدن به این زندگی این مسائل رو بفهمی...شما ازدواج اول ناموفقی داشتی و مدرک تحصیلی بالایی داری پس چرا دوباره ی انتخاب اشتباه؟؟؟ شما هم مسلما ایراد داری دوست گلم وگرنه می دونستی آزموده را آزمودن خطاست...و آیا واسه ی خانوم فوق لیسانسه دور از شان نیست از همسرش فحاشی و کتک ببینه ؟
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
با تشکر از همه دوستان خوبم
اول از همه در جواب دوستان بگم ایشون الان دارن واسه فوق میخونن و چیزی از نظر تحصیلی از من کم ندارن از نظر قیافه هم ایشون خوش تیپ و خوش قیافه هستند و معمولا هر کی ما رو میبینه میگه خیلی بهم میاید پس چیزی این وسط نیست که یکی بیشتر از اون یکی داشته باشه فقط یه چیزی هست اونم اینکه من دارم اقامت کانادا میگیرم که اونم بخاطر اینکه همسر منه میگیره ولی همیشه این ترسو داره که من ممکنه خیلی کارا بتونم بکنم یا اینکه اگه بریم کانادا ازش جدا شم.
نکته بعدی جواب دوستم مریم عزیز، شما اینجا نیومدی که به کسی طلاق رو تجویز کنی یا کلا شعور کسی رو که اینجا دردو دل کرده زیر سوال ببری من با همسر قبلی اون اقا قبل از ازدواج صحبت کردم و متوجه شدم که هر دوی اینها ایراد داشتند و کلا از نظر فکری فرهنگی و خانواده نقطه مقابل همدیگه بودند اینها رو میگم که خانم مریم بدونه من همچین بدون فکر هم ازدواج نکردم
امروز خیلی دلم گرفته متاسفانه من ادم صبوری هستم همه چیزو میریزم تو خودم و هی صبوری میکنم و عکس العمل تندی در مقابل رفتارهای بد شریک زندگیم نشون نمیدم والا اگه بخوام میتونم غیر مستقیم منم اذیتش کنم که دلم راضی شه ولی کاری نمیکنم چیزی نمیگم تا وقتی که ظرفیتم تکمیل شه اون موقع یه تصمیم خوب میگیرم واسه همه عمرم تو ازدواج اولم خیلی صبوری کردم با اینکه سنم کم بود ولی یه روز که صبرم لبریز شد واسه همیشه اون ادمو بوسیدم گذاشتم کنار و بعدها فهمید که زن خوبیو از دست داده و هرجا نشسته بود افسوس و غصه خورده بود وخودشو خونوادش بارها و بارها خواستند که دوباره شروع کنم و یه فرصت دیگه بهش بدم.
الانم دارم با همه زورگوییهای شوهرم کنار میام و میریزم تو خودم تا یه روزی این عقده سر باز کنه
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
ترانه جان سلام
مدتیه تاپیکتو میخونم ولی نمیدونستم باید چی برات بنویسم
راستش من تو کار خودم موندم چه برسه بخوام به یکی دیگه راه نشون بدم
ولی وقتی دیدم نوشتی دلت گرفته دیدم حال منو داری، خواستم برات بنویسم که بدونی تنها نیستی
با تمام وجودم دعا میکنم که مشکلت حل بشه
:43:
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
مرسی از همدردیت شمیم جون
من واقعا احساسا تنهایی و بی کسی میکنم و واقعا دلم گرفته دلم برا مامانم تنگ شده برا دوستام برا ادمهایی که منو واقعا دوست داشتند
نمیدونم چی بگم یه حس غریبی دارم اصلا حالم خوش نیست امروز
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
منم تنهام ترانه جون
دیشب همش به این فکر میکردم که کاش کسی رو داشتم که باهاش حرف بزنم
کاش خواهر داشتم
همش به این فکر میکردم که با مامانم صحبت کنم ولی چه فایده غیر از اینکه بخواد با شوهرم صحبت کنه و روشون تو روی هم باز بشه نتیجه دیگه ای داره؟ غیر اینکه از این به بعد هر ناراحتی ببینه بخواد با شوهرم صحبت کنه که ناراحتم نکنه نتیجه دیگه ای داره؟
دست نگه داشتم
خیلی خستم
-
RE: شوهر قلدر و زورگو
عزیزم منم احساس تورو دارم
منم دلم میخواست یه خواهر داشتم منم مثل تو نمیخوام مسائلمو به مامانم بگم اوائل با یکی از همکارام دردو دل میکردم بعد متوجه شدم کار اشتباهیه چون اون خیلی موذی بود و از زندگی خودش هیچی نمیگه فقط گوش میده و بعدشم میره واسه دوستاش و خونوادش تعریف میکنه دیگه دردامو تو خودم نگه داشتم تا اینکه این سایتو پیدا کردم و میام اینجا از نظر روحی خودمو تخلیه میکنم واقعا از مدیر این سایت متشکرم