RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
دوست عزیز :72:
بهترین کاری که شما می تونید بکنید اینه که اصلا اصلا ....بهیچ وجه در آسیاب دختر دایی تون آب نریزید.
یعنی حتی شنونده هم نباشید.
خیلی محترمانه از او بخواهید که فکراشو بکنه و باخانواده و یا مشاور صحبت بکنه.
شما نه مشاور خانواده ای و نه فامیل درجه اول.
این باعث میشه در آینده دایی و خانواده اش شمارا مسبب طلاق و یا جدایی این زندگی ببیند و در گیریهای خانوادگی
بین شما و خانوادتون با خانواده دایی اثرات ناخوشایندی داشته باشه.
هرچه بیشتر گوش بدی و اظهار نظر کنی در آینده از شعله آتشی که بوجود خواهد آمد بیشتر آسیب می بینی.
موفق باشی.:72:
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
اینطور که تو از وحید میگی بنظر یه پسر 16 ساله تو بدن یه مرد 23 ساله هست. منم اشخاصی رو میشناسم که اینطور هستند و تا 30 سالگی هم تغییری نکردن. وحید اینطور بار اومده نمیتونید اونو تغییر بدید ، میتونید رویه سمیه کار کنید تا اون چیز هایی که از یه مرد تو ذهنش داره رو کم کنه.یعنی با همین وضعیت بسازه .
من که فکر نمیکنم با مشاوره رفتن بشه چهره و صدای و اخلاق وحید رو عوض کرد.
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
دوستای گلم.من به حرفتون عمل کردم دیگه به حرفاش بها ندادم تا دیگه از مشکلش پیشم نگه ولی ازون جائی که دختر دائیم با خیلیا از مشکلش گفته من چند روزه چیزی شنیدم که واقعا ناراحتم.واسش گریه کردم.
اول اینکه بگم هفته پیش پسر مورد علاقه دختر دائیم با یکی دیگه عقد کرد.
اما چیزی که شنیدم اینه که دختر دائیم با یه پسره دوست شده.واقعا نوشتنش واسم سخته.حتی مادرشم فهمیده ولی این اجازه رو نمی ده که کسی به دائیم چیزی بگه.می گه اگه بشنوه سکته می زنه.ساعت ها با دختر دائیم حرف زدن ولی دست از رابطش بر نمی داره.بالاخره امروز تحملم تموم شد به مادرم گفتم بره با زن دائیم جدی صحبت کنه که یه فکری به حال دخترشون کنن.و از ترس آبروش نذاره دختر دائیم روز به روز بیشتر تو این مرداب فرو بره.
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
هیچ وقت از تجربه بقیه تو زندگی خودتون استفاده نکنید !
ولی تاپیک شما رو خوندم ، انگار زندگی یکی از دوستام هست !
همین جور ! خیلی شکه شدم !
آخرش خوش نبود ، چون وحید قصه ما آدم نشد و دختره یه خورده مشکل روحی + طلاق پیدا کرده !
با مادرش صحبت کنید بهتره ! آلبته اگه فکر می کنید ز ن فهمیده ایی هست که شلوغش نکنه
ولی اینکه خودتون رو قاطی کردید خیلی خطرناک هست ، چون جو فامیل های شما مثل ما هست اینطور که تعریف کردید ! اول گلیم خودتو رو سفت نگه دار بعد فکر بقیه باش !
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
ممنون.واقعا سخته واسم دختری که یادمه بچگی هاش.یادم می یاد شوخ طبعیش.راحت نمی تونم عبور کنم.خودمو مثل همه بزنم به خواب.خیلی ها تو این قضیه به این دختر ظلم کردن.از پدرش که دائیم باشه از دختر خالش ،مادرش دختر خاله هام ،عموش که دائی بزرگم باشه.اینا همه قبل عقد می تونستن جلوی این فاجعه رو بگیرن.و نگرفتن حالا یعنی منم چشممو ببندم؟.نه من نمی تونم.
همون طور که گفتم مادرش می دونه و از ترس باباش همه چی رو میریزه تو خودش.حالا مادرم رفته با زن دائیم صحبت کرده قراره فردا مادرم با دائیم صحبت کنه و فقط اون قسمت رو بگه که دخترش به همسرش علاقه نداره و قضیه دوستی رو نمی خواد بگه.
آقا داود ای کاش دختر قصه ما هم جدا شه.مشکل روحی پیدا کنه بهتر از اینه که با داشتن شوهرش با پسرا دوست بشه.اونم تو شهر کوچیک ما:302:
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
ممنون.واقعا سخته واسم دختری که یادمه بچگی هاش.یادم می یاد شوخ طبعیش.راحت نمی تونم عبور کنم.خودمو مثل همه بزنم به خواب.خیلی ها تو این قضیه به این دختر ظلم کردن.از پدرش که دائیم باشه از دختر خالش ،مادرش دختر خاله هام ،عموش که دائی بزرگم باشه.اینا همه قبل عقد می تونستن جلوی این فاجعه رو بگیرن.و نگرفتن حالا یعنی منم چشممو ببندم؟.نه من نمی تونم.
