این ارتباط زوده؟

سلام.
اول تبریک میگم:72::72:

ضمن تایید حرف بقیه ی دوستان، که این ارتباط از این نوع هنوز زوده، اما نکته ای به ذهنم رسید.

نمیدونم چقدر حرفم درسته. اما برخورد شما که باعث شده ایشون گریه اش بگیره، به نظرم کار درستی نبوده.
شما یا باید از اول و قبل از اینکه کار به اینجا برسه، حریم های عقد موقت رو به ایشون گوشزد میکردی. یا بعد از اینکه این اتفاق افتاده، باید خیلی با دقت و زیرکانه و البته با محبت ایشون رو از این کار منع میکردی. اینکه ایشون اول زندگی غرورش شکسته شده، به نظرم زیاد خوب نیست.

بازم شاید من دارم اشتباه میگم. اگه نظرم اشتباهه لطفاً دوستان اصلاح بفرمایند.:72:

ممنون از همه شما دوستای خوبم که تاپیکم را دنبال کردید و راهنماییم کردید ولی متاسفانه من دیر آمدم :302:، راستش عشقبازی ما بوسه های عاشقانه و نوازش کردن است و الان متاسفانه نامزدم شبها به تشریح این روابط می پردازه ، ایشون خودشون میگن من تا دوران عقد که فقط از طریق صحبت کردن راجع به این مسائل می گذرونیم و بعد عقد هم در حد نوازش و بوسه و ارتباط زناشویی را در خونه خودمون ولی دوستای خوبم من خودم الان از اینکه اینقدر راحت به ایشون اجازه دادم در اولین برخورد با من من را نوازش کنن و بغل کنن خیلی ناراحت می ترسم در اینده فکرهای بدی در ذهنشون بیاد
تو تحقیقاتی که کردیم همه از ایشون تعریف کردن و گفتن خیلی پاکه و نجیبه ولی من برام جای تعجبه که پسری که اهل هیچی نبوده چطوری این رابطه را اینقدر خوب تشریح می کنه البته ایشون می گن در دوران دبیرستان مدارس پسرانه خیلی افتضاحه و در دانشگاه چون تو خوابگاه بودن می گن پسرها اینقدر بی حیا بودن که راجع به این مسائل راحت صحبت می کردن و سر این مورد هم چندین بار با آن افراد برخورد داشتن
دوستای خوبم نمیدونم الان صحبت کردن راجع به این موضوع درسته یا نه؟ممنون میشم باز هم راهنماییم کنید

دوست عزیز
شما چرا عقد موقت کردی؟ مگر دلیل شمل شناخت بیشتر نبود؟
سعی کن از این مدت حداکثر استفاده را بکنی.
اگر واقعا می بینی بجای شناخت مسیر دارد تغییر میکند سریعتر تکلیف خودت با این رابطه را مشخص کن
تا وابسنگی بیشتر ایجاد دردسر نکند.
یا رومی روم یا زنگی زنگ.
موفق باشی.:72:

با سلام و احترام
لطفا توجه کنید
ما همیشه فرایند قبل از عقد دائم را که بین دختر و پسر پیش می آید به نام مرحله شناخت می شناسیم.
و در مورد این مرحله شاید بیش از دهها پست زده ایم و در همه اینها این نکته مهم به چشم می خوردکه:

«هرگونه ارتباط احساسی ، جنسی و عاطفی در مرحله شناخت یعنی قبل از عقد دائم ممنوع هست و علتش اینست که موجب تحریف شناخت واقعی، وابستگی و مشکلات گاها غیر قابل برگشت در آینده خواهد شد.»

در مورد مسئله شما تنها یک متغیر دیگر وارد شده است. و آن اینکه عقد موقتی را در مرحله شناخت و برای محرمیت خوانده اید.

توجه کنید این مسئله (که شما عقد موقت برای شناخت هم انجام داده اید) هیچ چیز را عوض نمی کند. تنها به خاطر مسائل مذهبی، فرهنگی و ...، شما شرایط مرحله شناختتان را با صیغه محرمیت انجام داده اید، فقط همین.
حتما از نظر مذهبی هم می دانید که در صیغه محرمیت اگر شرطی باشد مثلا قید کنند در حد صحبت کردن ، در اینگونه موارد بدون رضایت طرفین؛ پیشرفت در ارتباطات از نوع زناشویی خلاف اصل عقد هست. یعنی مشکلات و بحرانهایی که در مورد رابطه هر دختر و پسری بدون محرمیت هست اینجا هم همان است.

