ایا پارامترهای زیبایی همسر همیشه ثابت میمانند ؟

باید معیارای ظاهریت رو هم اولویت بندی کنی.باید بین همه معیارات تعادل و تناسب برقرار کنی.نمیشه که به یه نفر گفت وقتی میری خواستگاری یا خواستگار برات میاد فقط به ظاهرش دقت کن،یا فقط به اخلاقش توجه کن.پس اون شخص باید ترکیبی از دو دیدگاهی که گفتی رو رعایت کنه اما چون اینکار سخته برای همین خونواده ها و بزرگترا به کمک اون فرد میان تا بتونه تو تشخیص شریک زندگیش اشتباه نکنه.

نقل قول:

---

ایا در ذهن و تصور هرکس نوع خاصی از اون وجود نداره
که با رجوع به اون میتونه علاقه یا عدم علاقه اش رو نسبت به فرد مقابلش بسنجه؟

---

معلومه که وجود داره اما این قضیه مطلق نیست..یعنی مثلا اگه خواستگارم مطابق شخصیت خیالی من باشه(که البته 100در100 امکان نداره) براش یه پوئن مثبته اما معنیش جواب مثبت نیست همینطور برعکسش هم صادقه یعنی اگه کسی دقیقا منطبق با شخصیت ذهنی من نباشه معنیش جواب 100در100 منفی نیست.

نقل قول:

---

فارغ از اینکه زیبایی اولویت چندم من هست،

---

اتفاقا خیلی مهمه ظاهر برات رتبه چندم رو داره.همچنین باید معیارات رو خورد و الویت بندی کنی.مثلا میگی ظاهر برام اولویت اوله،باید جزئی نگاه کرد مثلا برام مهمه طرفم لاغر اندام باشه،اولویت بعدیم اینه که خونواده دار باشه،بعد اخلاقش خوب باشه،بعد مثلا پوستش روشن باشه.و همین طور الی اخر.
خوب این فقط یه پیش فرض ذهنی هست و ممکنه با دیدن طرفمون معیارامونو کمی تغییر بدیم یا جا به جا کنیم.
نمیشه بین معیارامون خط کشی کنیم

جناب خارپشت

این دقیقاً بستگی به هرکسی داره ، که اولویتهایش به طور واقع بینانه چی باشد .

آنچه در پست قبلی بنده بیان شد برای این بود که فریب ذهنتان را نخورید و سعی کنید معیارهایتان را واقع بینانه تنظیم کنید ، اگر روندتان حقیقت گرا نیز باشد طبیعتاً معیارهایتان با نظر به واقعیت موجود و روبه سوی حقیقت تنظیم می شود . لذا در این تنظیم معیار جایگاه ظاهر را با آنالیز واقع گرایانه ای که از خود ، روحیات ، افکار ، عقاید و منشتان دارید و با لحاظ هدفی که برای زندگی ترسیم کرده اید مشخص می شود .

مثلاً شما اگر شناخت دقیقی از خود داشته و در این شناخت دقیق با همه جنبه هایی که اشاره کرده ام ، قطع و یقین می دانید که نمیتوانید در کنار یک زن با اندامی لاغر احساس رضایت داشته باشید و ممکن است در این زمینه دچار وسواس فکری و خودخوری شوید . اینرا حتماً باید در تنظیم معیار در نظر بگیرید .

یا ممکن است شما یک دختر با اندامی متوسط و معمولی و چهره ای که توی ذوق شما نزند ، اما این فرد دارای کمالاتی باشد که با روحیات ، اخلاقیات و افکار و عقاید و اهداف شما هماهنگی بالایی داشته باشد ( دقت کنید ، هماهنگی نه همسانی ) آنرا بر دختری زیبا و خوش هیکل که از نظر هماهنگی سطحی متوسط داشته باشد را ترجیح دهید . در این صورت آنرا در اولویت بندی معیارها لحاظ کرده و نمره می دهید .

اینجا دیگر شما از آن قالب ذهنی تبعیت نمی کنید اگر مطابقت نداشته باشد .

امیدوارم ابهام روشن شده باشد .

جذابیت های چهره ، تو جذب خیلی مهم هست ولی تو پایداری رابطه تاثیر خیلی کمی داره !
ولی برای ازدواج اینطور هم نباید باشه که چهره رو کلا از معیار ها حذف کنید
به نظر من باید حداقل زیبایی رو برای شما داشته باشه ، خیلی دیدم افرادی که شاید در نظر شما همسرشون چهره زیبایی نداشته باشه ولی براشون همسرشون زیباترین فرد هست

همیشه مثالی که برای دوستام می زنم تو مشورت ها می گم ، مرد ها یا زن هایی که خیانت می کنند !
می بینید زن خود فرد خیلی زیبا تر هست ، ولی با خانومی دوست شده که زیبایی خاصی نداره یا نسبت به همسرش بسیار کمتر هست
خوب چه کمبود بزرگی داره ؟ کمبود بزرگ تر از این که همسرش اخلاق مناسب ( اخلاق می تونه خوش رفتاری تا رازداری و .... ) نداره ؟
ببخشید زیاد حرف زدم