همون طور که گفتم مادرش می دونه و از ترس باباش همه چی رو میریزه تو خودش.حالا مادرم رفته با زن دائیم صحبت کرده قراره فردا مادرم با دائیم صحبت کنه و فقط اون قسمت رو بگه که دخترش به همسرش علاقه نداره و قضیه دوستی رو نمی خواد بگه.
آقا داود ای کاش دختر قصه ما هم جدا شه.مشکل روحی پیدا کنه بهتر از اینه که با داشتن شوهرش با پسرا دوست بشه.اونم تو شهر کوچیک ما:302:
واقعا لج بازی بزرگترها بعضی اوقات بدتر از بچه ها چند ساله هست !
وقتی پدرش می دونه پسر خوبی هست ، دلیل جالبی برای رد کردنش نبوده ! حتی می تونسته کمکش کنه
وقتی الان خانواده هایی رو می بینم که فقط فکر این هستن یه جوان سالم باشه و بقیه رو خودشون کمک کنند ، احساس می کنم این پدر مادر ها خیر بچه هاشون رو نمی خواهند !
البته تا پدر و مادر نشیم نمی تونیم حس این عزیزان رو درک کنیم
ولی خانم رایحه ، بیشتر از این خودتون رو قاطی نکنید و همسرتون رو حساس نکنید
واقیعت من هم خیلی ناراحت شدم ، چون انگار داره یه اتفاق تلخ که می دونی داره دوباره اتفاق می افته
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
آره من روزی صد بار آرزو می کنم ای کاش از مشکلشون خبر نداشتم.
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
منم موافقم که اصلا نباید دخالت کنید و حتی اجازه ندید از شوهرش بد بگه. :305::305:
وقتی هم که میاد پیشتون درددل میکنه فقط سعی کنید که تشویقش کنید که چطور با این وضعیت بسازه و به مرور از شوهرش یه مرد بسازه. :325:
یعنی چی که کاش طلاق بگیرن؟!!! :160: وقتی طلاق بگیره توی شهر شما دیگه کسی میاد خواستگاریش؟ تا مدتها میشه یه دختر بیوه که با پسرا دوست میشه و مورد سوءاستفاده قرار میگیره و همه بهش نظر خواهند داشت. :163:
ولی اگه الان راه صبوری و تلاش و پررنگ کردن خصوصیات مثبت وحید رو بهش یاد بدید، هم اون و هم شوهرش به مرور بزرگ میشن و عاقبت زندگیشون سامان میگیره. :46:
در مورد دوست پسر داشتنش هم این فقط یه واکنش بچگانه است و مطمئنن یک هوس زودگذر و به هیچ وجه نباید کسی میفهمید. فقط شما اگه میخواهید کمک کنید باید تمام تمرکزتونو بذارید روی اینکه اون نسبت به شوهرش خوشبین و امیدوار بشه و دست از دوست پسرش برداره. همین
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
ممنون مهسا جان .حرفات امیدوار کننده بود.تو این مدت کسی این طور به قضیه نگاه نکرده بود.امیدوارم حق با تو باشه.
مشکل اینه که دختر دائیم داره مقایسه می کنه و چون با پسرای دیگه دوست بوده این تفاوت رو بیشتر حس می کنه از طرفی وحید هم از اونائی نیست که بیشتر جذبش کنه وگرنه اگه وحید یه پسر پخته ای بود تا حالا باید می فهمید نامزدش نسبت بهش سرده.حداقل اقدامی می کرد.
RE: عدم علاقه به همسر در دوران عقد
اون طفلک فکر میکنه دختر دائیتون داره ناز میکنه، متوجه نمیشه که سرد شده. اشتباهی که پسر عمه من کرد و 3 سال فکر میکرد خانمش داره ناز میکنه و غرور داره، ولی نمیدونست خانمش اصلا دوستش نداره. بعد از 3 سال هم جدا شدن.
به نظر من اون کسی که داره بهش ظلم میشه وحیده نه دختر دائیتون. میدونی چرا؟ مطمئن باش اگه دختردائیتون از این افرادیه که شوهرشو با دوست پسرای قبلیش مقایسه میکنه، پس حتما اگه با اون یکی خواستگارش هم ازدواج میکرد همین آش بود و همین کاسه. تازه این شوهرش که پولدار هم هست و حداقل توی این یه مورد، مورد مقایسه قرار نمیگیره.
دختر دائیتون هرچقدر هم که از شوهرش ناراضی باشه ولی باید اینو بپذیره که دیگه متاهله و طبعا متعهد. ولی اینو نپذیرفته و توی عالم بچگی خودش سیر میکنه و شایدم داره لجبازی میکنه.
به نظر من دختردائیتون هیچ تلاشی نکرده که یه ذره هم که شده نسبت به شوهرش علاقه مند بشه.
پس ببین اون کسی که باید واسش دل سوزوند فقط دختردائیتون نیست، بلکه وحید از همه جا بی خبر هم هست