نکته بسیار مهم خاص شما:
همین موضوع که بین شما پیش آمده است، اتفاقا می تواند برای شما فرصت بسیار مغتنمی پیش بیاورد که عملا این آقا را بیشتر بشناسید.
مثلاً در موردی که شما شرح داده اید، حداقل در 10 مورد ذیل ایشون می توانند نمره منفی بگیرند. البته در صورتی که شما بتوانید بدون احساس گناه، به صورت منطقی فرایند شناخت را مطرح کنید و از دادن باج های عاطفی و جنسی به صورت محترمانه اجتناب ورزید.
1 - وفای به عهد (عهد اینکه محرمیت برای شناخت بوده نه لذت)
2 - خویشتنداری و کنترل احساس
3 - تعامل منطقی (اینکه آیا می تواند منطقی حرف شما را بفهمد و تمکین کند؟!)
4 - میزان زود رنجی (آیا از حرف حق رنجیده می شود)
5 - احترام به رای همسر (تا چه اندازه می تواند نظر شما را هم در رفتار خود لحاظ کند)
6 - آینده نگری (اینکه این احساس آنی چقدر می تواند باعث به هم خوردن این ازدواج شود)
7 - هوش هیجانی (درکی از شرایط شما و شناخت و کنترل احساس خودش)
8 - پذیرش هنجارها (فهم اینکه زمان و مکان و شرایط از نظر جامعه برای چه منظوری اختصاص داده شده)
9 - همه جانبه نگری (در نظر گرفتن همه مزایا و معایب اقداماتی که باید بکند و اولویت هایی که باید به آن در این زمان بپردازد.)
10 - میزان تطابق حرف و عمل (آیا می تواند عملا پای حرفهای خود بایستد.)

سلام دوست عزيز
ميبينيد كه تمام نظرات مبني بر اينه كه اين ارتباط زود بوده .از قول يه روانشناس ميگم حتي بعد از عقد هم اين روابط بايد كم كم باشه نه اينكه از ابتداي عقد همه جور روابط وجود داشته باشه و ايشون تاكيد داشتن رابطه اصلي حتما حتما بايد بعد از عروسي باشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roze_bikhar

و الان متاسفانه نامزدم شبها به تشریح این روابط می پردازه ،

---

حتي صحبت از اين مسائل هم تحريك كنندست و ميتونه شروع يك عشقبازي مجدد باشه.به جاي صحبت از اين حرفا روحيات هم رو بشناسيد.
شما بايد از همين ابتدا حدود و مرز خودتونو به ايشون بشناسونيد البته نه با داد و دعوا با قاطعيت بهشون بفهمونيد احترام شما رو خصوصا در زمينه جنسي نگه دارن.درسته محرميد اما اسم ايشون تو شناسنامه شما نيست و با توجه به اينكه اينجور روابط وابستگي مياره اين وابستگي مانع شناخت ميشه.اگر خداي نكرده اين عقد موقت به عقد دائم منجر نشه به نظرتون دختر ضرر ميكنه يا پسر؟

ممنون از همه شما دوستان خوب که من راهنمایی می کنید ، مدیر همدردی ممنون که با جزئی کردن مسئله شناخت را برای من راحتتر کردید
ما قبل از عقدموقت حدود3ماه ونیم دوره خواستگاری بود بعد ازآن پیش مشاور رفتیم و گفتن که برای اینکه من نسبت به اینکه ایشون از لحاظ احساسی چطوری هستند با هم عقد موقت کنیم ما تا قبل از عقد موقت هیچ گونه ابراز احساستی نداشتیم و همینکه عقد کردیم این ابراز احساسات خیلی زیاد بود و براتون شرح دادم همین رفتار ایشون من را ترسونده ، اینکه اینقدر زود وارد این ارتباط شدیم ، و من نسبت به ایشون کمی سرد شدم ما تو تحقیقاتی که داشتیم همه ایشون را به پاکدامنی و نجابت تایید کردن ولی اینکه ایشون اینقدر زود وارد قسمت احساسی شدن برای من خوشایند نبود
دوستان خوبم ما این عقد را انجام دادیم که نسبت به میزان بروز احساسات هم بیشتر آشنا بشیم و لی این امر خیلی زود صورت گرفت و به حد که من احساس نا امنی می کنم

