همسرت آدمیه که اهل سوء استفاده باشه؟
نمایش نسخه قابل چاپ
همسرت آدمیه که اهل سوء استفاده باشه؟
چه جور سو استفاده ای؟؟؟
به این حرف خودت توجه کن :
(در صرتیکه وقت یکه شاغل بود اینقدر تلاش میکرد که بعضی وقتها مجبورش میکردم مرخصی بگیره تا مریض نشه )
این حرفت ببانگره اینه که همسرت آدم راحت طلبی نیست فقط چون موقعیتش تغییر کرده یه جورایی مثل یه آدم افسرده شده
مالی
(فراموش کردم بگم که من خودم کارمندم و فعلا حقوق من هستش
چیزی که ازارم میده اینه که تو این مدت 1 سال و 7 ماه نصفشو شوهرم بیکار بوده )
مثلا چون ببینه تو سرکاری و یا درامدت مکفیه و بخواد از کار شونه خالی کنه ؟
یا اینکه ناراحته و حال کارکردن نداره؟
آره دقیقا همینه نیلوفر
ببین اینجوریه که هر دو باری که بیکار شده خودش نمیره دنبال کار
اما من خیلی تلاش میکنم و هر موقعیتی رو طلایی میدونم انگاری وقتی بیکار میشه واقعا منفعل میشه
اما سر کار که میره دوباره انرژی میگیره
یعنی اون استارت اولیه رو نمیزنه باید هلش بدی
تو داری برا زندگی خودت مایه نیذاری عزیزم اگه ما زنا تو شرایط سخت در کنار همسرمون نباشیم میخوایم توخوشی باشیم؟! پس الان کی کنارشون باشه کی همدمش باشه
[عزیزم اینا تجربه های شخصیه منه]
سلام به تالار خوش اومدی
هر زندگی روزای سخت داره پس توی این روزای سخت پشت همسرت باش و تشویقش کن که از جاش بلند شه از روزایی بگو که به قول خودت ازش می خواستی اینقدر کار نکنه و بهش کمک کن خود واقعیشو پیدا کنه
می دونم چه احساسی داری
اولا که بازم اشتباه ما در فداکاریه بیجا : دفعه اول باید اعتنا نمیکردی تا خودش خسته بشه و بره دنبال کار
تو این مسئولیت رو از شونه اش برداشتی حالا هم مشکل نداره تا جایی که میتونی و میدونی که به یه عادت تبدیل نمیشه کمکش کن ولی پشت سرهم تکرارنکن که عصبیش کنی فقط موردتو بگو و رد شو اگه خودش مناسب دید و باهاش کنار اومد بهت میگه و ازت کمک میخواد
فکر نکنید که من اینقدر لوس و خودخواهم که این مشکل خم به ابروم آورده
نه
تو این 4 ماه که از نظر روحی روانی بهم ریخته بود
وقتایی که منو بزور مینشوند و میگفت اعتراف کن که با اونها همدستی
وقتایی که از شدت فشار عصبی میزد وسیله های خونه رو داغون میکرد از خونه میرفت بیرون ساعت 3 نصفه شب میمومد با چشمای پف کرده از گریه
وقتایی که حتی نگاهم نمیکرد
من همش کنارش موندم
نزاشتم خانوادم بفمن اما خیلی عقب افتادیم
کسایی که همراه ما زندگی شروع کردن الان خیلی جلوترن
من میخواهم زودتر تموم شه
میخواهم من هم پیشرفت کنم
یه سر به تاپیک من بزنید و ببینید همین مسائل مالی کوچک و بیکاری به کجا ختم میشه البته اینا از بچکی و ندونم کاری خودم هم بوده
من تاپیکتو خوندم نیلوفر
همین باعث شد که اینجا مطرح کنم