[1- وفای به عهد (عهد اینکه محرمیت برای شناخت بوده نه لذت)
مدیرهمدردی نامزدم نسبت به این موضوع به من میگن که من می خواستم بدونم تو از لحاظ جنسی چطوری بودی؟و این موضوع برای من خیلی مهم بوده که همسرم بی میل نباشن و وقتی می گم که ما زود شروع کردیم می گن نه ما که کارخاصی انجام ندادیم و میگن آن محدودیتی که میگن مربوط به این مسائل بوس و نوازش نیست
وقتی ایشون با من صحبت می کنن و دلالیلشون را می شنوم کمی آروم میشم ولی بعد دوباره استرس می گیرم که کار ما اشتباه بود
ایشون به من گفته بودن که من عقد موقت و دائم را یکی می دانم و از فردی که خطبه را خوانده بودن رفتن سوال کردن که ابراز احساسات تا چه حدی درسته و ایشون بهشون گفته بودن که شما الان زن و شوهر هستید و دائم به من میگن چون ما زن و شوهر هستیم پس این ارتباط در این حد موردی نداشته من نمیدونم الان چی کار کنم؟چه تصمیمی بگیرم؟
2 - خویشتنداری و کنترل احساس
ایشون نسبت به این مسئله می گن هرچی تو بگی و شرایط به گونه ای ایجاد میشه که من نمی تونم بهش بگم راجع به این موارد صحبت نکن و میدونم تقصیر منه که کوتاه آمدم و اگر بهش بگم راجع به این مورد حرف نزنیم می گه باشه البته با ناراحتی
3 - تعامل منطقی (اینکه آیا می تواند منطقی حرف شما را بفهمد و تمکین کند؟!)
من در این مورد هر حرفی بزنم ایشون می گن ما کار خاصی انجام ندادیم و چون زن و شوهریم اشکالی نداره
4 - میزان زود رنجی (آیا از حرف حق رنجیده می شود)
وقتی بهشون گفتم می خواهم بیشتر از این مدتی که برای محرمیت گذاشتیم شما را بشناسم اولش ناراحت شد و گفت که به نظرم اینطوری ما از هم دور میشیم چون بعد این مدت دیگه به هم محرم نیستیم و دوباره همون شرایط قبل پیش میاد که هیچ ابراز احساسی وجود نداره و ملاقات ها هم محدودتر میشه ولی باز هرچی تو بگی همون کار را انجام میدیدم نمیدونم یعنی ایشون زودرنجه؟یعنی این مورد بعدا برای ما مشکل میشه؟
5 - احترام به رای همسر (تا چه اندازه می تواند نظر شما را هم در رفتار خود لحاظ کند)
ایشون برای نوازش کردن ابتدا اجازه می گیرن و بعد نوازش می کنن و حتی راجع به صحبت راجع به این مسائل و من وقتی میبینم ایشون انگار دارن عذاب می کشن بهشون این اجازه را دادم و می تونم بگم جو آن لحظه ها من را گرفت و نحوه برخورد ایشون و صحبتاشون به گونه ای بود که من را قانع می کرد میدونم اشتباه کردم ولی الان چی کار باید بکنم؟
6 - آینده نگری (اینکه این احساس آنی چقدر می تواند باعث به هم خوردن این ازدواج شود)
مدیرهمدردی من الان خیلی نگرانم و می ترسم که در آینده نتونم ایشون را با این شرایط ارضا کنم، می ترسم همونطور که یکی از دوستان گفت ایشون فکرهای منفی راجع به من کنن ، الان چه رفتاری باید داشته باشم؟
7 - هوش هیجانی (درکی از شرایط شما و شناخت و کنترل احساس خودش)
8 - پذیرش هنجارها (فهم اینکه زمان و مکان و شرایط از نظر جامعه برای چه منظوری اختصاص داده شده)
9 - همه جانبه نگری (در نظر گرفتن همه مزایا و معایب اقداماتی که باید بکند و اولویت هایی که باید به آن در این زمان بپردازد.)
10 - میزان تطابق حرف و عمل (آیا می تواند عملا پای حرفهای خود بایستد.)[/color]
[/quote]
مدیر همدردی من الان نسبت به ایشون بی اعتماد شدم همش می ترسم بعدا زیر حرفهایی که زدن بزنن ، می ترسم با خواسته هایی که الان پذیرفتن را بعدا بگن نه و من این خواسته هات را قبول ندارم چطوری اعتمادم را بیشتر کنم؟اینکه ایشون اینقدر زود وارد این رابطه شد من را بی اعتماد کرد و این درحالیکه افرادی که ایشون را می شناسن همه تاییدشون کردن
خواهشا کمکم کنید من تو این مدت بیشتر به چه مسائلی بپردازم؟
در چه مواردی بیشتر شناخت کسب کنم؟چطوری دوباره اعتمادم را نسبت به ایشون بیشتر کنم؟
از همه دوستان عذرخواهی می کنم که اینقدر طولانی نوشتم

دوستان خوبم کسی نیست راهنماییم کنه ؟خواهش میکنم راهنماییم کنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roze_bikhar

دوستان خوبم کسی نیست راهنماییم کنه ؟خواهش میکنم راهنماییم کنید

---

سلام
دوست خوبم چه راهنمایی میخواهی
چی دوست داری بشنوی
چه انتظاری از راهنمایی داری
دلت می خواهد چه اتفاقی بیافته
راهنمایی یعنی چی
این همه پست که برای شما نوشتن اسمش چیه
اینهمه کارشناس خوب این سایت مخصوصا مدیر محترم همدردی شخصا شما رو راهنمایی کردن